مدیر نشر جامعهنگر با بیان اینکه تجربه نشان داده اهالی صنف همراهی و هماندیشی لازم را در امور صنفی ندارند، بررسی مطالعه موردی روی اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران را لازمه تشکیل اتحادیه سراسری خواند.
مرتضی زینعلی، مدیر انتشارات جامعهنگر که مدتی به عنوان رئیس هیات مدیره انجمن فرهنگی ناشران دانشگاهی فعالیت داشته است، تجربیاتی در حوزه فعالیتهای صنفی دارد. او درباره ضرورت تشکیل اتحادیه کشوری نشر معتقد است؛ قدرت، تواناییها و کارکردهای اتحادیه و تشکلهای کنونی صنعت نشر باید بررسی شود، همچنین ساختار تشکلهای کنونی نیاز به بازنگری دارند تا موفقتر باشند.
ضرورت اتحادیه کشوری را در چه میدانید؟
قبل از تشکیل این اتحادیه بهنظرم بهتر است که یک ارزیابی از وضع موجود صنعت نشر کشور داشته باشیم؛ اینکه اتحادیه ناشران و کتابفروشان و سایر انجمنها و تشکلهایی که در حوزه نشر فعال هستند چهکار کردهاند و چه مشکلی از صنعت نشر برطرف کردهاند. از سوی دیگر باید قدرت این تشکلها هم سنجیده شود؛ به عنوان مثال آیا توانستهاند بر مشکلات و مسائل موجود درباره نشر غلبه کنند؟ اینها موضوعاتی است که باید کارشناسی و بررسی لازم روی آنها انجام شود. معتقدم اگر قرار است اتحادیه کشوری تشکیل شود همین نمونههای موجود را به عنوان نمونه مطالعاتی میتوان در نظر گرفت و ببینیم در سالهای اخیر چه میزان در حل مشکلاتٰ آیندهنگری صنعت نشر و راهبردها و استراتژیها موفق بودهاند. باید در این زمینه مطالعه شود و بعد برای تشکیل یا تاسیس یک نهاد کشوری تصمیمگیری شود.
اگر این کار کارشناسی و تحقیق انجام شود و برآیندها این باشد که این تشکل لازمه صنعت نشر است، شما با آن موافق خواهید بود؟
اگر کارهای پژوهشی در این حوزه هم انجام شود؛ بهنظرم تشکیل این اتحادیه خیلی نمیتواند مسائل و مشکلات صنعت نشر را حل کند و فکر نمیکنم که این مشکلات به دلیل نداشتن اتحادیه کشوری باشد.
یکی از مشکلات اساسی صنعت نشر این است که اقتصاد آن مشکلات اساسی دارد. آسیبشناسیهای لازم برای بررسی مشکلات، آیندهنگریها و موانع این صنعت هنوز انجام نشده است و همه این موارد نیاز به بررسیهای دقیقی دارد که انجام نشده است. البته الان با تحقیقات میدانی تا حدود زیادی میتوان بخشی از مشکلات این صنعت را شناسایی کرد اما راهکاری برای این موضوعات بیان نمیشود. در واقع اگر دنبال یک اتحادیه کشوری و سراسری هستیم که در سایه آن مشکلات صنعت نشر را حل کنیم، باید ضرورت آن بیان شود. باز هم تاکید میکنم که بهنظرم تشکیل این اتحادیه نمیتوانند این مشکلات را تسهیل کند.
دلیل شما در این زمینه چیست؟
من تجربه کار صنفی دارم و بر اساس این تجربیات معتقدم که زمینه لازم برای انجام فعالیتهای صنفی سراسری فراهم نیست. در دورهای که فعالیت داشتم، معمولا با مشکلات بزرگی مواجه میشدیم که امکان رفع آنها را نداشتیم. رفع این مشکلات به هماندیشیها و حمایتهایی گسترده اهالی صنف نیاز دارد اما معمولا چنین تعاملات و همراهیهایی را از سوی آنها نمیبینیم.
یعنی معتقدید که نبود همدلی و همراهی در صنف از موانع تشکیل این اتحادیه است؟
بله. درمجموع تجربه فعالیت صنفی من نشان میدهد که موانع زیادی وجود دارد که نمیتوان آنها را حل کرد؛ یکسری مشکلات زیربنایی و اساسی. به طور مثال مساله کپیرایت کتابها یکی از دغدغههای ناشران کشور ما است اما در این زمینه اقدامات جدی انجام نمیشود و اگرچه تلاشهایی از سوی مراکز دولتی و غیردولتی را شاهدیم، اما این تلاشها به میزان کافی و لازم نیست؛ درحالی که یک موضوع کلان است و دولت بیشترین تاثیر را در بخش سیاستگذاری آن دارد.
قوانین حقوقی ما به شکلی تغییر نکرده است که حمایت کافی از متضررات عرصه کپی کتاب انجام شود؛ ناشری که کتابش کپی شده است باید وکیل بگیرد و مبالع زیادی بپردازد تا بتواند حق خود را بگیرد. از سوی دیگر تشکلها هم میگویند که برای برخورد با این موضوع نیاز به شاکی خصوصی داریم؛ درحالی که این کار هزینههای زیادی به همراه دارد که گاهی ناشر را از ادامه مسیر منصرف میکند. بهطور کلی بخشی از مشکلات صنعت نشر به دلیل شرایط موجود و در حال گذار بودن این صنعت است و بخش دیگر به این دلیل است که سیاستگذاریها به موازات این تغییرات انجام نمیشود و مشکلات برای فعالان ایجاد کرده است.
و در این زمینه چه اقداماتی میتواند به بهبود وضعیت کنونی و تشکیل یک اتحادیه سراسری کمک کند؟
همانطور که گفتم؛ بهنظرم باید فعالیت اتحادیه کنونی ناشران و کتابفروشان به عنوان یک الگو، بررسی شود و ببینیم چه کارهایی میتوانسته انجام بدهد و انجام نداده یا چه کارهایی انجام داده است یا اگر قدرت بیشتر داشته باشد، میتواند چه کارهای دیگری انجام بدهد. باید قبل از اینکه به سمت اتحادیه سراسری گام برداریم باید وضعیت کنونی را ارزیابی کنیم.
شما در صحبتهایتان از در حال گذار بودن صنعت نشر سخن گفتید. این موضوع بر ساختار تشکلهای صنفی هم تاثیر دارد؟
مساله دیگر این است که صنعت نشر ما در حال گذار از حالت سنتی به مدرن است؛ شکل سنتی به سمت نشر الکترونیک و POD و ... حتی ممکن است شکل کتابها از حالت سنتی به شکلهای دیگر تبدیل شود. در این زمینه تغییراتی هم باید در ساختار و شکل اتحادیه و انجمنهای موجود شکل بگیرد تا بتواند با کارهای پیش روی صنعت نشر همسنگ و متوازن باشد.
و در پایان فکر میکنید کارهای ضروری قبل از تاسیس اتحادیه کشوری چیست؟
باید بررسی کنیم که قرار است در اتحادیه کشوری چه کارهایی انجام شود و با چه اهدافی تشکیل میشود، همچنین چشمانداز آن چیست و قرار است چه مشکلاتی را حل کند و اینکه آیا برای اهداف آن قابلیت انجام وجود دارد یا خیر و بر اساس آن تصمیمگیری کرد.
نظر شما