عطار شاگرد و مرید شیخ جمالالدین محمد بن محمد نُغُندَری طوسی معروف به «امام الربّانی» بوده و در همین حال، خواجه نصیرالدین طوسی (597-672ق) در سالهای جوانی خود با اشتیاق در درس عطار حاضر میشد.
نیشابور در عصر عطار دستخوش هجوم، غارت و کشتار ویرانگرِ غزها و تاتارها شده بود و برخی بزرگان بر اثر آن همه آشوب و حادثه، به سرزمینهای اطراف کوچ میکردند. «هر روز به نوباوهای از باغ سپهر فتنه میزاد و هر دم به نوی از دورِ فلک حادثهای تازه میگشت... گسسته دل ز نیشابور و صحبت اصحاب... روی امید به حضرت غزنه، حرسها الله آورده شد» (تاجُ المآثر) در این میانه، عطار دلبسته طریقت و مشایخ آنان بود و با شوق در پی یافتن و خواندن سخنان ایشان بود تا جایی که برآن شد برای پاسخ به نیاز و اشتیاق خود و دوستان، دفتری در سخنان مشایخ تصوف گرد آورد که بر عهد خود عمل کرد و حاصل کار کتاب گرانقدرِ «تذکره الأولیاء» شد.
کتابی که هر جملهاش حاصل اندیشه و ذهن یکی از بزرگان زهد و تصوف است و هر کدام از این جملهها خود جهانی ویژه خویش است و هر چند اینجا قلمرو زبان ارجاعی و بیان منطقی نیست اما در همین زبان عاطفی و هنری هم ظرایفی وجود دارد که فهم آن ظرایف گاه به اندیشیدن زیاد و دانستههای بسیاری در حوزهی معارف اسلامی نیاز دارد.
آثار فراوانی به عطار نیشابوری نسبت داده شده است که بسیاری «برساخته درویشان دورههای بعد از مغول و بعد از تیمور و تیموریان» است آنچه تا کنون از وی ثابت شده عبارت است از: 1) منطق الطیر 2) الهینامه 3) اسرارنامه 4) مصیبتنامه 5) دیوان قصاید و غزلیات 6) مختارنامه 7) تذکره الأولیاء.
در این نوشته به مناسبت بزرگداشت عطار نیشابوری نگاهی اجمالی به مثنوی «اسرارنامه» میاندازیم. اسرارنامه از نخستین آثار عطار است که بر اساس گفتههای تذکرهها، هدیهی عطار به مولوی بوده است. هنگام سفر همراه پدر و خانواده و گذر از نیشابور، مولانا شیفتهی عطار بود و همواره از اسرارنامه و دیگر آثار او تأثیر پذیرفته است.
در این کتاب روی هم رفته، عطار با عواطف انسانها بیشتر سر و کار دارد تا با تعقل و ذهن منطقی ما و از سوی دیگر میکوشد که انسان را از تأمل در نظام کائنات و اجزای جهان، از عالم ذرهها تا افلاک، به ذات باری و شناخت او نزدیک کند.
اسرارنامه در هفده مقاله تنظیم شده است و کتاب با صد و پنجاه بیت در بیان توحید آغاز میشود و سادگیِ بیان و ژرفایِ سخنِ» عطار از همین ابتدای کار دانسته میشود.
ای شده از شناخت خود عاجز / کی شناسی خدای را هرگز
در خطبی کتاب، به ستایش پیامبر (ص) و صحابه میپردازد. قابل توجهترین توصیف عطار از پیامبر (ص) اشاره به «ازلیت نور محمدی» است. «سلسله روایاتی که دراین باره از زبان رسول نقل شده است. اعم اغلب این راویان از پهنه ایران بزرگ خاستهاند و قلمروهایی که متأثر از فرهنگ کهن ایرانی قبل از اسلام بوده است. اگر صبغه اغراقآمیزی در این رشته روایات دیده شود، تأثیر نظریه «فرّه ایزدی» و نگاه ایرانیا مزدایی را نسبت به این موله نباید از یاد برد.»
عطار در بخش بعد به نعت صحابه پرداخته و تعداد ابیات مربوط به هر یک از چهار خلیفه راشدین با همدیگر یکسان است. عطار در مقالهی اول به ستایش انسان میپردازد که همهی جهانیان در حال سفر تکاملی هستند.
در مقاله دوم عشق را میستاید و در تقابل عقل و عشق جانب عشق را میگیرد. در مقاله سوم عطار جهان محسوس یا دنیای مادی را کفی بر روی دریای اصلی وجود ما میخواند. در مقاله چهارم به چیستی خلقت و حقیقت بهشت میپردازد. در مقاله پنجم انسان را ثمره تکامل عالم مادی و مغز همه کاینات میداند. مقاله ششم به مسأله حشر و نبود امکانِ برگشت به دنیا پس از مرگ میپردازد.
در هفتمین مقاله تصویری از دریایِ بیپایان غیب ارائه میکند که میان این دریا و دریای جان راهی گشادهاند و در نهایت در مقاله هشتم به خواننده خود امید میدهد که در ازایِ رنجهای این دنیا شادی و لذت در آخرت منتظر اوست. چون توضیح مقالات دیگر در این مجال نمیگنجد از شما دعوت میکنم ادامهی مقالههای اسرارنامه را خوانده تا بیشتر و دقیقتر با عطار نیشابوری آشنا شوید.
نظر شما