هدایت
اتحادیه سراسری نشر میتواند نقش مهمی در هدایت و آموزش فعالان این صنعت ایفا کند. برگزاری نشستهای هماندیشی، تضارب آرا و تبیین سیاستهای صنفی واحد و ابلاغ به فعالان نشر در سراسر کشور، میتواند زمینهساز وحدت و مشارکتهای هدفمند در صنعت نشر ایران باشد. بهعنوان مثال، صنعت نشر کشور در مواجهه با تهدید بیسابقهای مثل کرونا، چه راهبردی برای برونرفت واحدهای صنفی میتوانست داشته باشد؟ ناشران و کتابفروشان برای فعالیت در بازارهای مجازی، به چه آموزشهایی نیاز دارند؟ همچنین در امور مالیاتی، بیمهای و... اتحادیه سراسری میتواند چتر مشاورهای خود را بر سر اهالی نشر باز کند. برگزاری همایشها و وبینارهای تخصصی در حوزه بازاریابی، مباحث فنی تولید و... نیز در قالبی واحد و گسترده، میتوان پیشرفت کلی صنعت نشر کشور را تضمین کند.
مطالبات
طبیعتا در امور صنفی، تعداد واحدهای عضو، موید میزان قدرت تصمیمگیری و نقشآفرینی یک اتحادیه در بازار و تعامل با سازمانها و نهادهای وابسته دیگر است. بنابراین، تشکیل اتحادیه کشوری نشر با تعداد اعضای بالا، این امکان را به هیات رئیسه خواهد داد تا با قدرت بیشتری پیگیر مطالبات عمومی فعالان صنعت نشر باشد. بهعنوان مثال؛ اگر امروز که مساله کاغذ به یک بحران نگرانکننده تبدیل شده، درخواست رسیدگی به وضعیت و تامین کاغذ با نرخنامه دولتی، از زبان یک اتحادیه کشوری، میتوانست محرکههای بیشتری را در بدنه دولت فعال کند. میزان تاثیرگذاری و ضریب نفوذ بیانات سخنگوی چنین اتحادیهای به مراتب بیشتر از اتحادیههای پراکنده موجود در شهرهای مختلف است.
عدالت
تحقق این مطالبه؛ آن هم در شرایطی که بسیاری از شهرهای کشور؛ حتی کلانشهرها و مراکز استانی همچون شیراز و مشهد فاقد اتحادیه مستقل نشر هستند و واحدهای صنفی فعال، بهناچار در اتحادیههایی نظیر خرازی، کارتپستال و... عضویت یافتهاند، بسیار ضروری و مثمرثمر خواهد بود. بهعبارت دیگر، تشکیل اتحادیه سراسری میتواند زمینه ایجاد عدالت صنفی و شنیده شدن تمام صداها، حتی صداهای خاموشماندهی نشر را فراهم آورد. در این شرایط، امکانات و ظرفیتهای حمایتی از فرهنگ نیز در شرایط عادلانهتر و یکپارچهتر میان فعالان نشر در کشور توزیع خواهد شد.
نظارت
مساله بعدی در ضرورت تشکیل اتحادیه کشوری نشر، مساله ضرورت نظارت بر امورصنفی به شکل سراسری است. این مساله؛ با توجه به اقتضائات زمانی و بهخصوص بهدلیل افزایش نرخ کسبوکارهای اینترنتی در فضای مجازی، بیشاز پیش ضروری مینماید. واقعیت این است که در شرایط پیشآمده، نظارتهای منطقهای و شهری دیگر پاسخگو نیست و نمیتواند از حقوق ناشران، کتابفروشان و موزعان دفاع کند؛ بهطوری که فعالیت یک واحد صنفی مثلا در سرخس (واقع در شمال غربی کشور) بر بازار کتاب و روند فعالیت ناشران و کتابفروشان خرمشهر (واقع در جنوب غربی کشور) تاثیرات مستقیمی دارد.
کتابی که نسخه اصلی آن در فلان شهر منتشر شده، در شهری دیگر کتابسازی میشود و از طریق بازار مجازی، به ناشر اصلی ضرر و زیان وارد میکند. ناشر اصلی هم نمیتواند با مراجعه به اتحادیه شهر خود (درصورت وجود البته) از واحد صنفی متخلف شکایت کند. همچنین چهبسا فروشگاه اینترنتی کتابی که مثلا در تهران پایهگذاری شده، با بازار کتابفروشانِ سایر شهرها وارد رقابت نابرابر بشود و آینده شغلی آنها را با مخاطره مواجه کند.
لزوم تبعیت ناشران و کتابفروشان از قواعد و رویههای مشترک در اعمال تخفیف و تعامل بین حلقههای نشر برای حفظ حقوق واحدهای صنفی و مقابله با تخلفهای احتمالی، وجود تشکل سراسری نشر را ضروریتر میکند. طبیعتا نقشآفرینی چنین اتحادیهای در صدور پروانههای جدید و نظارت بر فرایند تمدید پروانهها نیز میتواند در کنترل فعالیتهای صنفی، تاثیرگذار باشد.
نظر شما