علیرضا بهنام گفت: دوستان شاعر را به پرهیز از حاشیهسازیهای بیمورد و همکاری دعوت میکنم. در فضای کنونی ادبیات ما با مشکل فقدان نهادهای ادبی دست به گریبانیم. کوشش ما در تحکیم نهادهای ادبی مستقل، تلاشیست در جهت کمک رساندن به خودمان و نیز در بازیابی شکل و شمایل شعر و ادبیاتمان.
وی افزود: البته آن زمان جایزه سیاستی داشت که ظاهراً در دورههای بعدی کمی تعدیل شده است. آن زمان بنای کار بر این بود که در داوری نهایی، نظر کارشناسان مختلف رشتههای هنری _ بدون آن که الزاماً از ادبیات سررشته داشته باشند _ لحاظ شود. این شیوه نتایجی را در مرحله نهایی در پی داشت که چندان برای مخاطبان ادبیات قانعکننده نبود.
بهنام ادامه داد: اما روی هم رفته باید بگویم چه در مرحله اول داوری و چه در مرحله نهایی، داوران کاملا آزادانه و مطابق نظر و رأی خودشان داوری کردند و هیچگونه فشار و یا اعمال نظری از بیرون و یا از سوی برگزارکنندگان جایزه بر ما داوران تحمیل نشد. آنچه اتفاق افتاد برآیند نظر داوران بود و من این را گواهی میدهم که تمام مراحل داوری جایزه شعر شاملو، مطابق شأن کسی بود که نامش بر روی این جایزه است؛ یعنی کاملا آزاد بود.
مولف «نشانهشناسی و شعر» در پاسخ به سوال درباره اهمیت وجود جوایز ادبی مستقل و تداوم یافتن و نیز تأثیر آنها در فضای شعر فارسی چیست، گفت: بخش خصوصی از آن جایی که به نهادهای حاکم وابستگی ایدئولوژیک ندارد، تنها نهادی است که قابلیت برگزاری جایزه شعر مستقل را داراست. بنابراین هر قدر یک نهاد مستقل را که در بخش خصوصی فعالیت میکند تقویت کنیم و هرچه بیشتر به آن اعتبار دهیم، در اصل اعتباری است که به ادبیاتمان دادهایم. در غیر این صورت ما با انواع جوایزی مواجه خواهیم بود که با اغراض و معیارهایی فارغ از حوزه ادبیات شکل گرفته و فعالیت میکنند. ثمره کارشان هم لاجرم ارتباطی با ادبیات ندارد، از این رو معتقدم که جایزه شاملو و جوایز مستقل دیگر هرچه بتوانند خود را از دغدغههای غیر ادبی دور نگه دارند، بیشتر میتوانند تاثیر گذار باشند. خوشبختانه جایزه شاملو با توجه به شفافیت مالی و نیز شفافیت اجرایی در روند داوری آثار قابلیت این را دارد که اعتبار لازم را در فضای ادبیات ما داشته باشد و بتواند به فضای ادبیات ما که در سالهای اخیر به شدت دچار فقدان موقعیت اعتباربخشی است کمک کند.
وی درباره داوری شعرهای منتشر نشده نیز بیان کرد: من به عنوان دست اندرکار جایزهای که قبلا این کار را کرد، یعنی جایزه ادبی والس، معتقدم ما تجربه بسیار خوبی داشتیم. از این جهت که ما مرزها را شکستیم و سد انتشار کنار گذاشته شد. چون شاید کسی باشد که به هر دلیلی موفق نشده کتابش را چاپ کند. فرض کنید ناشری را پیدا نکرده که سرمایهگذاری کند و خودش هم سرمایه لازم را نداشته، از این زاویه نگاه بکنید. در عین حال شعر ارزشمندی دارد و اگر جایزه معتبری مثل جایزه شاملو این امکان را بیابد تا بتواند به سمتی برود که با داوری و انتخاب این گونه آثار، ملاکی برای انتشارشان در اختیار بازار نشر قرار دهد، اتفاق بزرگی است. دوستانی که معتقدند ما چنین چیزی در هیچ کجای دنیا نداریم باید به این موضوع توجه داشته باشند که نشر شعر در ایران هم شرایط ویژهای است که شاید در دیگر جاهای دنیا نظیر نداشته باشد. شرایط ویژه تمهیدات ویژه هم میطلبد.
این شاعر در پایان خاطر نشان کرد: من فکر میکنم جایز شاملو تا کنون روند بسیار خوبی را طی کرده و در انتها میخواهم دوستان شاعر را به پرهیز از حاشیهسازیهای بیمورد و همدلی و همکاری دعوت کنم و این نکته را متذکر شوم که ما از فقدان نهادهای ادبی در سالهای اخیر رنج میبریم. هرچقدر بتوانیم نهادهای ادبی مستقل را تحکیم کنیم، در اصل برای پیدا کردن دوباره شکل و شمایل ادبیاتمان به خودمان کمک کردهایم. به مخاطب کمک کردهایم تا از بین صد و چند کتاب شعری که در هر سال چاپ و منتشر میشود، بتواند انتخابهای بهتری بکند. بیاییم برای منافع شخصی، نهادسازی را تضعیف نکنیم.
نظر شما