ثورو هرگز نفهمید و نمیتواند حدس بزند که چهقدر محبوب خواهد شد. هنگامی که او در آخرین بیماری سل خود بیمار شد، شاهکار او، «والدن: زندگی در جنگل»، چاپ نشده بود. امروزه میلیونها خواننده آن را گرامی میدارند و خواستار آن «زندگی خودخواسته» هستند. «والدن» احتمالا دیگر هرگز از چاپ خارج نخواهد شد و چاپ اول، نسخهای که ثورو برای فروش آن به ازای یک دلار تلاش کرد، امروزه هزاران دلار در حراجی به فروش میرود.
چرا ثورو هنوز زنده است؟ این سوال اصلی است که توسط یک مجموعه قابل توجه توسط اندرو بلونر با عنوان «زمان یک دریانوردی خوب است» پاسخ داده شده است. مجموعهها به ندرت قابل توجه هستند. بسیار غیرمعمول است که تعدادی از نویسندگان شاخص (خیلی کمتر از 27 نفر) در دفاع از قهرمان ادبی خود همکاری کنند، اما فهرست مطالب بلونر مانند یک فهرست از اندیشمندان نثر نوین است: مگان مارشال، لورن گروف، سلست هدلی، پیکو آیر، آمور تاولز، آلن لایتمن و آدام گوپنیک و 20 نفر دیگر.
یک مداد در پایین سنگ قبر هنری دیوید ثورو در گورستان اسلیپی هالو در کنکورد ماساچوست. عکس: جان تلوماکی، بوستون گلوب/ گتی ایماژ
چرا ثورو زنده است؟ چون به او نیاز داریم. ثورو میگفت که شلوغی زندگی - سرعت شگفتانگیز مشاغل ما، حسابهای بانکی ما، وضعیتی که ما به دنبال آن هستیم و هرگز آن را پیدا نمیکنیم - هرگز نباید تمرکز منحصر به فرد زندگی باشد. آیا ما میتوانیم، همانطور که لایتمن در مقاله خود میگوید، خود را از «خیز و خروش جهان خارج» رها کنیم؟ این درس برکه والدن است: نگرانیهای آنی ما معمولا امهات را پنهان میکند و تقریبا همیشه ما را از آنچه که غایی است، یعنی بخت زیستن و مردن با بینشی که سعی کردهایم «واقعا زندگی کنیم»، دور میکند. این مجموعه بینش ثورو را در عصری که غالبا سخت میشنود، تقویت میکند.
گروف تعلمیات ثورو در والدن را پژواک میدهد: «به برکهای که معجزهآساتر از هیچ برکه دیگری در جهان نیست بنگرید، اما میتوان گفت بینهایت معجزهآسا ست، به برکههای خود به هر شکلی که هستند بنگرید... عمیق بنگرید.» این نارسیس در آب نیست، بلکه تلاش برای دیدن خود واقعی شما و محاسبه آن چیزی است که ممکن است تبدیل شوید. اییر در این مورد بسیار خوب است و مینویسد: «ثورو تنها از دنیا دور شد تا بتواند چیزهای بیشتری برای پس دادن داشته باشد.» تنها وظیفه ثورو «بهبود دادن شکستگی زمان» بود. گفتن این امر آسانتر از انجام آن است. همان طور که مجموعه بلونر نشان میدهد، این وظیفه برای خوانندگانی که با جهانی از اضطراب وجودی، بیعدالتی فاحش، انطباق تودهای و تخریب محیطزیست سروکله میزنند، ادامه دارد. ثورو بهوضوح و بیواسطه، برای زمانه ما صحبت میکند، اما به شرطی که ما مایل باشیم به آن گوش دهیم و مطابق آن زندگی کنیم.
زیباترین مقاله این مجموعه تلخترینشان است: یک مرثیه ثورویی نوشته مگان مارشال با عنوان «بدون». مارشال اکنون بدون شوهرش است و هیچ چیز او را به زندگی باز نخواهد گرداند. با این حال، این دقیقا همان چیزی است که کلمات او انجام میدهند، و بیانکننده امید زیربنایی «دریانوردی خوب» است، یعنی این که معنادارترین لحظات، معنادارترین زندگی و نویسندگان هرگز به طور کامل از دست نمیروند. این امر در مورد هنری دیوید ثورو صادق است.
امیدوارم پسرم هنری همچنان به سنگ قبر ساده نویسنده در قطعه نویسندگان بازگردد، معنا پیدا کند و خود را بیابد، مداد یا قلم دیگری به کپهای اضافه کند که آرام آرام در جوار قبر ثورو جمع میشود. همان طور که آمور تاولز توضیح میدهد، «مراقبههای او همیشه ما را به سمت درک بهتر خود هدایت میکند.» همانطور که برای تعداد ناگفتهای از خوانندگان، نوشتههای ثورو «سنگ من» باقی خواهد ماند.
شناسنامه کتاب
Writers Reflect on Henry David Thoreau
Edited by Andrew Blauner
Princeton University Press
* جان کاگ، استاد و مدیر گروه فلسفه در دانشگاه ماساچوست لاول.
منبع: نیویورکتایمز
نظر شما