جمعه ۲۵ مهر ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۰
راه‌های باورنکردنی برای رسیدن به همه‌چیز

کتاب «زنان، غذا، خدا»، می‌تواند از جهات مختلف نه تنها دیدگاه شما درباره غذا خوردن، بلکه تفکر شما را تحت‌تأثیر قرار دهد و مسیر جدیدی را برای زندگی شادتر و سالم‌تر باز کند.  

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، درباره غذا، این نیاز اولیه و اساسی انسان و همه موجودات زنده، در طول تاریخ بشریت، کتاب‌های بسیاری نوشته شده که هریک از زوایایی به اهمیت آن در زندگی ساکنان کره زمین می‌پردازند. «زنان، غذا، خدا: راه‌های باورنکردنی برای رسیدن به همه‌چیز» نوشته گنین راس، یکی از این کتاب‌هاست که با چندین ترجمه در ایران منتشر شده است.
 
این کتاب در سال 1394 نیز از سوی نشر قطره با ترجمه فرنوش طاهرلو؛ دارای مدرک دکترای زبان‌شناسی از دانشگاه تربیت مدرس، راهی بازار نشر کشور شد و اکنون به چاپ پنجم رسیده است.  
 
این مترجم، همزمان با 16 اکتبر «روز جهانی غذا» در گفت‌وگو با خبرنگار ایبنا درباره علت ترجمه «زنان، غذا، خدا»، بیان کرد: علاقه به مسائل حوزه روانشناسی و خودشناسی و شناخت از حوزه کار نویسنده، دلایل تمایل من به ترجمه این کتاب بودند. یکی دیگر از دلایل ترجمه این اثر، آشنا کردن خواننده فارسی‌زبان با پرفروش‌ترین کتاب‌های دنیاست.


وی افزود: عنوان اصلی کتاب « Women, Food and God: An Unexpected Path to Almost Everything» است که در سال 2010 میلادی چاپ شده و از پرفروش‌ترین کتاب‌ها به بوده که حتی در برنامه‌های مختلف معرفی شده است. گنین راس؛ نویسنده ده کتاب ازجمله پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز است. او بیش از 30 سال در حال سخنرانی، تدریس کارگاه‌های پیشگامانه و ارائه برنامه‌های مختلف بود و در نمایش‌های ملی متعددی ازجمله برنامه اپرا وینفری، برنامه امروز، صبح بخیر آمریکا و ... حضور داشته است.
 
طاهرلو در معرفی این کتاب، گفت: در دنیای مدرن امروزی، کاهش وزن تبدیل به یکی از معضل‌های بزرگ جوامع شده است. با پیشرفت علم و فناوری و متعاقب آن کاهش فعالیت‌های روزمره جهت رفع نیازها و افزایش روزافزون تنوع غذایی با کالری بالا، روزبه‌روز درصد افراد مبتلا به اضافه وزن، بالا می‌رود و پیامد آن هم چیزی جز بیماری‌های متفاوت برای بشر نیست. «گنین راس» از نویسندگانی است که آثار متفاوتی را درباره رژیم‌های غذایی و کاهش وزن با دیدگاهی متفاوت، سبکی طنزآمیز و استفاده از زبان محاوره ارائه داده است.
 

این نویسنده و مترجم ادامه داد: در این کتاب تلاش بر آن است تا مفاهیم موردنظر نویسنده با حفظ سبک طنز آن به بهترین شیوه منتقل شود. اثر حاضر از برجسته‌ترین کتاب‌های راس است که می‌تواند از جهات مختلف نه تنها دیدگاه شما درباره غذا خوردن، بلکه تفکر شما را تحت‌تأثیر قرار دهد و مسیر جدیدی را برای زندگی شادتر و سالم‌تر باز کند. مخاطب این کتاب همان‌طور که در عنوان آن آمده، خانم‌ها هستند.
 
وی بیان کرد: از نظر من، دلیل این‌که خانم‌ها مخاطب خاص قرار داده شده‌اند، این است که قشر آسیب‌پذیرتری هستند و احساسات‌شان می‌تواند بر زندگی‌شان اثرگذار باشد. با وجود این، کتاب حاضر می‌تواند برای آقایان هم بسیار مفید باشد، چراکه شیوه‌ای از زندگی برای تمام نوع بشر چه زن چه مرد در سنین مختلف ارائه می‌کند. در فصل‌های متفاوت این کتاب، داستان‌های متفاوتی از زندگی خود نویسنده و دانش‌آموزانش آمده که حس همزادپنداری خواننده را برخواهد انگیخت.


بخش‌هایی خواندنی از کتاب «زنان، غذا، خدا»
«هشتاد خانم گرسنه با کاسه‌های سوپ سرد سبزیجات دور هم جمع شده‌اند، خیره خیره به من نگاه می‌کنند، خیلی هم عصبانی هستند. وقت ناهار سومین روز عقب‌نشینی است. در طی این روزهای درمان غذایی، هر خانمی که به بوفه می‌رسد، در صف می‌ایستد و غذایش را سرو می‌کند، بعد مکان مناسبی برای خودش پیدا می‌کند و صبر می‌کند تا بقیه هم برای خوردن سر میز بنشینند.

اگرچه برنامه عقب‌نشینی خوب پیش می‌رود و بسیاری از مردم به درکی از تغییرات در زندگی‌شان رسیدند؛ در این لحظه کسی به این مسائل اهمیت نمی‌دهد، به پیروزی‌های چشمگیر، به کم کردن نود پوند وزن یا حتی به وجود خدا اهمیت نمی‌دهد. در این مدت فقط می‌خواهند غذای‌شان را بخورند. از من می‌خواهند که ایده‌های خیالیم را در مورد ارتباط بین معنویت و خوردن بی‌اراده کنار بگذارم. چیزی که در مورد غذا خوردن مورد توجه باید قرار بگیرد این است که باید در اتاق غذاخوری منتظر ماند، حتی یک لقمه از غذا را نخورد تا کل گروه غذای خودشان را سرو کنند. نکته دیگر این‌که خواستم سکوت را رعایت کنند، یعنی اثری از صدای خنده یا احوال‌پرسی نباشد که تمرکزشان از گرسنگی یا عدم وجود آن منحرف نشود.
 
این عقب‌نشینی براساس فلسفه ای بود که طی سی سال گذشته به آن رسیده بودم: ارتباط ما با غذا دقیقاً نمونه کوچکی از ارتباط ما با زندگی است. من اعتقاد دارم که چگونگی راه رفتن‌مان، ابراز احساسات در مورد عمیق‌ترین اعتقادات‌مان، باورهای‌مان در خصوص عشق، ترس، تغییر و اعتقاد به خدا همگی در طول زمان و در چگونگی غذا خوردن‌مان آشکار می‌شوند. وقتی که سیر هستید و با وجود بوی وسوسه‌انگیز کره بادام‌زمینی نمی‌توانید آن‌را بخورید، ممکن است احساسات مختلفی در درون‌تان فوران کند: دنیایی از امیدواری یا یاس، اعتقاد یا شک، عشق یا نفرت. اگر می‌خواهیم اعتقاد واقعی‌مان را کشف کنیم؛ بدون توجه به این‌که چه فکری می‌کنیم و چه می‌گوییم؛ و نیازمند شنیدن خواسته روح‌مان در انتهای واقعیت زندگی و بعد از مرگ هستیم، کافی است فراتر از غذای داخل بشقاب‌های خود نرویم. خدا فقط به‌صورت نمودها وجود ندارد، نشانه‌های خدا را حتی در کوچه‌ها، سیب‌زمینی سرخ کرده و سوپ سبزیجات می‌توان یافت. در واقع نشانه‌های خدا را می‌توان در بشقاب‌ها نیز پیدا کرد.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها