گفتوگوی ایبنا با نویسنده کتاب «بربلندای حلب»؛
کتب مدافعان حرم به دلیل هماهنگی با زمانه پاسخی برای ذهن پرسشگر مخاطبان است
نویسنده کتاب «بر بلندای حلب» گفت: در کتب مدافعان حرم از جوانان چند دهه گذشته صحبت نمیکنیم، بلکه دقیقاً از افرادی با شرایط مشابه خودمان حرف میزنیم. قاعدتاً کتابی که با موضوع زمانه خود هماهنگتر باشد، پاسخی برای ذهنهای پرسشگر مخاطبان است.
پس از آنکه نیروهای تکفیری از حضور تکاوران ارتش در جنوب حلب مطلع شدند، در 21 فروردین 1395 همراه با ادوات سنگین و نیروی انسانی بسیار به مواضع مورد هدایت ارتش ایران، در سوریه حمله کردند.
در این عملیات وسیع -که چند هزار نفر از نیروهای جبهه النصره و تکفیریها به جنوب حلب انجام داده بودند- تکاوران ایران دلاورانه ایستادگی کردند و سرانجام، این مقاومت منجر به شکست و عقبنشینی تکفیریها شد.
شرح خاطرات قاسم قاسمی، از قبل اعزام تا روزی که به خاک ایران باز میگردد و همچنین خاطرات شهدای ارتش و شرح عملیاتها، در این کتاب به نگارش در آمده است. با زهرا قربانی، نویسنده این کتاب به گفتوگو نشستهایم که در ادامه میخوانید.
شما به عنوان نویسنده، نظرتان درباره کار روی کتاب برای مدافعان حرم چیست؟ آیا قائل به دشواری این حیطه هستید؟
پرداختن به ارزشهای یک جامعه از وظایف ادبیات پایداری است. مدافعان حرم در مسیر زندگی خود انتخاب والایی کردند و مسیر شهادت و فداکاری را برگزیدهاند. انتخاب آگاهانه، ثابتقدمبودن در این راه و ایثار جان از مهمترین ویژگیهای این مدافعان بیادعاست. مدافعان حرم و دیگر رزمندگان، قهرمانان این سرزمین هستند؛ بنابراین کار بر روی کتب مدافعان حرم از ارزش و جایگاه معنوی ویژه برخوردار است. البته طبیعی است که شروع هر کاری بهویژه امر مهم و باارزش نوشتن از ایثار مدافعان حرم، به دلیل ماهیت خاص آن، سختیهای ویژه خودش را به دنبال دارد، اما وقتی در کار اخلاص و انگیزه وجود داشته باشد، سختیها و موانع به چشم نمیآید. تحمل دشواری کار نوشتن یک کتاب در مقابل از خودگذشتگی شهدای مدافع حرم کمترین کاری است که میتوان برای ادامه راه و حفظ یادشان انجام داد.
چه شد که تصمیم گرفتید برای نوشتن کتابی در خصوص آقای قاسم قاسمی، رزمنده ارتش جمهوری اسلامی ایران که عازم سوریه شد، دستبهقلم شوید؟
با وجود اینکه تکاوران ارتش جمهوری اسلامی ایران در مدت زمان حضورشان در سوریه، نقش بهسزایی در عملیاتها و حفظ مناطق داشتند، شهدا و نیروهای ارتش بعد از بازگشت به ایران گمنام ماندند، بهطوری که هنوز هم افرادی هستند که حتی از حضور تکاوران ارتش در سوریه اطلاعی ندارند. نیروهای مخلص و جانبرکف ارتش به این گمنامیها عادت دارند و سالیان سال است که بدون هیچ ادعایی از این مرز و بوم دفاع میکنند. من تصمیم گرفته بودم خاطرات شهدای مدافع حرم ارتش را بنویسم تا ثبت این خاطرات خاتمهای بر این گمنامی باشد.
درمیانه نوشتن کتاب شهدای ارتش باتوجه به مصاحبههایی که با همرزمان شهدا انجام میدادم، با جناب آقای قاسمی، همرزم شهدا آشنا شدم. با بررسی خاطراتشان تصمیم بر این شد که کتابی با محوریت خاطرات ایشان نوشته شود که همه زوایای حوادث پیش از اعزام به سوریه، اعزام، خاطرات جنگ تا زمان بازگشت به خاک ایران را در بر بگیرد.
خاطرات بیانشده در کتاب «بر بلندای حلب» چند درصد بر اساس واقعیت و چه مقدار بر پایه تخیل شما استوار است؟
خاطرات کتاب کاملاً مستند و بر اساس واقعیت است، در هیچکجای کتاب مطلبی مبنی بر تخیل وجود ندارد. یکی از اصول نوشتن کتابی با محوریت خاطرات رزمندگان رعایت شرط امانت است، خاطرات شهدا و رزمندگان، امانتی در دست نویسنده است که باید عاری از هرگونه تخیل به نگارش درآید.
نگارش «بر بلندای حلب» چقدر به طول انجامید؟
نوشتن کتاب بر بلندای حلب تقریباً یک سال طول کشید.
بعد از جنگ تحمیلی در حوزه ادبیات دفاع مقدس بیشتر آثار به دفاع مقدس پرداخته و اکنون چند سالی است که درباره مدافعان حرم هم ژانری به وجود آمده است. برایمان بگویید در این مسیر با چه چالشهایی مواجه بودهاید؟
کار فرهنگی به هر شکلی باشد، سختیهای خودش را دارد. نویسندگی نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ مخصوصاً زمانی که سوژه خاصی انتخاب شده باشد. از زمان بازگشت نیروهای ارتش (سال 1395) تا زمانی که کتاب بر بلندای حلب شروع شد، خاطرات مدافعان حرم و شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران رسانهای نشده بود و همین موضوع مسیر مصاحبه و نگارش را سختتر میکرد. مشکلات و محدودیتهای زیادی برای نگارش و کسب مجوز کتاب داشتیم؛ اما برای من هدف و انتهای این راه مهم بود و سختیهایش را به جان خریدم.
به دلیل اینکه مدافعان حرم خارج از ایران جنگیدند، ابهامات بسیاری برای مخاطب وجود دارد. به نظر شما این کتابها میتواند برای ما زوایای تاریخی این جنگهای نیابتی را شفافسازی کند؟
منطقه جنگی متفاوت، شرایط و فرهنگ متفاوت مردم سوریه، تغییر شیوهها و ابزار جنگی (جنگ نرم) و ... عوامل تأثیرگذاری بر ایجاد ابهام درباره این جنگهای نیابتی است. دستیافتن به زوایای مختلف جنگ و درک بهتر شرایط مدافعان حرم زمانی ممکن است که در کنار نوشتن زندگینامه شهدا به خاطرات رزمندگان مدافع حرم بپردازیم، همانطور که از زمان جنگ تحمیلی تا به حال به سراغ رزمندگان دفاع مقدس رفتهایم. رزمندگان بازگشته از جنگ گنجینهای از خاطرات جنگ و شهدا هستند که با ثبت و ضبط خاطراتشان میتوانیم چهرههای مختلف جنگ را دریابیم.
به عنوان مثال، با بررسی خاطرات یک رزمنده مدافع حرم با حوادث گوناگون و چالشهایی که یک رزمنده و خانوادهاش با آن روبرو هستند (راضیکردن اعضای خانواده، تلخی دلبریدن و دوری از خانواده)، شرایط و اتفاقات زمان اعزام، خاطرات شهدای مدافع حرم، خاطرات عملیاتها و مقابلهکردن با نیروهای تکفیری و ... آشنا میشوید. قاعدتاً آشنایی با جزئیات این حوادث مسیر روشنتری را برای شناخت شخصیت مدافعان حرم و حقیقت این جنگ برای مخاطب ایجاد میکند.
درباره جنگ تحمیلی هم اختلاف نظرهایی است. برای مثال روایتهایی میشود که بعدها عدهای میگویند این روایت تاریخی درست نیست و سند میخواهند. درباره مدافعان حرم هم این مشکلات دیده میشود؟
از ملزومات نوشتن چنین خاطراتی رعایت شرط امانت است. اگر تصمیم بر نوشتن کتابی با محوریت خاطرات جنگ گرفته میشود، نویسنده موظف است که تمامی زوایای یک موضوع را بررسی کند و برای همه روایات، مستندات معتبر داشته باشد. من فکر میکنم درباره کتابهای مدافعان حرم به خاطرات بیشتری دسترسی داریم و درحال حاضر همعصر رزمندگان هستیم و شرایط بررسی خاطرات از چند منظر وجود دارد. شاید بهخاطر محدودیتهایی، امکان نوشتن همه خاطرات نباشد؛ اما از لحاظ بررسی صحت خاطرات این مشکلات برای نویسندگان کمتر است.
اگر به لحاظ زمانی از این بحث فاصله بگیریم، چه تغییراتی در ژانر کتابهای مدافعان حرم به وجود میآید؟
در چند سال گذشته بیشتر آثار با محوریت زندگینامه شهدای گرانقدر مدافع حرم یا خاطرات همسر و مادر شهید بوده است. با گذشت زمان ما نیاز به خاطرات جبهههای مقاومت داریم تا با سختیها و حالوهوای جنگ توسط نیروهایی که به میهن خود بازگشتهاند، آشنا شویم. قهرمانان گمنام و جوانی که راه باکریها، وزواییها، همتها و ... را ادامه دادند.
نگارش بیشتر در این زمینه را واجب میدانم؛ به این دلیل که این جوانان گمنام، در دنیای امروزی کار بسیار بزرگ و شایسته تقدیری انجام دادهاند. دلبریدن از رفاه و آسایش و خانواده برای حفظ امنیت و عزت میهن، راهی سرزمین دیگر شدن کار هرکسی نیست... مطالعه گوشهای از تجربیات این فرماندهان مخلص و جوان، راه درستی را پیش پای جوانان این مرز و بوم میگذارد. به فرموده مقام معظم رهبری: «هرجا به نسل جوان اعتماد کردیم و حداقل امکانات را دراختیارش گذاشتیم، پیش رفتیم».
بازار فروش کتابهای مدافع حرم از نظر شما چگونه است؟
مدافعان حرم همنسل جوانان امروزی هستند. مردم این موضوع را درک میکنند که این افراد هم مانند خودشان زندگی میکردند. در میان همین مردم رشد کرده و راهشان را برگزیدند. در این کتب ما از جوانان چند دهه گذشته صحبت نمیکنیم؛ بلکه دقیقاً از افرادی با شرایط مشابه خودمان حرف میزنیم. قاعدتاً کتابی که با موضوع زمانه خود هماهنگتر باشد، پاسخی برای ذهنهای پرسشگر مخاطبان است و مخاطب راحتتر با آن ارتباط میگیرد. اشتیاق به درک شرایط و عواقب جنگ باعث شد که افراد زیادی از قشرهای اعتقادی مختلف به کتب مدافعان حرم روی بیاورند تا با دغدغه و راه این عزیزان آشنا شوند.
کتابهای زیادی از همین مجموعه تا به حال مسیر زندگی افراد مختلف را تحت تأثیر قرارداده است. خرید و مطالعه کتب مختص قشر محدودی نیست و در کل فکر میکنم بازار این قبیل کتابها با اقبال روزافزون عمومی مواجه است و جایگاه خود را در کتابخانه نسلهای مختلف پیدا کرده است.
نظر شما