یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۰۸:۰۵
تاکید بر شجاعت بازگشت!

ژیژک در این اثر سراغ پرسش‌هایی اساسی می‌رود که به‌رغم آن‌که ظاهرا ساده می‌نمایاند، پاسخ چندان آسانی نمی‌توان برایشان دست‌وپا کرد. کسانی که معتقدند زمان پرداختن به ایده‌های بزرگ در قرن 21 دیگر سر آمده است، هنگام تورق این کتاب بسیار شگفت‌زده و حتی ناراحت خواهند شد، چراکه ژیژک بی هیچ رحم و با تندترین زبانی که چه‌بسا تاکنون از وی دیده شده به این دست افراد می‌تازد و ایده‌هایشان را به چالش می‌کشد.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کامران برادران: اسلاوی ژیژک از آن دسته فلاسفه‌ای است که همواره رابطه و مرزبندی مشخصی با سیاست دارد. این نظریه‌پرداز صاحب‌نام واهمه‌ای از اظهارنظرهای جنجالی در حوزه سیاست نداشته و بخش اعظمی از کتاب‌های خود را به بررسی چالش‌های گوناگون ژئوپولتیکی، نزاع‌های میان دولت‌ها و ایده امر سیاسی می‌گذارد، برخلاف شماری از فلاسفه که اصولا کار چندانی به این منازعات نداشته و آن را به‌عنوان بخشی از وضعیت امور و جهانی که در آن زیست می‌کنیم پذیرفته و با آن کنار می‌آیند. ژیژک اما بارها نشان داده که حسابش از این دست مریدان نظم موجود جداست و در عین حال که در آثارش مفاهیم فلسفی گسترده و پیچیده‌ای را مطرح می‌کند، نوشته‌هایش آکنده است از ارجاع‌های گوناگون به سیاست و اقتصاد و همواره تلاش دارد پایی درون کارزار تلاش برای گذار از سرمایه‌داری جهانی داشته باشد.

کتاب «در دفاع از آرمان‌های از دست‌رفته» در چنین چارچوبی معنا می‌یابد. ژیژک در این اثر سراغ پرسش‌هایی اساسی می‌رود که به‌رغم آن‌که ظاهرا ساده می‌نمایاند، پاسخ چندان آسانی نمی‌توان برایشان دست‌وپا کرد، پرسش‌هایی از این دست: آیا رهایی جهانی آرمانی از تحقق‌نیافتنی که برای همیشه از دست رفته است؟ آیا ارزش‌های جهانشمول و کلی یادگارهایی هستند منسوخ و مربوط به دوران گذشته؟ آیا باید به خاطر ترس از توتالیتاریسم خود را تسلیم راه‌حل مصیبت‌بار سوم بکنیم، یعنی لیبرالیسم اقتصادی و دولت به‌عنوان یگانه مجری امور؟


در این کتاب پرحجم، اسلاوی ژیژک به سراغ پاسخ‌های معمولی می‌رود که اغلب در واکنش به این پرسش‌ها سر برمی‌آورد و استدلال می‌کند که چندین «آرمان از دست‌رفته» همچنان ارزش توجه ما دارند. وی استدلال می‌کند که در این راستا باید هسته حقیقی سیاست «تمامیت‌خواهانه» گذشته را جست‌وجو کنیم. وی در این راستار سراغ نمونه‌های بدنامی چون علاقه هایدگر به نازیسم رفته و استدلال می‌کند که چنین لغزش‌هایی «قدم‌هایی بودند درست در مسیری اشتباه». بنا به استدلال این فیلسوف اسلوونیایی، ترور انقلابی چهره‌هایی چون روبسپیر، مائو و بولشویک‌ها گرچه به شکست و توحش انجامید، اما این پایان ماجرا نیست. وی معتقد بوده که در تمامی این رویدادها لحظه‌ای برآمده از رستگاری نهفته است که ردِ استبداد انقلابی و ارزش‌گذاری بر سیاست‌های نیم‌بند، توافقی و غیرمتمرکز از سوی لیبرال‌دموکراسی آن را به محاق می‌برد.

آن‌گونه که خود ژیژک در مقدمه کتاب می‌نویسد: «این کتاب بی هیچ شرمی به موضع مسیحایی برای رهایی جهانی متعهد است. بنابراین جای تعجب نیست که برای پیروان اصل فکری پست‌مدرن فهرستی که از آرمان‌های تحقق‌نیافتنی در اینجا ارائه می‌شود نمایشی است از تجسد دهشتناک‌ترین کابوس‌هایشان، انباری از ارواح گذشته که تمام انرژی‌شان را صرف دفع آن‌ها کرده‌اند: سیاست هایدگر به‌مثابه موردی افراطی از فیلسوفی که سیاست تمامیت‌خواهانه اغوایش کرد، همچنین وحشت انقلابی از روبسپیر تا مائو، استالینیسم،‌ دیکتاتوری پرولتاریا و غیره.» (ص 12)

آنچنان که ژیژک در ادامه استدلال می‌کند ایدئولوژی در تک‌تک این موارد غالبا نه‌تنها همواره علت را نادیده گرفته بلکه «نسخه‌ای میان‌مایه» را جایگزین آن می‌کند: «درگیری تمامیت‌خواهانه فکری جای خود را به روشنفکرانی می‌دهد که مشکلات جهانی‌شدن را بررسی کرده و در حوزه عمومی برای حقوق بشر و مدارا مبارزه می‌کنند و بر طبل نژادپرستی و تبعیض جنسی می‌کوبند و همچنین انبوهه غیرمتمرکز و خودسازمان‌یافته جایگزین ترور دولت انقلابی می‌شود. نویسنده در ادامه متذکر می‌شود که هدفش از دفاع از «آرمان‌های از دست‌رفته» نه هواداری از ترورهای استالینیستی و غیره بلکه بررسی مشکلاتی است که گزینه سهل‌الوصول لیبرال‌دموکراسی آبستن‌شان است.»

«در دفاع از آرمان‌های از دست‌رفته» یکی از صریح‌ترین آثار این فیلسوف است. آرمان‌های از دست‌رفته‌ای که ژیژک از آن سخن به میان می‌آورد گستره‌ای وسیع را شامل می‌شود، از به دست گرفتن قدرت دولتی تا تحول بنیادین در سراسر جهان بهره‌گیری از مفهوم «حقیقت» در سیاست. وی در این راستا سهمگین‌ترین و تندترین انتقادها را علیه کسانی به کار می‌برد که معتقدند این آرمان‌ها تمامیت‌خواهانه، نابودگر و از مد افتاده‌اند، افرادی چون روشنفکران لیبرال و آنارشیست‌ها. بنابراین کسانی که معتقدند زمان پرداختن به ایده‌های بزرگ در قرن 21 دیگر سر آمده است، هنگام تورق این کتاب بسیار شگفت‌زده و حتی ناراحت خواهند شد، چراکه ژیژک بی هیچ رحم و با تندترین زبانی که چه‌بسا تاکنون از وی دیده شده به این دست افراد می‌تازد و ایده‌هایشان را به چالش می‌کشد. وی در برابر ایده‌هایی چون مقاومت چندگانه، اتونومی و درخواست‌های غیرواقعی و تحقق‌ناپذیر از دولت‌ها می‌ایستد، ایده‌هایی که به نظر نویسنده کاری ندارند جز تحکیم ساختارهایی که به‌ظاهر با آن مخالف هستند. ژیژک البته هیچ ترسی هم از آوردن اسم کسانی ندارد که امروزه بدل به ستاره‌های پرطرفدار چپ نو شده‌اند، از آنتونیو نگری گرفته تا سایمون کریچلی.


وی در بخشی از کتاب استدلال می‌کند که اشتیاق بنیادگرایی یک احساس کاذب است‌، در حالی که رواداری بی‌رمق لیبرال به یک شور انحرافی منحرف متکی است. آنگونه که این فیلسوف اسلوونیایی استدلال می‌کند، «تمایز بین بنیادگرایی و لیبرالیسم با یک ویژگی اساسی مشترک تداوم می‌یابد: هر دو با شور منفی کینه‌توزی درگیر هستند.» (ص 333).

در جای جای کتاب، امثال کریچلی مورد انتقاد تند ژیژک قرار دارند. وی کریچیلی را به دلیل حمایت از یک سیاست مبتنی بر «بی‌نهایت‌طلبی» مورد حمله قرار می‌دهد، سیاستی که تلاش دارد خواسته‌هایی را بار دولت کرده که خود خوب می‌داند نمی‌توانند برآورده شوند. به گفته ژیژک، این دست انتقادهای توخالی نه‌تنها موضع امثال کریچلی را در مقام یک روشنفکر منتقد تحکیم می‌بخشد بلکه واکنشی معمول و تکراری هم به دنبال دارد؛ از آنجایی که دولت‌ها امکان برآورده ساختن چنین درخواست‌هایی را ندارند، پاسخ معمول این است که چنین انتقادهایی بسیار ستودنی‌اند، اما در سیاست «حقایق» حکمفرمایند و نه ایده‌آل‌هایی که در دنیای واقعی محقق نمی‌شوند!

نویسنده کتاب «در دفاع از آرمان‌های از دست‌رفته» معتقد است که با توجه به بحران‌های گوناگونی که پیش روی بشر قرار دارد، از جمله بحران زیست‌محیطی، باید بار دیگر بر ایده‌هایی چون وحشت انقلابی و دیکتاتوری پرولتاریا انگشت گذارد. به عقیده وی، ‌باید شجاعت بازگشت به این ایده‌های به‌ظاهر قدیمی را پذیرفت و براساس این رویکرد جدید پیش رفت تا بتوان به قول بکت «بهتر شکست خورد.»
 
کتاب «در دفاع از آرمان‌های از دست‌رفته» در 504 صفحه و از سوی انتشارات ورسو منتشر شده است. 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها