وی گفت: بعضی فعالیتها و حمایتهای شخصی هم به این موضوع کمک کرد. مثلا 100 نسخه از کتاب را یک دانشجوی دکتری ادبیات فارسی در دانشگاه تهران بهصورت شخصی خرید و در کتابفروشیهای کابل عرضه کرد، همین باعث شده از داخل افغانستان بازخوردهایی بگیرم.
مدقق بیان کرد: با توجه به این بازخوردها بخش فروش کتاب میتوانست راضیکنندهتر باشد اما بعد از سه سال کتاب به چاپ دوم رسید. البته میشود به این صورت توجیه کرد که فضا و نثر کتاب خاص است و همین موضوع یک مقدار آن را برای مخاطب سختخوان کرده است.
نویسنده رمان «آوازهای روسی» درباره ترجمه این اثر یادآور شد: چون کتاب در جایزه جلال دیده شد، آژانس ادبی پُل آن را به ناشران مختلف جهان معرفی کرد. در حال حاضر میدانم که رمان به زبانهای آذری آذربایجان، صربی و ترکیهای در حال ترجمه است.
این نویسنده افغانتبار اهل ایران با اشاره به ارتباط ناشران ایران و افغانستان گفت: ارتباط ناشران ایران و افغانستان سازوکار مشخصی ندارد. یعنی تبادل کتاب بهصورت یکطرفه از سوی ایران و آن هم بیشتر شخصی و توسط نهادهای ترویجی انجام میشود.
وی درباره گسترش ادبیات داستانی فارسی پیشنهاد داد: یک پیشنهاد این است که اتحادیه ناشران فارسیزبانان جهان شکل بگیرد و ناشرانی که در حوزه زبان فارسی و ادبیات داستانی فارسی علاقه دارند فعالیت کنند در این اتحادیه حضور داشته باشند.
مدقق ادامه داد: بحث جشنواره هم به اینموضوع کمک میکنند. مثلاً ما بوکر عربی داریم لذا میتوانیم یک جشنواره فارسی زبان هم داشته باشیم. این پیشنهاد جذابی است اما مسئلهای که وجود دارد این است که مثلاً بازار کتاب در افغانستان تحتالشعاع مسائل امنیتی است و متأسفانه هنوز فرصت لازم برای بروز و ظهور کافی ندارد و در فضای رقابتی با کشورهای فارسیزبان ممکن است در شرایط نابربری قرار بگیرد، لذا اگر به فرض مثال بوکر فارسی برگزار کنیم، عمده کتابها همین رمانهای ایرانی است، یا رسمالخطی که در تاجیکستان مرسوم است، ممکن است مشکل ایجاد کنند. اصل این موضوع مورد تایید است اما این مسائل باید لحاظ شود.
نویسنده رمان «آتشگاه» درباره نمایشگاه فصلی ایران در نقاط مختلف افغانستان گفت: این نمایشگاهها در افغانستان به ویژه در هرات و کابل برگزار میشود اما زمینه نمایشگاه فصلی در ایران برای کتابهای افغانستان مهیا نیست. شاید هم کمکاری از طرف افغانستان باشد ولی از این طرف ایرانی اگر زمینه وجود داشته باشد، بهنظرم فعالیتها توسعه پیدا میکند.
وی تصریح کرد: در حال حاضر صرف نظر از این یکی دو سال اخیر که نمایشگاه کتاب تهران به صورت حضوری برگزار نشد، عرضه کتابهای افغانستان صرفاً در نمایشگاه بینالمللی تهران صورت میگیرد که آن هم در سالن بینالمللی و در حاشیه قرار دارد و بخش عظیمی از علاقهمندان به آن توجهی ندارند اگر این امکان فراهم شود که ناشران افغانستان در نمایشگاه فصلی ایران حضور پررنگتری داشته باشند، این جاده یکطرفه به دوطرفه تبدیلشده و رفتوآمدی صورت میگیرد.
مدقق در پایان یادآور شد: تلقی عموم مردم افغانستان از برگزاری نمایشگاههای فصلی ایران در افغانستان این است که ایران این بازار را یک بازار ایدئولوژیک میبیند و بیشتر کتابهای مذهبی را عرضه میکند و موضوعات دیگر را عرضه نمیکند. به هر حال این تلقی صرفنظر از اینکه واقعیت داشته باشد یا نه، در بین مردم وجود دارد و باید برای رفع آن، کاری کرد.
نظر شما