هاروکی موراکامی در مجموعه مقالات جدید خود رابطهاش با لباسهایی را که در طول یک عمر سفر به دست آورده بررسی میکند. در این گفتوگو او به سوالاتی درباره مجموعه تیشرتهایش پاسخ میدهد.
مجموعه رو به رشد تیشرتهایش، موضوع کتاب جدید اوست، «موراکامی تی: تیشرتهایی که دوست دارم» که قرار است ۲۳ نوامبر توسط انتشارات ناف منتشر شود.
آقای موراکامی به کمک مجموعهای از مقالات خود که به زبان ژاپنی نوشته و توسط فلیپ گبریل به انگلیسی برگردانده شده است، خوانندگان را با خود به سفری پوشیدنی میبرد و خاطرات و تفکرات خود را از دریچه لباسهایی که در طول سالیان جمع کرده به اشتراک میگذارد.
بعضی از پیراهنهای این کتاب یادگارهایی از سفرها و نقاط عطف زندگیاش هستند. بعضی دیگر معماگونهاند، مثل تیشرت زردرنگی که نام «تونی تاکینانی» رویش نوشته شده است و موراکامی آن را در یک فروشگاه خیریه در جزیره مائوئی پیدا کرد. (تونی تاکیتانی خیالی به عنوان شخصیت اصلی در یکی از داستانهای کوتاه آقای موراکامی ظاهر شده است.)
این نویسنده گوشهگیر چند تیشرت کلیشهای هم دارد، ازجمله یکی که رویش عبارت «من روی سس کچاپم، سس کچاپ میریزم» نقش بسته است. و پیراهنهای زیادی که جرأت پوشیدنشان را ندارد، به خصوص وقتی که معنای پشتشان را نمیداند.
پیش از انتشار این کتاب، که با مجموعهای از تیشرتها و لوازم جانبی با تم موراکامی همراه خواهد بود، موراکامی در یک ایمیل به سوالاتی درباره مجموعه تیشرتهایش و اهمیتی که استایل شخصی برایش دارد پاسخ داد.
کتاب شما قصیدهای برای اساسیترین نوع لباس است. در چه مقطعی متوجه شدید که به جای تعداد زیادی تیشرت، کلکسیون تیشرت دارید؟
حقیقتا هرگز قصد نداشتم کلکسیون تیشرت داشته باشم. اینطور بود که فقط یک پیراهن میدیدم و فکر میکردم «به نظر جالب است» و آن را میخریدم، و بعد یکی دیگر. بهعلاوه دیگران هم به من تیشرت میدادند. همانطور که آنها را در کشوها ذخیره میکردم، پیش از آنکه بفهمم، انبوهی از تیشرت روی دستم مانده بود. حتا الان هم اساسا برای استفاده روزانه تیشرتها را انتخاب میکنم. این لباسها معمولا مقرون به صرفهاند و خریدشان آسان است. هرگز بر اساس برنامهریزی قبلی آنها را جمع نکردم. همه چیز به طور اتفاقی پیش رفت. مطمئنا هرگز هم به ذهنم خطور نکرده بود که از آنها برای نوشتن یک کتاب استفاده کنم.
به نظر میرسد هر تیشرت شما را به لحظات خاصی از زندگیتان بازمیگرداند –وعدههای غذایی که میل کردهاید، افرادی که گذرا با آنها ملاقات داشتهاید، مکانهایی که به آنها سفر کردهاید- لباسها برایتان چه ارتباطی با خاطرات دارند؟
بسیاری از تیشرتهایم را در سفر یا زمانی که خارج از کشور زندگی میکردم خریدم و بعضی را دیگران به من دادند، بنابراین مطمئنا خاطرات زیادی با آنها گره خورده است. برایم سخت است که وقتی کهنه میشوند دور بیندازمشان، برای همین همینطور روی هم تلنبار میشوند. با این حال آنهایی که واقعا کهنه و خراب شدهاند را برای پاک کردن ماشینم استفاده میکنم.
سبک شخصی برای شما به عنوان یک فرد در دنیای ادبی چه معنایی دارد؟
بهترین چیز درباره یک نویسنده حرفهای بودن –در کنار اینکه نیازی به رفت و آمد یا شرکت در جلسات نداری- این است که آزادی هرچه دلت میخواهد بپوشی. به ندرت پیش میآید که کراوات یا کفش چرم بپوشم. در طول تابستان لباس اصلیام یک تیشرت، شلوارک و کتانی است و وقتی هوا سردتر میشود یک پیراهن یا ژاکت یقهدار روی تیشرت و به جای شلوارک، شلوار بلند میپوشم. و هیچ برنامهای برای دست کشیدن از این سبک زندگی راحت و آزاد ندارم. از این نظر تصور میکنم تیشرتها برایم نماد آزادی هستند.
لباسها در شکلگیری شخصیتهای جدید داستانیتان چه نقشی دارند؟
خواه ناخواه نوع لباسی که مردم میپوشند و نحوه پوشیدن آنها چیزهای زیادی درباره وضعیت فردیشان بیان میکند. بنابراین توصیف لباسهایی که شخصیتهای یک رمان میپوشند وظیفه مهمی برای نویسنده است. درست به همان اندازه که توصیف غذاهایی که شخصیتها دوست دارند بخورند یا سبکی از موسیقی که از گوش دادن به آن لذت میبرند مهم است. من از توصیف لباسهای شخصیتها لذت میبرم.
بسیاری از تیشرتهایتان را از فروشگاههای خیریه خریدهاید. چه چیزی را در مورد آنها دوست دارید و این کار چه چالشهایی به همراه دارد؟
من معمولا برای یافتن صفحات قدیمی گرامافون به فروشگاههای خیریه میروم. به لطف «گوودویل» و «سَلوِیشن آرمی» توانستم چند آلبوم خارقالعاده (موسیقی جاز و کلاسیک) را با قیمت پایین خریداری کنم. وقتی نتوانم آلبوم خوبی پیدا کنم جاهای دیگر فروشگاه را میگردم، ازجمله بخش تیشرت. فروشگاههای خیریه در امریکا برایم مثل پارکهای تفریحیاند. به راحتی میتوانم ساعتها در آنجا وقت بگذرانم.
کدام لباس برایتان از همه باارزشتر است؟
فکر نمیکنم دوباره آن را بپوشم، اما تیشرتی است که بعد از اتمام ماراتن هونولولو در سال ۱۹۸۳، اولین ماراتنی که توانستم به پایان برسانم، دریافت کردم. هروقت این لباس را میبینم خاطرات بسیاری برایم زنده میشود.
نظر شما