در ابتدای این جلسه پروین عبدالهزاده، کتابدار کتابخانه مستوره کردستانی بوکان خلاصهای از زندگینامهی «نالی» ارائه کرد و گفت: «ملاخدر شاویسی مکائیلی» ملقب به نالی در سال 1795 میلادی در روستای خاک و خول شهرزور به دنیا آمد. بعد از اتمام درس قرآن و صرف و نحو عربی و سایر علوم زمانه، در شهرهای مهاباد، حلبچه، سنندج هم به محضر اساتید علوم دینی زمانه خود رسید و از محضر آنان تلمذ کرد.
وی ادامه داد: نالی بعد از حمله ترکان عثمانی به سلیمانیه، به شام رفت و قصیده بلندی خطاب به «استاد سالم» نوشت و از حال و هوای دیار خود پرسید. مکاتبات این دو شاعر یکی از ماندگارترین نمونههای نامهنگاری در ادبیات کردی است. «نالی» بنیانگذار مکتب شعری بابان، در سال 1850 میلادی در استانبول دیده از جهان فروبست و در گورستان ابو ایوب انصاری به خاک سپرده شد.
در ادامه، مهری پاکزاد، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مهاباد در سخنانی «دیوان نالی» را چکیده افکار و احساسات عمر پنجاه و چند ساله او خواند و افزود: مورخان زیادی درباره زندگینامه نالی سخن گفتهاند؛ اما، پژوهشی که شایان و شایسته شان مقام او باشد، هنوز صورت نگرفته است.
وی، نالی را عاشقی دانست که در عشق به عرفان رسیده است و تسلط او به زبانهای کردی، فارسی، عربی و ترکی و سرودن شعر به این زبانها را از دیگر وجوه شاخص شعر نالی دانست؛ چنانکه خود میفرماید:
فارس و کورد و عهرهب ههر سیم به دهفتهر گرتووه / نالی ئهمرو حاکمی سی مولکه دیوانی ههیه
(فارس و کرد و عرب را هر سه با دفتر تسخیر کردهام، نالی امروز حاکم سه ملک ادب است و دیوان شعر دارد. واژه دیوان دارای ایهام است).
پاکزاد ادامه داد: از دیگر سو «نالی» جایگاه والای خود را در شعر کردی درک کرده است و میفرماید:
شیعری خهلکی کهی دهگاته شیعری من بو ناسکی / کهی له دیققهتدا پهتک دهعوا له گهل ههودا دهکا
(از لحاظ قدرت و دقت هیچگاه طناب با نخ باریک قابل مقایسه نیست؛ نالی لطافت خیالات خود را به نخ باریک و تخیل دیگران را به طنابی زمخت تشبیه میکند).
این عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مهاباد گفت: نالی در قصیده مناجات گونه نایابی که خطاب به رسول اکرم (ص) در مسیر سفر به مکه سروده، به کرد بودن خود هم در اشعارش اشاره میکند و میفرماید:
مورادم زیللهت و پاراناوهی حاله نه وهک نهعته / به چهند بهیتیکی کوردانه که قورئانت سهنا خوانه
ئهگهر چی کوردی دووری شارهزووری قسوهتم ئهمما/ وهسیلهم تهیبه و حیلمی شهفیع و فهزلی مهننانه
(مراد من از این شعر فقط نعت نیست بلکه این است که با چند بیت کردی به درگاه تو ستایش کنم و ذلت و خواری خود را به درگاهت بیاورم تا بر من رحم کنی).
پاکزاد با اشاره به یکهتاز بودن نالی در بین شاعران کرد به ویژگیهای شعری او پرداخت و بیان کرد: استناد به آیات و احادیث و اصطلاحات صوفیه، کاربرد لغات کردی در کنار واژههای عربی و پرهیز از استفاده بیش از حد و فاضل مابانه از لغات عربی به رغم رسم شاعران کلاسیک همعصر خودش از ویژگیهای اصلی شعر اوست.
این منتقد ادبی گفت: صنایع ادبی بسیار زیاد در «دیوان نالی» از جمله تضاد، طباق، ایهام تناسب، تناسب، حسن تعلیل، کنایه، انواع جناس، تشبیه، استعاره، مجاز، لف و نشر، مبالغه، لطافت و زبان طنزگونه به چشم میخورد. برای نمونه:
ئهلا ئه ئاسکی ناسک به باسک شکاندت گهردنی سهد شیری شهرزه (الا ای آهوی نازک اندام که با بازوی لطیفت گردن صدها شیر شرزه را شکستهای) که ضمن اینکه واژگان ئاسک، ناسک و باسک با هم جناس لاحق دارند؛ پارادوکس هم وجود دارد (برخلاف شیوه طبیعت، آهو گردن شیرها را میشکند).
این استاد دانشگاه در پایان واژه را همچون مومی در دستان نالی توصیف و بیان کرد: مقام شعری و عرفانی نالی چنان بلند است که اکثر محققان دست به عصا به نقد دیوان فاخر او میروند؛ ولی لازم است رساله، مقاله و پایاننامههایی در باب دیوان نالی نگارش یابد تا همگان با تصویرسازیهای شاعرانه و احساسات لطیف این عارف کرد آشنا شوند.
نظر شما