وی گفت: پدر نیز مشغول حرفه مجسمهسازی هستند و در ایامی که من در محضر ایشان شاگردی میکردم به غیر از ساخت سفارشها برای مجموعه شخص خود مجسمههایی از شخصیتهای اسطورهای مانند رستم و اسفندیار را تصویرسازی میکردند.
این هنرمند مجسمهساز با بیان اینکه من نیز مانند پدر به ساخت مجسمههایی با هیبت علاقه خاصی دارم و منشاء ساخت آثارم به ویژه اثر «رستم و رخش» از افکار پدر گرفته شده و به عبارتی پدر الگوی من در ساخت تمام آثارم است، افزود: از ابتدای شروع کار و در دوران کودکی هنگام کار با پدر سوالهای زیادی در مورد شخصیتهایی که ایشان تصویرسازی میکردند، میپرسیدم و پدر نیز در ادامه داستان این شخصیتها را برای من تعریف میکردند و علاقه من به این داستانها باعث شد کار ادامه پیدا کند و من نیز مانند پدر حرفه مجسمهسازی را پیش گیرم.
فردین اسفندیاری که اصالتا آذری است اما به مشهد مهاجرت کرده و ساکن این شهر است، گفت: زمانی که فراخوانی در این حوزه داده شد، فرصت را مغتنم شمرده و برای حس خوبی که نسبت به این کار داشتم، فعالیت را آغاز و ماکتی را اجرا کردم که در داوری نهایی فراخوان به تایید رسید و پس از تایید اجازه داده شد تا کار در ابعاد اصلی ساخته شود.
این هنرمند مجسمهساز در خصوص محل نصب مجسمه «رستم و رخش» افزود: پس از تایید نهایی کار زمان به انتخاب محل نصب اثر رسید و در بازرسیهایی که برای محل نصب در آن زمان انجام شد، محل فعلی اثر در ابتدای بلوار شاهنامه نهایی شد و تصمیم گرفتیم با یک تغییر رویکرد در پایه کار که طراحی آن نیز توسط یکی از اعضای گروه انجام شد، زشتی ورودی آرامگاه گرفته شود و کاری فاخر به نمایش درآید.
وی در مورد متریال به کار رفته در ساخت این اثر گفت: این مجسمه در کارگاه و با متریال فایبرگلاس ساخته شده و بر روی آن پتینه برنزی کار شده است؛ در آن زمان با توجه با محدود بودن زمان تحویل این کار، امکان ساخت آن با برنز وجود نداشت. البته امیدوارم که این برنز شدن این مجسمه محقق شود. با اینکه کار به صورت کامل با برنز ساخته نشده است اما پتینهکاریهای برنزی آن حس و حال برنز را به بیننده خود القا میکند و این کار موفقیت اثر را به دنبال دارد.
اسفندیاری ادامه داد: ساخت و نصب این مجسمه با توجه به موضوعیتی که دارد، یکی از کارهای پر سر و صدای من بود. پس از انقلاب که ساخت چنین آثاری کمتر شده بود برای مردمی که به این شخصیتها علاقه دارند و نیاز میدانند که قهرمان ملیشان به تصویر کشیده شود کاری جدید و ارزشمند بود.
وی مدعی شد: با توجه به تغییرات و اتفاقاتی که در مدیریت جدید شهری مشهد رخ داده بود، این امکان و فضا به تمامی هنرمندان کشور داده شد تا حس درونیشان را نسبت به شخصیتهای تاریخی و ملی هویدا کنند و آن را به تصویر بکشند.
این مجسمهساز اضافه کرد: در همین راستا کیفیت آثار کار شده متناسب با شخصیتهای مورد نظر بالا رفت و این اتفاق باعث شد مردم با دیدن این گونه آثار حس غرور را دوباره تجربه کنند. با نصب این مجسمه هنوز هم از این اثر و ساخت آن صحبت میشود که برای من حس افتخار را به دنبال دارد.
وی در مورد ظرافت به کار رفته در این اثر اظهار کرد: در این حرفه بحث ساخت دو بخش را شامل میشود؛ یک بخش جنبه هنری و بخش دیگر جنبه مطالعاتی آن است. جنبه هنری اثر که فیگور روی اسب را شامل میشود بر اساس کلیتها و ذهنیتهایی که در ذهن داشتم، پیش رفت و در جلسههایی که با دکتر یاحقی و دکتر راشد محصل داشتیم برای نزدیک شدن اثر به واقعیت بسیار از راهنماییهای این دو نفر استفاده کردیم.
این هنرمند مجسمهساز افزود: در نهایت ما بر اساس نظرات این دو استاد دانشگاه، پوششها، گرز، کلاهخود و ... را تغییر دادیم و از نظرات آنها در برخی از بخشها که نیاز بیشتری به توضیح و کمک داشتیم، استفاده کردیم و به ماکت اصلی کار رسیدیم. در نهایت اصل کار از روی ماکتی که از چند فیلتر عبور کرده بود، ساخته شد و میتوان گفت که ظرافتهای اثر از این موارد نشات گرفته است.
اسفندیاری گفت: من برای تمام کارهایی که انجام میدهم، ارزش قائل هستم و اینکه میبینم پس از سالها مجدد به اثر پرداخته میشود، خوشحال میشوم. البته حفظ و نگهداری از اثر نیز برای من بسیار ارزشمند بوده و حس خوبی را به من منتقل میکند و با توجه به اینکه این اثر با متریال ماندگاری ساخته نشده است، اگر به خوبی محافظت شود مدت زمان زیادی پابرجا خواهد ماند.
وی ادامه داد: در حال حاضر اثر جدید در دست ساخت ندارم و متاسفانه توفیق نداشتم که امسال اثری از من در جلوخان فردوسی نصب شود.
نظر شما