پرسش از چیستی متن، پرسشی است فلسفی. روش ساختار شناسی پاسخی است فلسفی به چیستی متن قرآن. با استفاده از روش ساختارشناسی؛ فهم سیستماتیک از سورههای قرآن کریم حاصل میشود که بیانگر رابطه ارگانیک بین آیات متنوع یک سوره است و یک سوره علیرغم پراکندگی ظاهری آیات، به عنوان یک کل واحد درک میشود.
روش ساختار شناسی علاوه بر کمک در فهم دینامیکی مسائل، محققان را در شکل دهی یک رویکرد نوین و خلاقانه در سیر آیات توانمند میسازد؛ نگرشی که در آن کلیات امور، اجزای سوره و روابط متقابل این اجزا با دقت بیشتری مورد توجه قرار میگیرند.
روش ساختار شناسی، فرآیند شناخت مبتنی بر تحلیل و ترکیب جهت دست یابی به درک کامل و جامع یک سوره در محیط کلی قرآن به عنوان امر واحد است. این نوع تفکر در صدد فهم كل (سیستم) و اجزای آن، روابط بین اجزاء و كل و روابط بین کل (سوره) با محیط آن یعنی کل قرآن کریم است.
از طریق روش ساختارشناسی علاوه بر کشف منطق كل سوره، به معنای واژهها نیز اضافه شده، معانی فراتر از معنای لغوی نیز یافت میشود. همچنین مجددا از طریق متن كل سوره و ارتباطات و پیوستگیهای واژهها و آیات و فرم آنها مفاهیم جدیدی ورای ظاهر سوره کشف شده، خواندن و تفسیر سوره بسط و پیشرفت فوق العاده مییابد.
ساختارشناسی روشی برای کشف اعجاز لفظی، موضوعی و ساختاری قرآن است، زیرا کشف ساختار، فلسفه ترتیب دقیق و حکیمانه كلمات قرآن را که یکی از وجوه اعجاز است، تبیین میکند. این اعجاز از دو جنبه قابل بررسی است:
1- نظم کلمات موجود در هر جمله و بررسی جمله از جنبه ترکیب الفاظ آن.
2- نظم جملات و ترتیب قرار گرفتن جملات کنار همدیگر در یک سوره که در ساختارشناسی ساختار خرد و ساختار کلان نامیده میشود.
وصول به فهم نوینی از سورههای قرآن در سایه کشف ساختار، مهم ترین فایده روش ساختارشناسی است که در روش تفسیر متوالی یا خطی ممکن نیست. در واقع سورههای بلند هم چون جنگل است که مفسران به خاطر غرق شدن در نگریستن به تک تک درختان (آیات) از دیدن پرسپکتیو کلی جنگل (سوره) باز میمانند.
با روش ساختارشناسی؛ نظم پنهان و ارگانیسم قدسی سوره بر خلاف ظاهر پراکنده و نامربوط آن از طریق روش قرائت غیر خطی و کل نگر آشکار شده، پاسخ سؤال مستشرقین ناقد به ظاهر پراکنده قرآن کریم نیز بیان میشود.
مولف در بخشی از مقدمه کتاب تأکید میکند: «سوره بقره بلندتری سوره قرآن است و حاوی مطالب متنوع است که على الظاهر به هم مربوط نیستند. همین عدم ارتباط ظاهری آیات سوره بقره موجب نقد مستشرقین بدان شد، و از سوی دیگر علیرغم مكتبهای مختلف تفسير نطیر روایی، فلسفی، عرفانی و ادبی در تفسیر، همه آنها با هم مشترکند در روش تفسیر آیه به آیه سوره بقره. این روش مفید است برای درک جزییات هر آیه، ولی از آرایه هویت کلی سوره و شناخت اهداف کلی سوره عاجز است.
با توجه به فقدان روش ساختار شناسی و رویکرد کل نگر» در تفسیر بلند ترین سوره قرآن کریم، سرانجام پس از پنجاه سال انس با کلام الله مجید و توفيق «کشف ساختار مثنوی معنوی مولوی» پس از هفتصد سال (ساختار معنایی مثنوی معنوی، ۲۰۰۵م) که با استقبال و تحسین مثنوی۔ شناسان درجه یک جهان نظیر پروفسور سیدحسین نصر، ویلیام چیتیک،جیمز موریس، محمد استعلامیو توفیق سبحانی مواجه شد؛ و تالیف تفسیر ساختاری سوره حمد(قم، ۱۳۹۷) اینک با عنایات حضرت حق، با روش ساختارشناسانه و رویکرد کل نگر به «کشف ساختار سوره بقره» نائل شدم.»
به گفته مولف روش تفسیری قرآن تا به حال تفسير واژگانی و آیه به آیه بوده است. این روش، روش بسیار خوبی است؛ اما کافی نیست و ما برای فهم بهتر سورههای قرآنی به رویکرد کل نگر و ساختار شناسی هم احتیاج داریم. با روش ساختار شناسی ، ما نظم و انسجام پنهان سورههای قرآن را کشف مینماییم. ساختار شناسی به ما کمک میکند تا برخی معانی پنهان سوره را در سایه کشف ساختار سوره دریابیم. با این روش نشان داده میشود که سورههای بلند علیرغم ظاهر پراکندگی آیات و موضوعات آن، مانند سوره بقره، دارای وحدت مفهومی، پیوستگی، انسجام و نظم درونی است که از طریق رویکرد کل نگر و ساختار شناسی قابل کشف است. نتیجه این رویکرد و روش آن است که خواننده هم به اجزا و هم به کل پیام سوره توجه نماید و هویت کلی سوره را دریابد. با رویکرد کل نگر و ساختار شناسی معلوم میگردد که که روابط آیات و بخشها، الزاما خطی نیست بلکه به صورت پارالل یا انعکاس متقاطع هم است.
در حقیقت در این کتاب ساختار سوره بقره بر اساس رویکرد کل نگر با سه اصل و صورت بنیادی ساختارشناسی یعنی «پاراللیسم» (متقارن)، «انعکاس متقاطع» و «ترکیب حلقوی» تحلیل شده است.
با این روش مشخص میشود که سوره بقره علیرغم پراکندگی ظاهری آیات و موضوعات؛ دارای وحدت مفهومی، پیوستگی، انسجام و نظم درونی است که از طریق رویکرد کل نگر و روش ساختارشناسی قابل کشف است. نتیجه این رویکرد و روش این است که خواننده علاوه بر توجه به اجزا و کل پیام سوره؛ هویت کلی سوره را در مییابد.
برای فهم تصویر و هندسه باطنی سوره با رویکرد کل نگر؛ در وهله اول آیات فرازمندی شده، سپس آبات و پاراگرافهای هم سياق با وحدت موضوعی یا حکایتی، به صورت یک بخش معین شده اند. سوره بقره با رویکرد کل نگر دارای ۱۵ بخش است. روابط بخشها الزاما خطی نیست، بلکه به صورت پارائل یا انعکاس متقاطع با ترکیب حلقوی است. ساختار سوره بقره بر اساس پارالليسم بدین صورت است که روابط بین بخشهای متعدد سوره تنها خطی نیست، بلکه به صورت پارالل (متقارن) بین دو بخش است. بخش متقارن دوم؛ بخش اول را تکرار (جهت تعظیم و تأكيد)، تكمل، تأیید، نقض، توسعه، استكمال و یا تفسیر میکند. ساختار حلقوی دارای نه بخش است . در هر دو ساختار تقارنی و ساختار حلقوی سوره بقره، پیام مرکزی سوره بقره، اعلان تاسیس امت وسط یعنی ملت اسلام بر أساس پیام آخرین وحی الهی به حضرت محمد(ص) و گفتگوی محترمانه بین ادیان است.
کتاب «تفسیر ساختاری سوره بقره» شامل سیزده فصل است که هم ساختار سوره را کشف و تحلیل کرده است و هم برخی از مفاهیم کلیدی سوره بقره را تبیین نموده است. فصلهای کتاب عبارتند: رویکرد کلی به سوره بقره، فرازبندیهای سوره بقره، ساختار سوره بقره، تحلیلی ساختار حلقوی، متقین، ایمان، توحید، نماز، صراط جحیم، جهاد و دعا.در فهم جزییات آیات از کتب روایی و تفسیری علمای سلف فریقین بهرهبرداری شده است.
این کتاب در شمارگان 1000 نسخه و با قیمت 135000 تومان روانه بازار نشر شده است.
نظر شما