نویسنده با در نظر گرفتن دو تئوری بزرگ همسانساز فرهنگی و اقتصادی جهانی، یعنی لیبرالیسم و سوسیالیسم جایگاه ایران در روند اقتصادی و سیاسی جهان را بررسی کرده است. مولف با نگاهی اجمالی به سیر دستیابی انسان به تفکر و سلطه و تابعیت در نظام اجتماعی اهمیت مناسبات پولی و مالی و ارزش اضافی و انباشت سرمایه را واکاویده است.
وی پس از بررسی وضعیت جهان در سایش تفکرات جهانیساز، به تمدن ایران و تهاجم استعمار غرب از منظر تحولات تاریخی و اجتماعی توجه کرده است. نویسنده یکی از نقاط عطف تغییر را در دوران صفویه دیده که در آن ساختار زمین داری دچار تحول شد.
مولف، سپس به پیامدهای فروپاشی صفویه و تقابل سنت و مدرنیته در دوران قاجار پرداخته است.
در پیش درآمدی که سیدمحمدجواد هاشمی بر این کتاب نوشته، آمده است:
«با توجه به نظریههای جهانی شدن و دیدگاههای لیبرالیستها و رئالیستها، موقعیت دولتهای ملی و واحدهای حاکمیتی نظیر ایران در تعاملات جهانی و جهانیشدن چگونه خواهد بود؟ کتاب «ایران در روند جهانیسازی» تلاشی است برای پاسخ به همین پرسش اساسی که جایگاه و موقعیت ایران در دنیای کوچک شده کجاست؟ ...این کتاب با کنکاش در ریشههای تاریخی مفهوم جهانی شدن و موجهایی که در دورههای مختلف ایجاد کرده است تاثیرپذیری ایران از این روند را واکاویده و سستیها و کاستیهای تصمیمگیری و تصمیمسازی را در حد مقدورات منابع نشان داده است.»
مولف نیز برای معرفی این کتاب در مقدمه آورده است: «این نوشته کوتاه چیزی نیست جز نگاهی تحلیلی به کنش و واکنشهای تاریخ از زمان های دور و دورانی که طبیعت هنوز سر به مهر مانده بود و هیچ موجودی را یارای دیدنش نبود...در این کتاب به طور حلاصه به جایگاه انسان ایرانی و ایران در مناسبات جهانی شدن پرداخته شده است و درمییابیم که چگونه و چرا ایران که زمانی پرچمدار تاریخ و تمدن جهان بوده، در کوران حوادث زمانه اینگونه در جایگاه یک کشور جهان سومی جای گرفته است و علل این عقب ماندگی تاریخی چیست؟»
یادآوری میشود، کتاب «ایران در روند جهانی شدن» در قطع رقعی و در 342 صفحه توسط انتشارات «گفتمان اندیشه معاصر» منتشر شده است.
نظر شما