میر شمسالدین فلاح هاشمی معتقد است: امید در آثار دفاع مقدس پررنگ است. امید و روشنگری در این آثار حرف اول را میزند. کتابهای این ژانر به سیاهی ختم نمیشود و مخاطب بهراحتی میتواند حق را از باطل تشخیص دهد.
فلاح هاشمی در ابتدای صحبت با اشاره به اینکه ادبیات جنگ هنوز هم در دنیا جزو پرمخاطبترین آثار است، بیان کرد: همینگوی و بسیاری از نویسندگان بزرگ دنیا کار خود را با این ژانر شروع کردند. چیزی که ادبیات جنگ ما را از ادبیات جنگ در جهان متمایز میکند، پیوستگی و پیوند عمیق آن با نهضت عاشوراست. شور و شوق و شهادتطلبی یاران امام حسین (ع)، به دفاع مقدس ما تسری پیدا کرد.
وی ادامه داد: رزمندگان ما با تأسی از شعائر عاشورا در میدان جنگ جلوی دشمن میایستادند. الگوسازی نهضت عاشورا را میتوانستید بین رزمندگان ما ببینید.
نوعی شعور بین رزمندگان ما وجود داشت که باعث قداست این دفاع میشد. رزمندگان ما برای کشتن و ویران کردن نیامده بودند، بلکه آمده بودند دفاع کنند.
رشد باورهای دینی از شاخصههای دفاع مقدس است
این نویسنده و پژوهشگر گفت: رزمندگان، حتی در مواجهه با اسرا و مجروحان دشمن نیز با انسانیت رفتار میکردند. برای کمک به همرزمان خود حاضر بودند، جراحت خود را برای رسیدگی و کمک به دیگری نادیده بگیرند. آنها پرورشیافتگان مکتب عاشورا بودند.
این روحیه مبارزه علیه ظلم و ظلمستیزی و مهربان بودن با همرزمان و حتی اسرا را در نهضت عاشورا میبینیم.
فلاح هاشمی افزود: نمونههای این روحیه فداکاری در طول تاریخ ما بسیار دیده میشود. رئیس علی دلواری در جنوب با انگلیسیها و میرزا کوچک خان در شمال کشور نیز در مبارزات خود فقط روحیه دفاع از خاک میهن داشتند. الگوی آنها هم در مبارزه امام حسین (ع) بوده است. همین افرادی که خارج از میدان جنگ و در زندگی عادی با خانواده و دیگران بسیار مهربان بودند، در جبهه مقابله با دشمن همچون شیر ژیان مبارزه میکردند.
وی تصریح کرد: رشد باورهای دینی از دیگر شاخصههای دفاع مقدس است. ممکن بود یک نوجوان و جوان به چنان تعالی و ایمان و یقینی برسد که زبانزد شود. این روحیه در ارتباط تنگاتنگ با نهضت عاشوراست. صبر و استقامت خانوادههای رزمندگان در دوران دفاع مقدس و پس از آن از دیگر شاخصههاست. این تحمل بسیار مثالزدنی و با تأسی از حضرت زینب (س) است.
اخلاص، رزمندگان ما در میدان جنگ مثالزدنی بود
این منتقد ادبی با اشاره به جایگاه عنصر اخلاص در دوران دفاع مقدس، گفت: اخلاص، رزمندگان ما در میدان جنگ مثالزدنی بود. فرمانده لشگری بهصورت ناشناس با لباس رزمنده فعالیت میکرد، کفش واکس میزد و آشپزی میکرد. اخلاص بین رزمندگان حرف اول را میزد.
فلاح هاشمی در ادامه در تبیین استفاده از واژه دفاع مقدس برای جنگ هشتساله ایران و عراق، ادامه داد: در سالهای اخیر این بحث بسیار مطرح شد که ما ادبیات جنگ داریم نه دفاع مقدس. مثل ادبیات مقاومت که هرچه در این زمینه استخراج میشود اعم از شعر و داستان و ... جزو این ادبیات است، ادبیات دفاع مقدس هم شاخصهها و ویژگیهای خاص خود را دارد.
وی افزود: وقتی قیام امام حسین (ع) الگوی رزمندگان ماست و آنهمه جانبازی و ایثار را میبینیم، اینهمه فداکاری نامش جنگ نیست، بلکه میشود دفاع مقدس. وقتی این شاخصهها در آثار این حوزه نباشد، نام آن ادبیات جنگ است، ولی با اینهمه شاخصههای معنوی دیگر نامش دفاع مقدس است.
این نویسنده در بیان برخی از شاخصههای دفاع مقدس، اظهار کرد: خود دفاع مقدس ضد جنگ است. دفاع مقدس با کشته شدن انسانها موافق نیست. امید در این آثار پررنگ است. امید و روشنگری در این آثار حرف اول را میزند و کتابهای این ژانر به سیاهی ختم نمیشود و مخاطب به راحتی میتواند حق را از باطل تشخیص دهد. این امید باید وجود داشته باشد که در صورت نیاز باز هم جوانان حضور پیدا کنند. خواننده کتاب دفاع مقدس پس از بستن کتاب خود به یک شعور ایمانی رسیده و میداند حق و باطل و راه کدام است.
صبر و استقامت رزمندگان متاثر ار نهضت عاشوراست
فلاح هاشمی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: ذکر مصیبت بعد از عاشورا همیشه موجب آرامش اسرای ما بود. سختیهای زندانهای بعثی و شلاق و شکنجه و عدم وجود بهداشت و جراحتهای جسمی و روحی خیلی سنگین بود. افرادی مانند مرحوم ابوترابی مانند دیگر اسرا خیلی شدید مورد شکنجه قرار گرفته بودند، ولی با روحیه ایثار و از خودگذشتگی هوای دیگر اسرا را داشتند. روحیه ایثار و جوانمردی ایشان باعث میشد که مورد احترام باشد. این نوع جوانمردیها که برگرفته از نهضت عاشورا بوده بین اسرای ما زیاد بود.
وی ادامه داد: مخاطب آثار دفاع مقدس در عین اینکه میخواهد بداند در جنگ چه گذشت ولی در عینحال نباید عنصر سیاهنمایی طوری پررنگ باشد که حس افسردگی به مخاطب منتقل شود. در کنار الگودهی و الگوسازی باید همه مشکلات با جزئیات بیان شوند. مثلا در ادبیات جنگ و زنان، در اثری مثل «دا» سرتاسر کتاب پر از صحنههای دلخراش است، ولی یک حس غرور به انسان میدهد و تأسی از صبر حضرت زینب (س) کاملا در آن نمایان است. صبر و مقاومت رزمندگان و خانوادههای آنها واقعا متأثر از نهضت عاشوراست.
این نویسنده حوزه ادبیات مقاومت بیان کرد: امروز اگر بخواهیم بگوییم جمعیت کتابخوان بیشتر چه کتابهایی میخوانند، میبینیم که کتابهای دینی و ادبیات و بهویژه ادبیات داستانی و ازجمله خاطرات جنگ از پرمخاطبترینها است. اگر جریانشناسی در آثار تولید شده داشته باشیم، میبینیم نویسندهای که بدون حاشیه با تحقیق و استفاده از آرایههای ادبی متن را نوشته، موفق است. در سالهای اخیر مثلا شیوایی و بلاغت و رسایی در آثار برخی نویسندگان ازجمله حمید حسام مخاطب را جذب کرده است. تاریخ خیلی نوشته شده، ولی همه تاریخ که تاریخ بیهقی نمیشود. باید دید تاریخ چطور نوشته شده که مخاطب با آن ارتباط بگیرد.
لزوم مخاطبشناسی در تولید آثار دفاع مقدس
فلاح هاشمی افزود: در سالهای اول بیشتر آثار هنری نوشته نمیشد و بیشتر خودنوشت بودند، ولی به مرور نویسندگان به بالندگی رسیدند. نمونه آن احمد دهقان است که از خاطرهنویسی شروع و بعد سراغ رمان رفت یا بایرامی که اول خاطره و بعد رمان نوشت که جوایز ادبی موفق داشتند و جایزههای متعدد دریافت و به زبانهای دیگر نیز ترجمه شد. اگر نویسندهای بتواند قلمش را شکل داده و به بلوغ ادبی برسد، میتواند اثری تولید کند که در بین مخاطبان جای خود را باز کند.
وی گفت: اگر نشری امروز بخواهد موفق کار کند باید با مخاطبشناسی و شاخصههای زمان آشنا باشد. مثلا انتشارات شهید کاظمی که چند سال است کار را شروع کرده، ولی نشان داده مخاطب خود را شناخته است. نثر روان و مخاطبپسند و روایت خطی آثارش را جذاب کرده است. در یک جریانشناسی باید سیر حرکتی همه ناشران این حوزه را دید. برخی سیر تکاملی داشتند و برخی مسیر خود را عوض کردند و روش دیگری را در پیش گرفتند.
این نویسنده و منتقد ادبی در پایان اظهار کرد: در ادبیات دفاع مقدس، دفاع یک ارزش است. در ادبیات جنگ یک حس افسردگی پس از پایان مطالعه کتاب وجود دارد، ولی در آثار دفاع مقدس عنصر امید پررنگ است. در ادبیات دفاع مقدس نگاه آسمانی و فرازمینی وجود دارد، ولی ادبیات جنگ زمینی است. ادبیات جنگ رئال، ولی ادبیات جنگ فراتر از آن است. در ادبیات جنگ ممکن مخاطب دچار شک و تردید شود، ولی در ادبیات دفاع مقدس، حق از باطل و سره از ناسره مشخص است.
نظر شما