این شاعر کرمانشاهی بهتازگی یک کتاب جدید بهنام «تابوت کیست این چمدانی که دست توست» را برای چاپ به انشارات نیماج تحویل داده است که البته زمان چاپ آن به دلیل شیوع ویروس کرونا و رکود صنعت چاپ و نشر مشخص نیست. با او درباره کتابها و فعالیتهایش به گفتوگو نشستیم که در ادامه از نظر مخاطبان میگذرد.
درباره کتاب آمادهی چاپ خود بگوئید. چه عواملی مانع از انتشار آن تاکنون شده است؟
کتاب «تابوت کیست این چمدانی که دست توست» شامل 99 غزل اجتماعی و عاشقانه است و همه کارهای آن از جمله صفحهآرایی و اخذ مجوز انجام شده است اما با توجه به مشکلاتی که در صنعت چاپ و نشر به دلیل شیوع بیماری کرونا بهوجود آمده، تاکنون به چاپ نرسیده است. تعطیلی نمایشگاه کتاب تهران و نمایشگاه استانی کتاب کرمانشاه و رکود صنعت نشر باعث شده که هم ناشران ضعیف شوند و هم انگیزه مولفین برای چاپ آثار جدید پایین بیاید.
چه زمانی منتظر چاپ این مجموعه باشیم؟
کتابهای در دست چاپ من با پایان کرونا قطعا طی مدت کوتاهی چاپ خواهند شد، اما اینکه چه مدت لازم است که وضعیت نشر دست کم به نقطه قبل از کرونا برگردد، نیاز به کار کارشناسی دارد. اما شخصا معتقدم آسیبی که کرونا در طی یک سال اخیر به اکثر حوزهها و از جمله حوزه نشر وارد کرده است، در بازه زمانی کمتر از یک دهه جبران پذیر نیست. با اتخاذ تصمیماتی مناسب برای خارج شدن صنعت چاپ و نشر، حمایت مالی از ناشران و به عبارتی نرمافزاری شدن ذهن جامعه میتوان این صنعت را از رکود خارج کرد.
از شما بیشتر بهعنوان غزلسرا یاد میشود. در دیگر قالبهای شعری هم شعر میسرائید؟
در کشور بیشتر با «غزل» شناخته شدهام، ولی در دیگر قالبهای شعری رایج از جمله قصیده، دوبیتی، آزاد، مثنوی و غیره هم، بله؛ شعر سرودهام.
شب شعر عاشورا همه ساله در ایام اربعین بهمیزبانی شیراز برگزار میشود و بهعنوان باسابقهترین آیین ادبی کشور امسال سی و پنجمین دوره آن برگزار شد. در این دوره یک قصیده عاشورایی به نام «عکس کربلا» را به جشنواره ارسال کردم که در ردیف آثار برتر قرار گرفت.
همچنین اثر ارسالی دیگرم در نخستین جشنواره شعر «پیام رحمت» با محوریت پیامبر اسلام (ص) که بهصورت مجازی به میزبانی شهرداری ارومیه برگزار شد، به عنوان اثر برتر و مقام اول انتخاب و معرفی شد.
از شاعران بومی استان که مقیم پایتخت هستند، در زمینه معرفی شعر و فرهنگ کرمانشاه چه انتظاری دارید؟
از شاعران تاثیرگذار کرمانشاهی که به پایتخت مهاجرت کردهاند، به ویژه دو نماینده ارزشمند و دوستان خوبم، محمدسعید میرزایی و بیژن ارژن، توقع میرود در کنار تلاش برای رشد موقعیت شعری خود، تریبون قدرتمندی نیز برای شعر کرمانشاه در پایتخت باشند. البته این صحبت من نافی اقداماتی که این دو عزیز تاکنون انجام دادهاند، نیستاما همانطور که گفتم توقع نقشآفرینی بیشتری از آنان میرود؛ شبیه آنچه که سعید بیابانکی برای حمایت از شعرای جوان اصفهان و عبدالجبار کاکایی و بهروز یاسمی برای شعر ایلام انجام میدهند.
نظر شما