از جمله آثار مکتوب در این زمینه میتوان به کتاب «تاریخ شفاهی دانشجویان پیرو خط امام: دانشجویان و گروگانها» با تدوین حسین جودوی اشاره کرد که از سوی انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است. این مجموعه شامل مصاحبههایی با چند نفر از دانشجویان پیرو خط امام(ره) است که هر یک با رجوع به حافظه خود و فراخور پرسشهایی که از آنها شده است به بازگویی حوادث لانه جاسوسی و حال و هوای آن روزها پرداختهاند.
علت تسخیر سفارت آمریکا به دست دانشجویان، ترکیب دانشگاههای شرکتکننده در این واقعه و نحوه تعامل آنها با همدیگر، برخورد مسئولان نظام با دانشجویان و حوادث تلخ و شیرینی که در درون لانه جاسوسی میگذشت در مصاحبه با آنها روشن شده است.
نادر دبیران، زینب کدخدایی، معصومه ابتکار، علیرضا افشار، سیدحسن امامی رضوی، محمدهاشم پور یزدانپرست، محمد موسوی خوئینیها، فروز رجاییفر، عبدالحسین روحالامینی، حسین شیخ الاسلام، عزتالله ضرغامی، فائزه مصلحی، معصومه نورمحمدی جامی، ملیحه نیشابوری، سید محمد هاشمی اصفهانی و علی ورامینی از افرادی هستند که در این کتاب به گفتوگو نشستهاند.
با حسین جودوی در رابطه با موضوعاتی که در این کتاب به آنها اشاره شده و نحوه آشنایی نسل جدید با اهداف و راهبردهای جریان استکبارستیزی به گفتوگو پرداختهایم که شرح آن را در ادامه میخوانید.
جرقه تدوین کتاب «دانشجویان و گروگانها» از چه زمانی زده شد و برای تولید این اثر چه فرآیندی را طی کردید؟
در سال 1387 براساس سیاستهای خبرگزاری فارس، یکسری از پروندههای ویژه با موضوعات تاریخ انقلاب اسلامی، تاریخ مقاومت، دفاع مقدس و همچنین در مورد تسخیر لانه جاسوسی بهصورت تولیدی و آرشیوی کار میشد. برای تولید این پروندههای ویژه باید سراغ سوژههای مختلف میرفتیم و مصاحبه میگرفتیم. همانطور که شما بهعنوان خبرنگار آگاه هستید، در رسانه اصولا مصاحبههایی که گرفته میشود، حتی اگر مصاحبه تفصیلی باشد، تا حدی گنجایش انتشار آن را دارد، بیش از آن، هم مخاطب خسته میشود و هم رسانه گنجایش این را ندارد که گفتوگوی پنج هزار یا 10 هزار کلمهای را منتشر کند.
مصاحبههایی که گرفته میشد، یک پله یا دو پله فراتر از مصاحبه خبری بود. یعنی با سوژه بهصورت تاریخ شفاهی مصاحبه میکردیم و وقایع را مورد بررسی قرار میدادیم و نگاهی فراتر از نگاه رسانهای به کار داشتیم. درمورد تسخیر لانه جاسوسی آمریکا نیز مثل پروندههای دیگر شروع به کار کردیم، بعد از مدتی که کار منتشر شد، دیدیم ظرفیت این را دارد که بتوانیم مصاحبههای بیشتری را تهیه کنیم و آن را بهصورت فایل مکتوب و کتاب منتشر کنیم و در اختیار مخاطبان قرار دهیم.
درباره مصاحبهشوندهها نیز سعی کردیم بر خلاف روال کاری که بیشتر رسانههای آنروز سراغ افرادی میرفتند که بیشتر سرشناس بودند، ما سراغ افرادی میرفتیم که کمتر شناخته شده بودند، به همین دلیل وقتی آنها مصاحبهشان در رسانه منتشر میشد، بیشتر مورد نظر مخاطبان قرار میگرفت، زیرا سوژهها دیگر همان چهرههای تکراری که طی 35 سال با آنها مصاحبه شده بود، نبودند و این چهرههای جدید حرفهای جدید برای گفتن داشتند. بنابراین مورد استقبال مخاطب قرار میگرفت. درنهایت با جمعآوری این مصاحبههای تفصیلی که حجم بالایی داشتند، کتابی با عنوان «دانشجویان و گروگانها» از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شد.
بهنظر شما پرداختن به موضوعی مانند استکبارستیزی چقدر در جامعه کنونی ما ضرورت دارد؟
با توجه به سابقه تاریخی ایران اسلامی، بهویژه در 100 سال اخیر، یعنی از زمان جنگ جهانی اول به این طرف، حتی قبل از آن هم رخدادهایی در دوران قاجار به خاطر حضور ایران در منطقهای که دارای اهمیت جغرافیایی، تاریخی و سیاسی است، رویکرد نگاه استکباری در این منطقه جغرافیایی بهویژه ایران یک رویکرد دائمی بوده و حضور کشورهای مختلف مانند انگلستان، روسیه، پرتغال، اسپانیا و آمریکا در منطقه و گفتن این خاطرات و پردازش آنها، این نکته تاریخی را به آیندگان و افرادی که در حال حاضر در جامعه ما زندگی میکنند، میرساند که زندگی کردن در کشور خودمان بدون حضور بیگانه کار سختی است و ما باید این را امتحان کنیم و دانشجویان پیرو خط امام(ره) نشان دادند که میتوانند این کار را انجام دهند.
در مصاحبههایی که با دانشجویان انجام دادیم به این نکته رسیدیم که مطالعه کتاب توسط این افراد، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بخصوص کتابهایی که در مورد ویتنام نوشته شده بود و همچنین اتفاقاتی که در شمال آفریقا افتاده بود و خط و سیر استکبارستیزی باعث میشد که خودبهخود دانشجویان پیرو خط امام(ره) و هر دانشجویی که در آن برهه از زمان در دانشگاههای تهران درس میخواند و اهل مطالعه بود این نکته برایش مشخص میشد که آمریکاییها هر زمان که فرصت پیدا کنند علیه منافع ملی ایران وارد عمل میشوند. به خصوص زمانی که 28 مرداد 1332 علیه دکتر مصدق کودتا کردند و منافع ملی ما را زیر سؤال بردند. این نوع نگاه و پردازش به مخاطب نسل امروز که هیچ کدام از این موارد را تجربه نکرده میتواند این نکته را برساند که اگر مقابل دشمن نایستند، منافع ملیشان از بین خواهد رفت.
نویسندگان ما چقدر به موضوعاتی مثل 13 آبان یا در مفهوم کلیتر استکبارستیزی توجه کردهاند؟
من میخواهم به این سؤال یک گام جلوتر نگاه کنم. اینکه مدیران فرهنگی ما چه کار کردند؟ متأسفانه باید بگوییم کار در خور توجهی انجام نشده است. اگر بخواهیم آنچه در 100 سال اخیر در مملکتمان گذشته را بررسی کنیم، یعنی آنچه قبل از کودتای 28 مرداد و بعد از آن رخ داده نشان میدهد که آمریکاییها همیشه سعی کردهاند که ادارهکننده فضا باشند. بعد از 28 مرداد در زمینههای مختلف، فعالیتهای فرهنگی، سیاسی و نظامی مختلفی داشتند و اگر عاقلانه به این فضا نگاه کنیم متوجه میشویم که فعالیتهای آنها بهصورت استعماری بوده است.
بااینحال با اینکه آنها مقصر اصلی هستند، ولی خروجی فرهنگی آنها در مورد حضورشان در ایران و 13 آبان خیلی بیشتر از ما بوده و کتابها، مستندها و فیلمهای سینمایی مختلف میسازند، ولی فضای 13 آبان در ایران به نوعی شده که مدیران فرهنگی به دنبال این هستند که گزارش کار ارائه دهند و نگاه فرهنگی، رسانهای و تاریخی به این موضوعات خیلی کم است. اگر شما بخواهید به فرزندان دهه 70، 80 و 90 درباره 13 آبان توضیح دهید، چه مواردی را میخواهید بازگو کنید؟ قطعا باید محصولات و تولیدات فرهنگی وجود داشته باشد، اما متأسفانه نگاه فرهنگی و خروجی قابل دفاعی برای جامعه خودمان نداریم و به دنبال آن، نگاه بینالمللی نیز در این زمینه وجود ندارد، یعنی محصولات فرهنگی درجه یک بینالمللی که حرف برای گفتن داشته باشد و ما مثلا بتوانیم یک مستند انیمیشن را در هندوستان پخش کنیم و بگوییم آمریکاییها این بلا را سر ما آوردند و دانشجویان هم این کارها را انجام دادند، متاسفانه نداریم و این ضعف بزرگی است.
نظر شما