لشکر 17 امام علیبن ابیطالب(ع) به سبب وجود فرماندهای چون سردار سرلشکر شهید مهدی زینالدین و پس از شهادت وی، سایر فرماندهان و رزمندگان شجاع، از یگانهای خطشکن دوران دفاع مقدس بود و در عملیات کربلای پنج با حضور مستقیم و غیرمستقیم ۹ گردان از جمله گردان حضرت معصومه(س)، نقشآفرینی مؤثری داشت. شهید حاجاحمد کریمی، فرمانده گردان حضرت معصومه(س)، از فرماندهانی بود که بهدلیل رشادت و روحیه معنوی و رزمی، خاطراتی ماندگار در ذهن همرزمان خویش بهجا گذاشته است. او در تاریخ 24 دی 1365 در عملیات کربلای 5 در منطقه عملیاتی شلمچه به شهادت رسید.
با مرتضی احمر؛ نویسنده کتاب «خاک پای قدمهایت» به گفتوگو پرداختهایم که در ادامه میخوانیم.
توضیح مختصری درباره موضوع و عنوان کتاب بفرمایید.
نگارش خاطرات شهید کریمی بهطور همزمان با پروژهای درمورد امر به معروف و نهی از منکر شروع شد. یعنی در واقع طرح اولیه رمان از دو سال پیش در ذهن من ایجاد شده بود تا اینکه پروژه خاطرهنگاری شهید کریمی را که شروع کردیم با توجه به ویژگی که شهید کریمی در زمینه امر به معروف و نهی از منکر داشت، تصمیم گرفتیم موضوع رمان را با بحث شهید کریمی تلفیق کنیم و یک داستان با موضوع امر به معروف و خاطرات شهید کریمی منتشر کنیم.
داستان این کتاب، قصه یک جوان 26 ساله است که دغدغه فرهنگی و اجتماعی دارد و در زمینه امر به معروف و نهی از منکر فعال است، ولی متأسفانه خلق تند و عصبی دارد. داستان به این صورت است که این شخصیت در دهه اول محرم با جوانی به نام امین که ظاهر امروزی دارد برخورد تندی میکند و مسئول پایگاه با عباس برخورد میکند و در ادامه عباس با شهید کریمی آشنا میشود و در ادامه با الگوگیری از شخصیت شهید کریمی با شیوه صحیح امر به معروف و نهی از منکر آشنا میشود و داستان ادامه مییابد.
کار نوشتن این کتاب چقدر به طول انجامید؟ و در مدت انجام این کار با چه چالشهایی مواجه بودید؟
ایده و طرح اولیه کتاب دو سال پیش شکل گرفت، اما کار نگارش کتاب از جایی که بحث خاطرات شهید کریمی و موضوع امر به معروف و نهی از منکر تلفیق شد، سهماه بهطول انجامید، البته این زمان مربوط به نوشتن اولیه کتاب است و علاوه بر آن چندبار هم بازنویسی انجام شده است. در مسیر نگارش این اثر مشکل چندانی وجود نداشت و ازجمله کارهایی بود که بهخوبی پیش رفت.
از این کتاب که بگذریم، این سؤال مطرح است که چطور میتوانیم از زندگی شخصیتها و شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس رمان زندگینامه بنویسیم و در این عرصه تا چه حد میتوانیم وارد خیال شویم و دست به تخیل بزنیم؟
با توجه به اینکه از زمان شهدای دوران انقلاب اسلامی و همچنین دفاع مقدس، بیش از 30 سال میگذرد، اگر بخواهیم زندگینامه و خاطرات آنها را بنویسیم، با مشکلاتی برخورد خواهیم کرد ازجمله اینکه برخی از آنها دیگر در قید حیات نیستند و یا اگر هم هستند خاطراتشان را فراموش کردهاند. بنابراین آنطور که باید نمیتوانیم به خاطرات دسترسی داشته باشیم. بهعنوان مثال شهید کریمی با توجه به اینکه از شخصیتهای شناخته شده لشکر 17 علیبن ابیطالب(ع) بودند و فعالیتهای گستردهای هم در جبهه و هم در پشت جبهه داشتند، ولی متأسفانه چون از آن دوران زمان زیادی گذشته است، خاطرات یا فراموش شده بودند یا شبیه به هم بودند، به همین دلیل نمیتوانیم تاریخ شفاهی دقیقی از زندگی این شخصیتها داشته باشیم، بنابراین شخصیتی که برای رمانهای دفاع مقدس و انقلاب انتخاب میکنیم، باید شخصیتهای خاکستری باشند و بهترین راهکار این است که یک شخصیتی در کنار شخصیت شهید مطرح کنیم و در قالب داستان به این موضوع بپردازیم.
در کتاب «خاک پای قدمهایت» نیز عباس، شخصیت خیالی است. در مورد شهدای دیگر هم به نظرم باید همین کار را انجام دهیم، به عنوان مثال ببینیم شهید بزرگواری که انتخاب کردیم تا کتابی درباره زندگینامه و خاطرات ایشان بنویسیم، چه ویژگی خاصی دارد، مثلا شهید امانتدار خوبی بوده یا ارتباط خوبی با نوجوانان داشته، این موارد را میتوانیم از خاطرات شهید یا مصاحبههایی که با اعضای خانواده وی انجام میدهیم، برداشت کنیم و با یک طرح داستانی این شخصیت را در قالب رمان بیاوریم. ولی پیشنهاد نمیکنم که خود شهید را به عنوان شخصیت اصلی داستان قرار دهیم، چون بعدا دچار چالشهای سنگین میشویم و چون شهید قداست خاصی دارد بهتر است از این کار پرهیز شود.
صرفنظر از نویسنده، موضوع و ناشر، چه عواملی میتواند باعث موفقیت کتابها در حوزه انقلاب و دفاع مقدس شود؟
در بحث رمان و داستان، تبلیغاتی که برای کتاب میشود و اینکه مخاطب کتاب را ببیند و دیده شود، خیلی اثرگذار خواهد بود. خبرگزاریها و نهادهای فرهنگی باید کتابها را معرفی کنند و از همه مهمتر اینکه خود کتاب قابلیت دیده شدن و داستانی روان داشته باشد و بتواند نظر مخاطب را جلب کند. همچنین ناشری که کتاب را منتشر میکند از نظر تبلیغ و ترویج کتاب خیلی اثرگذار است و نکتهای که وجود دارد این است که قشر جوان ما باید با کتاب آشتی کند و متأسفانه به دلیل مشکلات اقتصادی و گرانی کاغذ مبلغ کتابها افزایش یافته و توان خرید کم شده که باید مورد توجه مسئولان قرار گیرد.
بهنظر میآید کتابهایی که درباره شهدا نوشته میشود باید از حالت کلیشهای خارج شود، اگر بخواهیم از کلیشهها دوری کنیم چه نکاتی از زندگی شهید را باید بنویسیم تا برای مخاطب تازگی داشته باشد؟ بهنظرتان چه زمانی نویسنده در این زمینه موفق خواهد شد؟
معمولا آنچه در خاطرات شهدا درج میشود، از کودکی و نوجوانی شهید معمولا شروع میشود تا زمانی که به جنگ رفته و به خصوصیات و رفتار وی اشاره میشود. اینها در کل موارد کلیشهای و مثبت است که در همه آنها مشترک است. آنچه در این آثار مغفول واقع شده این است که نویسندگان معمولا به مصداق خاطره توجه نمیکنند، درحالیکه ما نویسندگان در خلال مصاحبهها باید آنقدر با مصاحبهشوندهها صحبت کنیم تا بتوانیم خاطرهای که مصداقی باشد و به درد جامعه امروز بخورد از بین صحبتها استخراج کنیم و این هنر نویسنده است که مشکلات و نیازهای جامعه را بشناسد و برای پیدا کردن راهکار و درمان در راستای ارائه یک اثر فرهنگی مؤثر، شهیدی را انتخاب کند که ویژگی خاصی داشته باشد. مثلا شهید کریمی امر به معروف و نهی از منکر از ویژگیهای مهم ایشان بوده است. آنچه مهم است اینکه ما بتوانیم موضوعات بروز را با توجه به شکاف فرهنگی که بین نسل امروز و آن زمان وجود دارد، بیابیم و همسانسازی کنیم و این هنر نویسنده است که بتواند این فضا را ایجاد کند، اگر این کار انجام نشود، کار کلیشهای میشود.
نظر شما