مهدی جمشیدی در مراسم رونمایی از کتاب «درخشش عهد قدسی»:
کتاب «درخشش عهد قدسی» با استدلالپردازی از دل مسائل عینی به دفاع از انقلاب میپردازد
مهدی جمشیدی در مراسم رونمایی از کتاب «درخشش عهد قدسی» با بیان اینکه این کتاب از دل مسائل عینی آفریده شده و از دریچه متفاوت به انقلاب نگاه میکند، گفت: در نگارش کتاب سعی کردم یک نوع استدلالپردازی و برهانآفرینی برای دفاع از انقلاب طراحی کنم.
مهدی جمشیدی عضو هیأت علمی گروه فرهنگپژوهی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در این مراسم ضمن گرامیداشت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی گفت: در دهه فجر و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی قرار داریم و کتاب «درخشش عهد قدسی» هم تقارنی با آنچه اتفاق افتاده دارد. در تألیف این کتاب، سعی کردم درسآموختههای خود را بازگو کنم.
وی اظهار کرد: در چهل سالگی انقلاب احساس کردم چقدر سؤال و اشکال انقلاب را محاصره کرده و ما را در لاک دفاعی قرار داده است؛ به گونهای که اگر بخواهیم از انقلاب دفاع کنیم با توجه به تلاطمها و نوسانات معیشتی که وجود داشت انسان احساس میکرد که میخواهد از چیزی سخن بگوید که جایی برای دفاعکردن ندارد. حال نه میشود نادیده گرفت و نه در ذهن انسان ارتباط منطقی بین آنچه فعلاً اتفاق افتاده با اصل انقلاب وجود دارد. این تفکیک را چگونه میشود به مخاطب القا کرد؟ و از چه دریچهای میشود وارد شد؟ مسأله من نیز دقیقاً اینجا متولد شد؛ یعنی نحوه استدلالپردازی برای دفاع از انقلاب که خاص چهلسالگی نبود و همچنان ادامه دارد؛ بهعلاوه اینکه اگر این سؤالها هم نباشد خود آنچه در گام اول انقلاب بر ما گذشته همواره محل تأمل است.
جمشیدی عنوان کرد: من سعی کردم یک نوع نحوه استدلالپردازی و برهانآفرینی برای دفاع از انقلاب طراحی کنم. تفاوتش با کتابهای شایع که در آنها دستاوردهای انقلاب نوشته میشود و شامل آمار و ارقام است که البته درجای خود میتواند اثرگذار و نمایانگر حقایقی باشد، این است که نگاه کمی ندارد و از دریچه متفاوت به انقلاب نگاه میکند و از دل مسائل عینی آفریده شده است.
وی افزود: نکته دیگر اینکه احساس میکنم روایتهای ما مقداری تکراری شده سعی کردم با نگاهی نو به ادبیات انقلاب اسلامی، واژههای جدید را بیابم بر این اساس به سراغ شهید آوینی و مرحوم مددپور و سایر متفکران انقلاب اسلامی رفتم و سعی کردم اثر جدیدی را خلق کنم. بنابراین دغدغه دوم من به نوع روایت برمیگردد، یعنی باید سعی کنیم در روایتها تجدید نظر کنیم و هنر هنرمندانه گفتن را بیاموزیم.
نویسنده کتاب «درخشش عهد قدسی» بیان کرد: نکته مهم دیگر این است که سنتی قبل از انقلاب وجود داشته که بر اساس آن هیئتهای مؤتلفه اسلامی جزوههای ایدئولوژیک مینوشتند، سپس به مرور از فرهنگ ما دور شد. این که چرا این فرهنگ از ما دور شد؟ آیا احساس انبساط معرفتی کردیم؟ در پاسخ به این سؤال به ذهنم رسید که باید فکری تولید و ساخته و پرداخته شود و از احساس به معرفت حرکت کنیم. فکر میکنم این اثر تا حدی بتواند این خلأ را پرکند هرچند خیلی جنبه دفاعی دارد.
وی در ادامه به استناداتی که در کتاب به سخنان امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی شده اشاره کرد و گفت: برخی احساس کردند این استنادات جنبه تعبدی و تقلیدی دارد، در صورتی که گفتههای امام(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی از این جهت مورد استناد قرار گرفته که در ذات خودش دلیل تجربی و عقلی دارد.
جمشیدی بیان کرد: سؤال دیگر که در رابطه با کتاب مطرح شده، درمورد دلیل نامگذاری کتاب با عنوان درخشش عهد قدسی است. مسأله من و تألیف کتاب از اینجا شکل گرفت که معیشت روزمره را با آرمانهای انقلاب مقایسه کنیم. بنابراین دیگر ترسی برای مواجهه با این سؤال وجود ندارد. منظور از درخشش یک نظر و برآیند کلی است که اگر بخواهیم در جزئیات فرو رویم، دچار این قضاوتها میشویم، اما اگر با چشمانداز وسیع تحلیل کنیم، قضاوت تغییر میکند. دیگر اینکه هر حرکت تاریخی با فرازونشیب و افتوخیز مواجه است؛ ولی افرادی هستند که در مقاطعی که مثلاً حرکت تاریخی دچار افول میشود، فوری نتیجهگیری میکنند که پس شکست خورد؛ در صورتی که نباید اینگونه باشد.
وی اظهار کرد: انقلاب همیشه بر شانه یک اقلیت مؤمن انقلابی بوده، همانطور که اکثریت مردم یک سالونیم مانده به بهمن 57 به جریان انقلاب پیوستند در مورد دفاع مقدس هم همینطور بوده است. در 8 سال جنگ تحمیلی از جمعیت 20 تا 30 میلیونی ایران، تقریباً 3 میلیون درگیر جنگ بودند. پس همه مردم درگیر جنگ نشدند. نتیجه میگیریم وقتی به نوع نگاهها و چشماندازها نظر میافکنیم و پارهای سستیها را میبینم نباید تصور کنیم قبل از انقلاب دیدگاهها مدینه فاضله بوده است. در زمان پیغمبر اسلام(ص) هم همینگونه بوده و اینطور نبوده که همه مردم برای دادن همهجور هزینه آماده باشند.
نویسنده کتاب «درخشش عهد قدسی» افزود: هماکنون نیز همراهی با انقلاب به این معنی نیست که همه به سوریه بروند. امثال حججی قطعاً محدود هستند و همیشه تاریخ اینگونه بوده؛ اما مهم این است که نظام سیاسی یک اقلیت مؤمن وفادار داشته باشد و این چیز غیر طبیعی نیست.
وی بیان کرد: درمورد قصه عهد قدسی وقتی آثار شهید آوینی را خواندم تازه متوجه شدم که امام(ره) چه گفته است. آوینی میگوید ما چرا تاریخ تمدن را اینگونه تقسیمبندی میکنیم (عصر آهن، تکنولوژی و ...) چرا بر اساس حیات باطنی انسان قضاوت نمیکنیم؟ و چرا بر اساس تاریخ پیامبران، تاریخ تمدن را نمینویسیم؟ و این که میگویند در علوم انسانی مهمترین قضیه طبقهبندی علوم است، بهنظرم در قضیه تمدنپژوهی هم همینطور است.
جمشیدی گفت: عهد یعنی یک تاریخ جدید و اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی در تقریباً سه سال قبل فرمودند: «انقلاب ما ذیل تاریخ قبل نیست» یعنی چه؟ امام(ره) تعبیری دارند و میفرمایند: «غرب طاغوت است»؛ یعنی نفس اماره است و این دشنام غلیظی است که به تمدنی بگویی طاغوت و میگویند انقلاب اسلامی، ما را از ظلمات به سمت نور آورد؛ یعنی در عالم باطن فرد یک اتفاقی رخ میدهد و یک عهد تاریخی جدید به وقوع پیوسته، عهدی که ما را از ذیل غرب خارج میکند و وارد فضای دیگری میکند. یعنی عالم و آدم تازهای متولد شده و از این عالم و آدم تازه تمدن دیگری به وقوع خواهد پیوست و اگر اینگونه به ماجرا نگاه کنیم باید به انقلاب به عنوان عهد قدسی نگاه کنیم نه انقلاب سیاسی که بر اثر تظاهرات رخ داده است.
وی تصریح کرد: این کتاب را مقدمهای میدانم که در فصل اول گفتهام چگونه میشود از انقلاب دفاع کرد و در فصل دوم مفصلاً به بحث کارنامه رهبری پرداختهام و بهجای ارائه آمار انقلاب را از حیث مردمسالاری مورد بررسی قرار دادهام و در فصل آخر هم مفصل درباره آنچه در آبان 96 رخ داد و درباره اعتراضات مردمی بحث شده است.
نظر شما