چنین به نظر میرسد که تمامی آنچه گرامشی در آثار خود بر آن تاکید داشت، امروزه دیگر معنای خود را از دست داده باشد، خاصه ایده سیاست و تلاش برای قبضه قدرت. بنابراین، چهبسا پرداختن به کتاب که نام «سیاست گرامشی» را یدک میکشد، بیمعنا به نظر برسد. با این همه، آنگونه «آنه شوستاک ساسون»، نویسنده کتاب، نشان میدهد، مفهوم سیاست نهتنها جایگاهی مهم در سپهر سیاسی این فیلسوف داشته بلکه میتواند راهکارهای بسیاری را نیز برای وضعیت فعلی بشر ارائه دهد.
آنه شوستاک ساسون استاد بازنشسته سیاست در دانشگاه کینگستون است. وی در دانشگاههای گوناگون تدریس کرده و سابقه داشتن کرسی استادی در کشورهایی چون کانادا، دانمارک، ایتالیا و مکزیک را در کارنامه خود دارد. حوزه کاری این پژوهشگر عمدتا متمرکز بر آنتونیو گرامشی است و در سال 2000 نیز کتابی دیگر با نام «گرامشی و سیاست معاصر» به قلم او از سوی انتشارات راتلج منتشر شد.
یکی از ارزندهترین و بدیعترین آثار این فارغالتحصیل دانشگاه برکلی، کتاب «سیاست گرامشی» است که نخستین بار در سال 1980 منتشر شد. ایده اصلی این کتاب، همانگونه که از عنوانش پیداست، بررسی نظریه سیاسی این فلیسوف و نتایج ایدههایش بر تئوری دولت و احزاب است. نویسنده در این کتاب با بهرهگیری از رویکردی منحصربهفرد از ایده سیاست در نزد گرامشی بهعنوان مفری برای توسعه و بسط ایده مارکسیسم و رابطه آن با سیاستورزی بهره میجوید.
کتاب ساسون همچنین بنیانی است برای بازبینی و بررسی بنیانهای نظری توسعه سیاسی، از جمله کمونیسم اروپایی. نویسنده در این کتاب تبیین میکند که اندیشه سیاسی گرامشی ابزاری سودمند برای نقد استالینیسم و همچنین سوسیالدموکراسی است. وی همچنین تلاش میکند با بهرهگیری از آرای این فیلسوف، سازوکاری برای مفهومپردازی اشکال دموکراتیکِ سوسیالیسم ارائه دهد، اشکالی که از تثبیت و تقویت دولت به معنای کلی آن فراتر میرود.
همانگونه که پیشتر اشاره شد، عنوان «سیاست گرامشی» بسیار جاهطلبانه به نظر میرسد. چگونه میتوان از ایدههای پارهپاره و چندوجهی این فیلسوف به سیاست دست یافت، خاصه آنکه گرامشی آنقدر زنده نماند که بتواند پروژه فکری خود را بهشکلی بایسته دستهبندی کرده و به آن سامان بدهد؟ از یک سو، نگاه نویسنده کتاب به گرامشی را میتوان نوعی تلاش برای ارائه تصویری «سندیکالیستی» از ایدههای او دانست. با این همه، نویسنده خود را به یک دیدگاه مشخص از گرامشی محدود نکرده و از گرایشها و خوانشهای گوناگونی که میتوان از آثار او داشت سخن به میان میآورد. این البته خود امری بدیع و نو است، چراکه کمتر اثری را میتوان یافت چنین گشودگی نسبت به آرای ستوننویس «اوردینه نوو» داشته باشد.
نویسنده بهخوبی در مقدمه خود بر این کتاب اشاره میکند که در سطح نظریه سیاسی، بحثهای اندکی بر سر سپهر اندیشه گرامشی صورت گرفته است. البته مقوله «هژمونی» در کار گرامشی موضوعی است شناختهشده، اما عموما چنین نگاهی به خوانشهای ژئوپولتیکی صرف یا برداشتهای فرهنگی ختم شده است. کمتر کاری را میتوان یافت که مقوله هژمونی را در چارچوب «واقعیتِ» نزاع سیاسی بررسی کند. آنه شوستاک ساسون در کتاب خود با بررسی سیستماتیک مفاهیم عمده در آثار گرامشی (دولت، بلوک سیاسی، روشنفکران، احزاب سیاسی و سازماندهی، روابط تولید و سیاست) مفهوم هژمونی که اغلب بهاشتباه از آن استفاده شده، بار دیگر مورد بازبینی قرار گرفته و در چارچوبی بسیار گسترده و در ارتباط با وضعیت سیاست معاصر مورد بررسی قرار میگیرد.
بخش نخست کتاب «سالهای تورین» نام دارد. سالهای آغازین حیات فکری گرامشی، ایده انقلاب بهمثابه خلق و آفرینش دائم از نقشی محوری در فصل نخست کتاب دارد. فصل دوم نیز با عنوان «نزاع برای شکلی نوین از حزب»، به بررسی مسئله سازماندهی سیاسی، ایده حزب و ضرورت شکلگیری حزبی انقلابی برای پیشبرد وظایف محولشده از سوی توده میپردازد. همچنین رابطه میان حزب و طبقه و سازماندهی حزب برای پیشبرد امور از دیگر محورهای این بخش از کتاب هستند.
فصل پایانی کتاب با عنوان «مفهوم حزب و سیاسی در گرامشی و یادداشتهای زندان» به ایده هژمونی و رابطه آن با مفهوم طبقه میپردازد؛ اینکه چه کسانی به این هژمونی شکل داده و در راستای پیشبرد آن قدم برمیدارند. ایده روشنفکران و احزاب سیاسی، سازماندهندگان به هژمونی و رابطه حزب با توده از بخشهایی است که نویسنده در این کتاب 311 صفحهای به سراغ آن میرود.
کتاب «سیاست گرامشی» بهخوبی انگاشتهای این فیلسوف از مفاهیمی چون سیاست، حزب، توده و سازوکار استقرار نظریههای برآمده از آن را به بحث و بررسی میگذارد.
نظر شما