این اثر شامل 36 غزل تقدیم به شهدای لشکر 27 محمد رسولالله و تعدادی از شهدای مدافع حرم، مدح مادران و زبان حال همسران شهدا است. همچنین غزلی را به شهدای عشایر تقدیم کرده است.
در این مجموعه، اشعاری نیز به شهید احمد متوسلیان فرمانده جاویدالاثر لشکر 27، شهید همدانی، شهید همت و ... که همگی از فرماندهان این لشکر بودند تقدیم شده، همچنین در این اثر، سرودههایی در مدح شهدای مدافع حرم ازجمله شهیدان هادی کجباف، مهدی ثامنیراد، سیدمهدی حسینی، محمد بلباسی، ابوالفضل راهچمنی، اصغر فلاحپیشه، محسن حججی و ... آورده شده است.
علاوه بر این، سرودههایی در مدح شجاعت و دلاوری سردار سلیمانی، شهید فخریزاده، شهیده مرضیه دباغو ... در این اثر وجود دارد.
الهام نجمی از شاعران جوان کشورمان است که برای شهید حسینپو؛ فرمانده شهید حججی و از افتخارات استان گیلان نیز شعر سروده است. به بهانه انتشار کتاب «بهانه میکنم تو را»، گفتوگویی با وی انجام دادهایم.
فعالیتهای خود در حوزه شعر را از کجا آغاز کردید؟
از کودکی در مقطع ابتدایی جملات ادبی مینوشتم. شعر و داستان را دوست داشتم و همین انگیزهای میشد تا من هم شعر بنویسم. البته در آن سنین نوشتن حرفهای نیست، اما برای من لذتبخش بود. بعد از وقفهای چند ساله پس از اتمام تحصیلاتم در دانشگاه، دوباره به سراغ شعر و ادبیات رفتم. حدود هفت، هشت سال است که بهصورت حرفهای سرودن شعر را دنبال میکنم.
بهعنوان یک شاعر، تعریف شما از شعر دفاع مقدس چیست و چه مؤلفههایی باید داشته باشد؟
شعری که درونمایه حماسی دارد را میتوان شعر دفاع مقدس دانست. آغاز جنگ تحمیلی را میتوان تولد شعر دفاع مقدس بهشمار آورد. هشت سال مقاومت و پایداری دلیرمردان این مرز و بوم در مقابل دشمن و توانمندی آنها در دفاع از میهن باعث شد، شاعران جانآگاه و روشنضمیر همانند رزمندگان دفاع مقدس اما در سنگر قلم از آرمانهای دفاع از وطن بسرایند. میشود گفت حنجره شعر، حنجره دفاع از میهن بود و ادبیات پایداری همان نجوای شهیدانه و عاشقانه با معبود و وطن است.
نظر شما درباره نقد شعر دفاع مقدس و ضرورت آن چیست؟
نقد در شعر دفاع مقدس نیز باید مانند سایر حوزههای شعر باشد. فرم و محتوای آن باید مورد نقد قرار بگیرد. درست است که شعر دفاع مقدس، مقدس است، اما نباید دور آن حصاری کشید و گفت نباید نقد شود، بلکه نقدهای درست و بهجا به پیشرفت و تعالی شعر پایداری کمک زیادی خواهد کرد.
آینده شعر دفاع مقدس را چگونه میبینید؟ آیا با پایان یافتن جنگ، دوره آن به پایان رسیده است؟
نمیتوان گفت که شعر دفاع مقدس رو به افول است، بلکه این نوع از ادبیات میتواند در سطوح مختلفی با همان حفظ المانهای دفاع مقدس، مثلا سرودن درباره مدافعان حرم خود را نشان دهد.
بهنظر شما چه قدمهای دیگری نیاز است که در این مسیر برداشته شود تا شعر دفاع مقدس به آن پختگی لازم برسد؟
مطالعه، تحقیق، نقد و نگرش تازه به دفاع مقدس میتواند به پختگی بیشتر این مسیر کمک کند و بهنظر من شاعران، بهویژه شاعران جوان باید اهتمام بیشتری به شعر مقاومت و شهدای مدافع حرم داشته باشند، زیرا جدا از تأثیر زیاد بیان هنری شعر، نزد خدا هم مأجور خواهند بود.
بهنظر شما دلیل بیتوجهی و مغفول ماندن عرصه شعر دفاع مقدس در کشور ما چیست؟
با پایان یافتن جنگ و خاموش شدن شعلههای آتش آن و بازگشت رزمندگان و ایثارگران و مردم به روزمرگیهای خود، کمکم تب و تاب جنگ هم در بین مردم فروکش کرد. اما هنوز میتوان گفت که با وجود ایثارگران و خانوادههای شهدا و جانبازان و دوستداران دفاع مقدس، ادبیات پایداری و دفاع مقدس در این مرز و بوم زنده است. شاید کمرنگ شده باشد، اما نمیتوان گفت رو به فراموشی است.
آيا اكنون زمينه برای رويكردهای تازه در عرصه شعر دفاع مقدس آماده است يا خير؟
بله قطعا، دفاع مقدس آنقدر گسترده است که میتوان با مطالعه و تحقیق بیشتر و نگاه تازه به آن به رویکردهای تازهای دست یافت. هرکدام از شهیدان دفاع مقدس یا جانبازان و خانوادههای معظم آنان میتوانند گنجینهای از دوران دفاع مقدس باشند که اگر از آنها بگوییم و بشنویم، پنجرههای تازهای بهروی شاعر و محقق این حوزه میگشایند.
شعرهای پايداری بيشتر در چه قالبهايی سروده شدهاند؟
شعرهای پایداری بیشتر در قالب غزل، چهارپاره، مثنوی و قصیده سروده شده و من بهعنوان یک ایرانی به خود میبالم که در کشوری زندگی میکنم که دارای چنین مردان قهرمانی بوده و هست. امیدوارم بتوانم برای شهدای دیگر هم شعر بنویسم.
در زیر یکی از غزلهای این کتاب که تقدیم به شهید فخریزاده شده، را میخوانیم:
«هزاران ابر در داغت پر از بغضاند و بارانند
هنوز از این خبر چشمانمان بیتاب و حیرانند
تنت را زخمها چون لاله زاری غرق خون کردند
نفهمیدند در خونت هزاران لاله پنهانند
نگاهت عشق را از ذرهها تا آسمان میبرد
در آن راهی که عالم را به سوی نور میخوانند
همیشه علم تو چون خار در چشمان دشمن بود
بهارت را خزان کردند و در فکر زمستانند؟
َشغادانِ پر از کینه تو را کشتند و سرمستاند
نمیدانند پای خون تو این قوم میمانند؟
جهان باید بداند راه تو همواره پابرجاست
و دشمن را بگو این بغضها آغازها طوفانند»
نظر شما