پسین تابستان است. هوا یکباره تاریک میشود. رعدوبرق گوش جان را مینوازد و مژده آمدن باد چِلپسینی را میدهد.
چِلپسینی چه زیباست، آنوقت که با باران همراه میشود و خنکای نسیم بهاری را به ارمغان میآورد و امیدی در دل مردمان جنوب جان میگیرد که گرما و بیآبی امانشان را بریده است.
چلپسینی، خاطرات خوش کودکی و جوانی من است که با آن زیستهام و بزرگ شدهام. دوباره کودکانه به تماشای پسین مینشینم و «چِلپسینی»، در درونم جان میگیرد و شعر با بوی باران و خاک جنوب در خیالم بارور میشود. چِلپسینی، سرشار از حضور مردم «لار» است. واژهها، هماهنگ و همآواز با رعد و برق و باد و باران فریاد میزنند؛ که لحظههای خاطرهانگیز زندگیام در لارستان کهن، تنها شهر بدون کوچه خاورمیانه، هنوز بر من جاری است.
یادآور میشود: «چلپسینی»، سروده محبوبه انفرادی، در قطع رقعی در 150 صفحه در 23 مهرماه جاری توسط انتشارات نویسندگان پارس منتشر شد.
نظر شما