یکشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۸
کتابی درباره تبدیل تهدیدها به فرصت‌ها در نظام آموزش عمومی کشور در ایام کرونایی   

کتاب «درباره تبدیل تهدیدها به فرصت‌ها در نظام آموزش عمومی کشور در ایام کرونایی» نوشته مرتضی منطقی منتشر شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) بررسی تاریخچه ارایه فناوری‌های ارتباطی پیشرفته به جامعه دلالت بر آن دارد كه با ارایه هر فناوری ارتباطی جدیدی به جامعه موجی از بیم‌ها و امیدها در پی آ‌ن پدید آمده است و در حالی كه برخی از مسوولان از تهدید بودن آن یاد كرده‌‌اند، افراد دیگری از فرصت‌های فناوری مورد نظر سخن گفته‌‌اند. گفتمان ‌ایده‌های مخالف و موافق فناوری‌ها در غرب، سرانجام به ‌این راهبرد انجامیده است كه با افزایش و ارتقای بهره وری شهروندان از فرصت‌های فناوری‌های ارتباطی پیشرفته، خود به خود عرصه كاربری نامناسب از ‌این فناوری‌ها تحدید شده، در مجموع شهروندان قادر به استفاده مثبت از ‌این فناوری‌ها شوند. در راستای‌اندیشه اخیر، حتی كشورهایی كه به فیلترینگ اعتقادی ندارند، در صدد «بسترسازی فرهنگی» برای كاربری مثبت و بهینه از فناوری‌های ارتباطی پیشرفته برآمده‌اند و در ‌این راستا به انجام مواردی مانند: تولید ادبیات فاخر برای فضای مجازی، پاسخ مناسب به برخی از خلاءهای اجتماعی موجود (نظیر تهیه انیمشین‌های جنسی برای كاربران متقاضی این دست از اطلاعات)، ارتقای سواد رسانه ای كاربران (تا جایی كه در برخی از كشورهای غربی، بحث اخیر به صورت یكی از مباحث درسی نظام آموزش عمومی‌درآمده است)، انجام اطلاع رسانی‌های لازم به اولیا و كاربران، تهیه ابزارهای كنترل كننده (تبلت، تلفن همراه، اینترنت و ماهواره) برای اولیا، اعمال نظارت (در اتاق‌های گپ اینترنتی و مانند آن)، تدوین قوانین منع آسیب و ایذای كاربران فضای مجازی، تدوین قوانین خاص برای حمایت از کودکان، نوجوانان و جوانان كاربر فضای مجازی، ایجاد خطوط مستقیم برای تماس اضطراری با مسوولان برای ایجاد محیطی امن تر (در اتاق‌های گپ اینترنتی و مانند آن)، درجه بندی محتوای رسانه‌ای، تشویق سازمان‌های مدنی برای حضور، اعمال نظارت، مداخله و اثرگذاری فعال در فضای مجازی؛ ایجاد صندوق حمایت از مراكز پژوهش در حوزه رسانه‌های نوین جهت ارایه خدمات و به اشتراك نهادن دانش، منابع و امكانات مورد نیاز پژوهش‌گران؛ ایجاد كتابخانه، موزه و محصولات علمی‌جهت کاربران فضای مجازی و به كارگیری مؤسسات خصوصی برای ارایه محصولات جهان مجازی با استاندارهای دولتی به جامعه، دست زده‌اند.

علاوه بر بسترسازی‌های فرهنگی اخیر، «مدیریت فضای مجازی» و «تدوین قوانین لازم جهت کاربری مناسب از فضای مجازی»، مد نظر مسوولان جوامع مختلف قرار گرفته، کوشیده‌‌اند با اعمال مدیریت مناسب از سویی و تدوین قوانین لازم از سوی دیگر، محیط فضای مجازی را حتی الامکان پاک نگاه دارند. به عنوان مثال، کره جنوبی با الزامی‌کردن درج کُد ملی افراد برای کاربری از فضای مجازی، با ایجاد امکان رصد رفتار کاربر در فضای مجازی، در عمل جلوی بسیاری از جرایم فضای مجازی را (که ماحصل ناشناس ماندن افراد در این فضا هست) گرفته است.

در سنگاپور افرادی که مایل به کاربری از فضای مجازی هستند، باید با گذراندن دوره خاص این مسأله، گواهی لازم در جهت صلاحیت کاربری از فضای مجازی را اخذ کنند.
در فرانسه و مالزی سقف کاربری روزانه افراد از فضای مجازی 30 دقیقه است و همین طور در امریکا نه تنها کودکان پیش دبستانی و دبستانی مجاز به کاربری از اینترنت نیستند، بلکه خرید گوشی هوشمند توسط اولیا برای فرزندان اخیر جرم محسوب شده، حتی ممکن است به سلب حق حضانت اولیا در مورد فرزندشان برسد.

اما برخلاف تجربه بشری پیش گفته که اکثریت قریب به اتفاق کشورهای جهان در برخورد با فرصت‌ها و تهدید‌های فضای مجازی با بسترسازی فرهنگی، تدوین قوانین لازم، مدیریت فضای مجازی و تولید محتوا، در صدد کاهش تهدید‌های فضای مجازی و افزایش فرصت‌های آن برآمده‌‌اند، اولیای فرهنگی‌ایران در مواجهه با فناوری‌های ارتباطی پیشرفته، به صرف آن كه امكان كاربری نامناسب از‌ این فناوری‌ها وجود دارد، به طور عمده با دیده نفی و انكار با‌ این فناوری‌ها برخورد كرده‌اند و روند ممنوعیت كاربری از ویدیو در اوایل انقلاب، به روند ممنوعیت كاربری از ماهواره و برخی از شبكه‌های اجتماعی تلفن همراه انجامیده است، حال آن كه برخلاف تصور اولیای فرهنگی كشور، فناوری‌ها انتخاب نبوده، تحمیل هستند و در شرایط اخیر باید برای كاهش آسیب فناوری‌ها و افزایش فرصت‌های آن‌ها، با استفاده از تجربه بشری، دست به بسترسازی فرهنگی برای كاربر كاربران از آن زد.

به بیان دیگر، اگر چه نگارنده بر این مسأله اذعان دارد که گوشی‌های هوشمند از بدو نصب برنامه‌های مختلف روی آن‌ها، پیشاپیش مجوز مرور تمامی‌اطلاعات صوتی، تصویری و متنی کاربر را از وی گرفته و در عمل تمامی‌اطلاعات او (و جامعه وی) را به سمت سرویس‌های اطلاعاتی غرب تخلیه می‌کنند، اما همان گونه که از آن یاد شد، باید به این نکته توجه داشت که فناوری‌های ارتباطی پیشرفته یک انتخاب نبوده، بلکه یک تحمیل است.

به اعتقاد مولف، اولاً صرف نفی فناوری‌های ارتباطی در شرایط اجتماعی حاضر جامعه که از سوی برخی از نظریه پردازان جناح به اصطلاح اصول گرا ارایه شده و مورد تأکید قرار می‌گیرد، راهکار مؤثری نیست و ثانیاً دل بستن به جایگزین کردن «کامل» شبکه‌های اطلاع رسانی داخلی، با وجود کاهش قابل توجه سرمایه اجتماعی، برنامه موفقی نخواهد بود. اما می‌توان با بسترسازی فرهنگی لازم، ضمن اطلاع رسانی به کاربران (اعم از کودکان، نوجوانان، جوانان، اولیا و اولیای آموزشی و فرهنگی جامعه) در باب خطرهای بالقوه کاربری از فناوری‌های ارتباطی جدید، آنان را در جریان کاربری از فناوری‌های ارتباطی پیشرفته، از سویی در جهت به حداقل رساندن آسیب‌های ممکن از سوی دیگر به حداکثر رساندن منافع فناوری‌های ارتباطی جدید یاری رساند.

رویکرد مبتنی بر نفی و انکار فناوری  جدید خود به خود امکان بسترسازی فرهنگی جهت فضای مجازی را به میزان زیادی محدود کرده است. مضاف بر این، خلاء قانون‌های لازم برای کاربری مناسب از فضای مجازی و برخورد با کاربری‌های نامناسب از این فضا، امر مهم دیگری است که در جامعه به وضوح ملاحظه می‌گردد و با وجود برخی از اقدام‌های شورای عالی انقلاب فرهنگی در دهه هشتاد و تشکیل شورای عالی فضای مجازی در سال 1390 و گذشت قریب به 8 ساله از عمر این شورا، ماحصل چندانی در جهت تولید ادبیات فاخر، مدیریت فضای مجازی و تدوین قوانین لازم جهت کاربری بهینه از این فضا، به جامعه ارایه نگردیده است و شورای مزبور در همایش‌های سالانه خود، با طرح موضوع دست نیافتنی «دست یابی به اینترنت پاک»، هنوز از مرحله شعار دادن به عمل نرسیده است.

علاوه بر آنچه از آن یاد شد، گره خوردن برخی از خلاءهای اجتماعی با فضای مجازی در ‌ایران از سویی و عدم توجه به برخی از فرآیندهای اجتماعی موجود در جامعه، نظیر شكل گیری نوعی از مقاومت منفی در برابر مسوولان و اولیای فرهنگی از سوی مردم، كار را به آنجا كشانده است كه سردرگمی‌مواجهه مسوولان با فضای مجازی در كشور نزدیک به ربع قرن (از آغاز بحث ماهواره در سال 1373 در مجلس تا حال حاضر) برسد.

با سیطره کرونا ویروس در جامعه جهانی و ایران، نظام آموزشی پیش دبستان، عمومی‌و عالی جامعه در عمل تعطیل شدند و مسوولانی که ورود تلفن همراه را به استناد ممنوعیت ورود اشیای تزئینی به مدارس، ممنوع کرده بودند، در عمل مجبور شدند تا با اتکا به فناوری‌های جدید و فضای مجازی، سال تحصیلی نیمه تمام را به اتمام برسانند، از سوی دیگر به دلیل عدم کشف واکسن کرونا ویروس، احتمال تعطیل ماندن مدارس باز هم وجود دارد. حادثه اخیر در عین تلخی، واجد این نکته مثبت بود که مسوولان فرهنگی و آموزشی عمومی‌کشور را به سمت باز‌‌اندیشی درباره چگونگی برخورد با فناوری‌های ارتباطی جدید سوق دهد.

نویسنده کتاب در مقاله «آشتی با کاربری از فناوری‌های ارتباطی پیشرفته در نظام آموزش عمومی‌کشور»، به تبیین ضرورت بسترسازی فرهنگی در زمینه كاربری بهینه از فضای مجازی و هم زمان ضرورت بازنگری جدی خط مشی‌های فرهنگی- اجتماعی كلان جامعه، به مثابه تنها راه غلبه بر سردرگمی‌جامعه در مواجهه با فضای مجازی در ایران پرداخته است. در مقاله اخیر، نخست با بررسی تجربه بشری در برخورد با فناوری‌های جدید ارتباطی، از تجربه متفاوت ایران در این زمینه یاد شده است، به این معنا كه در برابر تلاش‌‌اندیشمندان بشری برای بستر سازی فرهنگی برای كاهش تهدیدها و افزایش فرصت‌های فناوری‌ها، اولیای فرهنگی ایران بدون توجه به مقوله تحمیلی بودن فناوری‌های ارتباطی پیشرفته، عمدتاً با رویكرد سلبی با این فناوری‌ها برخورد كرده‌‌اند.

 در فراز بعد مقاله با اشاره به تحول‏‌های گسترده در اقشار جوان ایران به برخی از تصمیم گیری‌های نادرست اولیای امور فرهنگی در ارتباط با فضای مجازی اشاره شده است. در فراز انجامین مقاله، با اشاره به برخی از روش‌های بسترسازی فرهنگی که در سطح جهان برای کاهش تهدیدهای و افزایش فرصت‌های فناوری‌های ارتباطی پیشرفته تجربه شده است، به مسوولان فرهنگی کشور و در ادامه به اولیای نظام آموزش عمومی‌کشور پیشنهاد شده است که در عمل به دید مبتنی بر نفی و انکار خویش به فناوری‌های ارتباطی جدید پایان داده، با پذیرش بسترسازی فرهنگی، از تهدید ایجاد شده توسط کرونا ویروس، فرصت بهره وری بهینه از فناوری‌های ارتباطی پیشرفته از فضای مجازی را بسازند.

نگارنده در مقاله «تحقق فعالیت پرورشیِ آموزش خلاقیت با اتکا بر فضای مجازی»، پس از مقدمه‌ای که در ضرورت عطف توجه اساسی به مقوله خلاقیت در نظام آموزش عمومی‌کشور آورده است، با نفی نظام حافظه مدار، از خلاقیت و حل مسأله به عنوان رویکرد ایده‌آل و مطلوب نظام آموزشی یاد کرده است و با توجه به مسأله تعطیلی مدارس در ایام کرونایی، پیشنهاد کرده است، اولیای فرهنگی آموزش و پرورش از این حادثه به عنوان یک فرصت سود جسته، با ادامه کار پرورشی و فرهنگی خویش در فضای مجازی روی دانش آموزان، تلاش کنند تا با اجرای برنامه‌های علمی– خلاق (که شرح آن‌ها در مقاله آمده است)، دانش آموزان را با حل خلاق مسایل بیش از پیش آشنا کرده، در عمل بستر لازم برای تغییر رویکرد حافظه مدار نظام آموزشی مبتنی بر حافظه  به رویکرد و نظام آموزشی مبتنی بر حل خلاق مسایل را فراهم آورند.

نویسنده کتاب در مقاله «برنامه کاربری فرهنگی از فضای مجازی برای دانش‌آموزان و معلمان آموزش و پرورش»، با توجه به برخی از تجربیات خلاق و جهانی، در صدد ارایه دورنمایی از امکان عمل‌های متعدد نظام آموزش عمومی‌کشور در جریان کاربری بهینه از فضای مجازی برای پیش برد اهداف پرورشی و آموزشی برآمده است.

در مقدمه مقاله پس از آن که مروری بر فراز و فرودهای کاربری از فضای مجازی در ایران و نظام آموزشی آن شده است، خاطرنشان شده است که برخورد سردرگم مسوولان فرهنگی کشور و به تبع آنان مسوولان و اولیای نظام آموزش عمومی‌کشور با فضای مجازی، سبب شده است که بیش تر از آن که منافع کاربری از فضای مجازی متوجه دانش آموزان، معلمان و نظام آموزشی ایران شود، تهدیدهای این فضا متوجه مخاطبان ایرانی شده، نظام آموزشی و پرورشی به میزان زیادی از آن بی بهره بماند.

سیطره یافتن ویروس کرونا در جامعه (و جامعه جهانی)، به نوعی سردمداران نظام و مسوولان نظام آموزش کشور را مجدداً متوجه بازنگری در دید منفی و مبتنی بر نفی آنان نسبت به فضای مجازی کرد و ادامه آموزش دانش آموزان پس از تعطیلی مدارس، با وجود نبود امکانات زیرساختی مناسب، مبتنی بر فضای مجازی پیش رفت، اما به نظر می‌رسد استفاده اخیر استفاده کامل نبوده، فضای مجازی ظرفیت‌های گسترده تری برای تحقق برنامه‌های فرهنگی و آموزشی آموزش عمومی‌کشور داشته باشد.

در مقاله اخیر تلاش شده است تا با استفاده از برخی از تجربیات داخلی و خارجی، بعضی از ایده‌‌ پردازی فرهنگی در ارتباط با ارتقای کاربری از فضای مجازی صورت پذیرد. به نظر می‌رسد بسیاری از طرح‌های مطرح شده نه تنها بتوانند قسمتی از خلاء‌های پرورشی (و آموزشی) موجود آموزش و پرورش در ایام سیطره کرونا را پوشش دهند، بلکه بتوانند در فضای غیرکرونایی جامعه نیز به تحقق و پیش برد اهداف پرورشی (و آموزشی) وزارت آموزش و پرورش یاری رسانند.

نگارنده در مقاله «گامی‌به سوی تحقق نوآوری‌های آموزشی در نظام آموزش عمومی‌کشور»، مقوله نوآوری‌های آموزشی را مورد توجه قرار داده است. مقاله پس از معرفی اجمالی نوآوری‌های آموزشی، خاطرنشان ساخته است، اگر چه مسوولان نظام آموزش عمومی‌کشور در بحران کرونا ویروس کوشیده‌‌اند تنها سال نیمه تمام تحصیلی را به اتمام برسانند، اما نباید فراموش کرد که از تهدید کرونا ویروس و شرایط ایجاد شده می‌توان به صورت یک فرصت هم سود برد و بر همین مبنا با برای تحقق و گسترش نوآوری‌های آموزشی در سطح مدارس و سازمان نظام آموزشی اقدام کرد و به بسترسازی لازم در این جهت دست زد.مقاله با ارایه استدلال‌ها و شاهد مثال‌های لازم در ارتباط با چگونگی گسترش نوآوری‌های آموزشی در دوران سیطره کرونا، به انجام رسیده است.

مولف در مقاله «تعدیل مقاومت‌ها در برابر نوآوری‌های آموزشی در نظام آموزش عمومی‌کشور»، پس از تعریف نوآوری‌های آموزشی، خاطرنشان ساخته است، نگاهی به تجربیات موجود در سطح جهان بیانگر آن است كه نوآوری‌های آموزشی در عرصه‌های ‏محتوای آموزشی (مانند: طرح موضوع‌های جدید، همچون تفكر فراملی درباره حفظ محیط زیست؛ استفاده ‏از تئاتر، روزنامه نگاری و هنرها در جریان درس‌ها؛ برخورد دادن دانش‏آ‏موزان در مسایل درسیشان با محیط اجتماعی، برخورد دادن دانش ‏آ‏موزان با موقعیت‌های شغلی و موارد مشابه)، استفاده ‏از فناوری‌های اطلاعاتی (نظیر: بهره جویی از بازیهای رایانه ای، طراحی‌های رایانه ای، آموزش‌های مبتنی بر شبیه سازی، آموزش‌های مجازی، خلق آثار هنری با استفاده ‏از رایانه و موارد مشابه)، نوآوری در روش-های آموزشی (مانند: تبدیل معلمان از یك منبع اطلاعاتی به یك راهنمای تحقیقاتی، طراحی روش‌های آموزشی خاص برای دانش‏آ‏موزان بزه كار، دارای ناتوانایی‌های یادگیری و در معرض شكست تحصیلی و اخراج از مدرسه) و تغییر و تحول در مراكز آموزشی (نظیر: مدارس مجازی، كاهش تمركز قدرت و تصمیم گیری در سطح مدیریت، مراكز آموزشی و گسترش جّو دموكراتیك در محیط‌های آموزشی)، تحقق یافته‌‏اند.‏ 

مقاله پس از معرفی اجمالی مقاومت‌هایی که در برابر نوآوری‌های آموزشی رخ می‌دهد، خاطرنشان ساخته است، اگر چه مسوولان نظام آموزش عمومی‌کشور در بحران کرونا ویروس کوشیده‌‌اند تنها سال نیمه تمام تحصیلی را به اتمام برسانند، اما نباید فراموش کرد که از تهدید کرونا ویروس و شرایط ایجاد شده می‌توان به صورت یک فرصت هم سود برد و بر همین مبنا با مقاومت‌هایی که در برابر تحقق و گسترش نوآوری‌های آموزشی در سطح مدارس و سازمان نظام آموزشی صورت می‌پذیرد، مقابله کرد و به تعدیل آن‌ها پرداخت.
مقاله «تعدیل مقاومت‌ها در برابر نوآوری‌های آموزشی در نظام آموزش عمومی‌کشور»، با ارایه استدلال‌ها و شاهد مثال‌های لازم در همین ارتباط به انجام رسیده است.

کتاب «درباره تبدیل تهدیدها به فرصت‌ها در نظام آموزش عمومی‌کشور در ایام کرونایی» نوشته مرتضی منطقی در 212 صفحه به بهای 57 هزار تومان از سوی انتشارات بعثت منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها