رئیس انجمن علمی فناوری چاپ ایران در گفتوگو با ایبنا عنوان کرد:
استراتژیک بودن صنعت چاپ یک واقعیت انکارناپذیر است
رئیس انجمن علمی فناوری چاپ ایران معتقد است؛ استراتژیک بودن صنعت چاپ یک واقعیت انکارناپذیر است که سالها است مورد غفلت واقع شده است و نتوانستهایم از ظرفیتها و توانمندیهای این صنعت برای تامین منافع ملی بهره جوییم.
امروز کمتر مواد یا سطوحی را میتوان یافت که امکان انجام فرآیندهای چاپ بر روی آنها امکان پذیر نباشد، زیرا صنعت چاپ هر روز بر تنوع و حجم محصولات و توانمندیهای خود میافزاید و به نوعی سیطره خود را در سایر بخشها و صنایع گسترش میدهد. اگر بگوییم ادامه حیات برای بشر امروزی بدون فناوری و محصولات چاپ غیرممکن است، اغراق نکردهایم. اما رشد تکنولوژی در این صنعت طی سالهای اخیر چه میزان بوده است و آیا این نظریه درست است که صنعت چاپ یک صنعت استراتژیک است؟ پیرو تاکیدات مهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بر موضوع چاپ و ضرورت ملیسازی آن، با محمد بیطرفان، رئیس انجمن علمی فناوری چاپ ایران به گفتوگو بنشینیم و درباره اهمیت توجه به بعدهای مختلف صنعت چاپ صحبت کنیم، او در این مصاحبه با اشاره به اهمیت جایگاه صنعت چاپ بر ضرورت توجه مدیران و مسئولان برای توسعه صنعت چاپ تاکید کرد.
بسیاری معتقدند که صنعت چاپ یک صنعت پویا است، اما این پویایی در چاپ کشور ما وجود دارد؟
صنعت چاپ، یک صنعت پویا، دانش محور، «های»تکنولوژی و روزآمد است و برای هر یک از نیازهای آشکار و پنهان انسان، محصولات و روشهای نوینی را ارائه میدهد. در این میان با ظهور پرینترهای سه بعدی انقلاب چهارم صنعتی رقم خورده است. در مقاطعی از تاریخ تحول چاپ، شاید تغییرات اساسی در فرآیند یا تکنیکهای مختلف چاپ هستیم که این تغییرات فناورانه به حذف یا تغییر اساسی در برخی فرآیندها، بخشها و رستههای چاپ میشود؛ به طور مثال در چند دهه گذشته فرآیند تولید فیلم منسوخ و پلیتسترها جایگزین ایمیج سترها شده است. با پیشرفت فناوری چاپ دیجیتال، در آینده نه چندان دور لیتوگرافی و به عبارتی مرحله تهیه رابط چاپ در ایران نیز به تاریخ خواهد پیوست و قطعا چاپ افست هم از آن تاثیر خواهد پذیرفت و حجم سفارشات آن به طور جدی کاهش خواهد یافت.
در حوزه تولید کتاب و صنعت نشر چطور خواهد بود؟
معتقدم که چاپ کتاب و نشریات و مکتوبات اداری یک روند کاهشی با شیب تند را طی میکند و به جای آن چاپ صنعتی، چاپ بستهبندی و دیجیتال روز به روز با رشد فزایندهای رو به رو خواهد شد. قطعا ما در دوران پساکرونا با تغییر و تحولات فناورانه بسیار بزرگتر و عمیقتری روبهرو خواهیم شد و فناوریهایی مانند چاپ دیجیتال، چاپ سه بعدی، اینترنت اشیاء، هوش مصنوعی یا پروژههایی مانند متاورس و تلفیق دنیای واقعی با دنیای مجازی رو به رو خواهیم شد.
و آیا ایران میتواند در این زمینه با تغییرات به خوبی همراه شود؟
بیشک بشر قرن ۲۱ و ایرانیان در قرن ۱۵ هجری شمسی محکوم به همراهی با این تغییرات هستند و سبک کسب و کارها به طور خلاقانه و هوشمندانهای و با شتاب زیادی دستخوش تغییرات شگرف خواهد شد. کسب و کارها و مدیران سنتی قادر به ادامه حیات اقتصادی خود نخواهند بود به گونهای که شعار «زود دیر شد» در عمل و در سطح گسترده تحقق خواهد یافت.
برایمان بگویید در حال حاضر استحقاق و شایستگی صنعت چاپ اکنون چه جایگاهی را دارد و در نظام تصمیمگیری، برنامهریزی و اختصاص منابع لزوما باید در کنار چه صنایعی قرار گیرد؟
چندین دهه است که براساس قوانین، متولی صنعت چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که در ذیل معاونت امور فرهنگی توسط دفتر( اداره کل ) امور چاپ و نشر اداره میشود. در دهه ۵۰ هجری شمسی، عمده محصولات و تولیدات صنعت چاپ در ایران حول محور تولید کتاب و نشریات میچرخید و چاپ صنعتی و چاپ بستهبندی و حتی چاپ تبلیغاتی حجم نسبتا کمی از تولیدات را به خود اختصاص میداد و از لحاظ رویکردی در اولویت نبودند. در آن دهه ما از لحاظ فناوری و ماشینآلات در فقر بودیم از لحاظ گردش مالی و حجم سفارشات، چاپ بستهبندی و صنعتی و تبلیغاتی از رقم و حجم قابل توجهی برخوردار نبودند.
از طرف دیگر با توجه به ماموریتها، وظایف و رسالتهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آییننامههای تدوینی و تصویبی بیشتر بر روی نظارت محتوایی، فرهنگی و حاکمیتی و نحوه تاسیس واحدهای چاپی تاکید داشته و دارد و موضوعات مهمی مانند فناوری، نگاه و رویکرد صنعتی، امر پژوهش و تا حدود زیادی آموزش مورد توجه قرار نگرفته است چرا که اساسا نه زیر ساخت آن در این وزارتخانه وجود داشت و نه دفتر امور چاپ و نشر میتوانست در این خصوص برای خود ماموریتی تعریف کند و نتیجه آن شد که علیرغم پیشرفت و توسعه روز افزون فناوری چاپ در دنیا و رشد فزاینده چاپ بسته بندی، چاپ صنعتی، چاپ تبلیغاتی و حتی چاپ اوراق اداری و همچنین افزایش تنوع محصولات چاپی به غیر از کتاب و نشریات، متولی چاپ نتوانست خود را با شرایط روز و تغییر و تحولات اتفاق افتاده خود را همراه سازد. به طوری که امروزه شکاف عمیقی بین برنامهها، سیاستها و حتی مطالبات مورد نیاز و درخواست صنعت چاپ کشور با ماموریتها، رسالتها و وظایف متولی صنعت چاپ به وجود آمده است.
اما امروز ما شاهد وجهه صنعتیتری از چاپ هستیم، این تغییرات در بدنه صنف و صنعت هم دیده میشود.
بله. تایکی دو دهه گذشته اکثر رستههای چاپ در تهران و سراسر کشور به صورت واحدهای صنفی مجزا از هم فعالیت میکردند، اکثر واحدها کوچک بودند و عمدتا در مراکز شهرها مشغول به فعالیت بوده و هستند که این امر باعث شد تا چاپ در زیر مجموعه اتاق اصناف و اتحادیههای صنفی طبقهبندی شود. ولی همراه با تغییرات محیطی، فناورانه و نیازهای مشتریان و بازار، به مرور چاپ شکل صنعتیتری به خود گرفت و مجتمعهای چاپ و بستهبندی و به نوعی کارخانجات چاپ و خوشهها و شهرکهای صنعتی چاپ و بستهبندی در بیرون از شهرها و تا حدودی خارج از حوزه اختیارات اتحادیههای صنفی شکل گرفتند و حجم زیادی از سهم بازار و سفارشات را به خود اختصاص دادند که این مسئله خود باعث ایجاد دو دیدگاه کاملا مختلف بین صنف و صنعت شد.
این موضوع شرایط کار را برای صنف و صنعتگران این حوزه سخت کرده است..
بله. در این شرایط و در حال حاضر از یک سو با چاپخانههای کوچک در داخل شهرها و حوزه اختیارات اتحادیههای صنفی رو به رو هستیم که نمیتوانند در زیرمجموعههای صنعتی وزارت صمت قرار گیرند. از سوی دیگر با مجتمعهای چاپ و بستهبندی با چند صد نفر پرسنل و با سرمایههای چند ده میلیاردی، چند صد میلیاردی و حتی چند هزار میلیارد تومانی مواجه هستیم که عمدتا در خارج از شهرها فعالیت میکنند. بیشک نیازها، مطالبات و مشکلات این گونه چاپخانهها با چاپخانههای کوچک داخل شهری اصلا همگن و یکسان نیستند. میتوان گفت که امروز خانواده چاپ و واحدهای چاپی در حوزه متولیگری دولتی بین فرهنگ و صنعت و در حوزه تشکلها هم بین صنف و صنعت در کش و قوس و سردرگمی سیر میکنند. و در مراحل پیگیری مطالبات این صنعت، انسان را یاد ضرب
المثل «از اینجا رانده از آنجا مانده » میاندازد.
در جایی که از جایگاه فرهنگی به دنبال اخذ تسهیلات و حمایتها هستند میگویند شما صنعت هستید و نمیتوانید از مزایای صنایع فرهنگی بهره جوید و وقتی که از جایگاه صنعتی به دنبال مطالبات و اخذ حمایتها هستند چاپ را فرهنگی میدانند و از ارائه تسهیلات صنعتی معذوریت دارند.
پس جایگاه واقعی صنعت چاپ چیست و چه جنبههایی را برای هر کشوری در بر میگیرد؟
یونسکو یکی از شاخصهایی را که برای ارزیابی میزان توسعه یافتگی یک کشور میسنجد میزان توسعه یافتگی صنعت چاپ آن کشور است. هر چه سطح توسعهیافتگی صنعت چاپ کشوری بالاتر و بیشتر باشد، به طور مستقیم بر رتبه و جایگاه آن کشور در میان سایر کشورها اثر میگذارد. همچنین براساس استانداردهای جهانی هر چقدر کشوری توسعه یافتهتر باشد به دنبال آن سطح رفاه عمومی و شاخصهای مرتبط با آن نیز ارتقاء مییابد. بنابراین اگر ما به دنبال توسعه کشور در سطح ملی یا به دنبال ارتقای برند کشورمان در سطح بینالمللی هستیم باید موضوع توسعه صنعت چاپ در دستور کار متولیان امر قرار گیرد.
خلق ارزش افزوده یکی از شاخص های صنایع استراتژیک است که همواره مورد توجه دولتمردان، تصمیمسازان و تصمیم گیرندگان بوده است. امروز صنعت چاپ کشورمان نقش بیبدیل و انکارناپذیری در خلق ارزش افزوده در سایر صنایع مانند مواد غذایی، دارویی بهداشتی، محصولات کشاورزی، صنایع دستی، شیرینی و شکلات، سیمان و مصالح ساختمانی، کاشی و سرامیک و … دارد و نقش آن در خلق ارزش افزوده برای صادرات محصولات غیرنفتی انکارناپذیر است.
از سوی دیگر این سوال مطرح میشود که آیا صادرات غیرنفتی بدون بستهبندی هویتدار (چاپ بستهبندی) امکانپذیر است؟ بر فرض که بتوان محصولات و تولیدات را بدون بستهبندی هویتدار صادر کرد، آیا صادرات فلهای امری اقتصادی و در راستای منافع ملی است؟ اگر در صادرات محصولاتی مانند زعفران به بستهبندی آن در داخل کشور همت گماریم چند صد درصد میتوانیم ارزش افزوده برای این محصول و بازار آن خلق کنیم. براساس اصول بازاریابی، کیفیت و زیبایی و جذابیت بستهبندی که از چاپ بستهبندی ناشی میشود جزو p چهارم و به اعتقاد برخی دیگر p پنجم بازاریابی است. نقش خلق ارزش افزوده صنعت چاپ بسته بندی در محصولات و تولیدات سایر صنایع همواره مورد غفلت واقع شده و هیچ گاه در شاخص ها و آمارهای اقتصادی مورد توجه و محاسبه قرار نگرفته است به طور مثال حداقل نیمی از درآمد ارزی حاصل از صادرات شیرینی و شکلات برگرفته از چاپ بسته بندی آن است.
علاوه بر درآمد ارزی به دست آمده، چاپ بسته بندی در ایجاد خلق ارزش افزوده معنوی مانند برندسازی، افزایش سهم بازار از طریق جذب مشتری، حفاظت از کالا، حفظ اصالت کالا و مقابله با جعل و نقض مالکیت معنوی نقش بهسزایی دارد.
توجه به جایگاه صنعت چاپ میتواند در اشتغالزایی برای کشور هم موثر باشد، درست است؟
بله. شاخص دیگر صنایع استراتژیک، میزان اشتغالزایی مستقیم و غیرمستقیم آن صنعت است. مجتمعهای چاپ و بستهبندی و به نوعی کارخانجات چاپ هر یک به تنهایی چند صد نفر اشتغالزایی مستقیم و چند صد نفر اشتغالزایی غیرمستقیم دارند که اگر این تعداد اشتغال ضرب در چهار نفر به عنوان خانواده یا افراد تحت پوشش شود میبینیم که بیش از یک هزار نفر از هر یک از مجتمعهای چاپ و بستهبندی در کشور ارتزاق میکنند و در مجموع چند صد هزار نفر به طور مستقیم و غیرمستقیم زندگیشان از طریق این صنعت تامین میشود.
علاوه بر این صنعت چاپ بستهبندی و چاپ تبلیغاتی به دلیل نقششان در جذب مشتری و افزایش سهم بازار سایر صنایع و محصولات آنها، بستر اشتغالزایی مولد را هم در سایر صنایع فراهم میکنند. شاخص دیگری که در ارزیابی و انتخاب صنایع استراتژیک مورد توجه قرار می گیرد سطح فناوری به کار رفته در آن صنعت است. صنعت چاپ بعد از صنایع نظامی و هوا فضا جزو سومین صنعت “های” تکنولوژی (با فناوری بالا) دنیا است.
صنعت چاپ عموما گردش مالی بسیار خوبی در جهان دارد، وضعیت آن در ایران چگونه است؟
در کنار آن شاخص دیگر، گردش مالی صنعت مورد نظر است که براساس اطلاعات و آمار جهانی گردش مالی چاپ و صنعت بستهبندی در قبل از شیوع کرونا بین ۸۵۰ تا ۱۰۰۰ میلیارد دلار برآورد شده است. گردش مالی این صنعت نزدیک دو برابر ترنور مالی صنعت گردشگری و خودرو است و با بسیاری از صنایع به هیچ عنوان قابل قیاس نیست، این درحالی است که از گردش مالی صنعت چاپ و بستهبندی در کشور ما اطلاعات و آمار دقیقی نداریم ولی بر اساس تخمینهای احتمالی میتوان گفت از گردش بالایی برخوردار است.
درگیری همه وجوه زندگی با صنعت چاپ، آن را به صنعتی فراگیر و فرابخشی تبدیل کرده است و به نوعی زندگی ما با چاپ گره خورده است.
بله. اتفاقا شاخص دیگری که در ارزیابی و انتخاب صنایع استراتژیک مورد بررسی قرار میگیرد میزان عمومی بودم و فرابخشی بودن آن صنعت است، باید بتواند به الگوی رشد متوازن دراز مدت پایدار، پویا و درونزا کمک کند. امروز هیچ فرد، شرکت، سازمان، صنایع، بخش، استان و شهر و روستا و کشوری را نمیتوان یافت که از خدمات صنعت چاپ استفاده نکند به بیان دیگر تکتک افراد جامعه و محصولات از خدمات صنعت چاپ استفاده میکنند و از آن بهره میبرند.
امروزه دارو و درمان و بهداشت، مواد غذایی، آموزش، فرهنگ، صادرات، گردشگری، صنایع دستی، آیینهای مذهبی، ورزشی، صوت و تصویر، اقتصاد، بانک و پول، خوردرو، صنایع نفت و پتروشیمی، کامپیوتر و گوشی همراه، لوازم خانگی، دکوراسیون داخلی، راهنمایی و رانندگی، صنایع نظامی و فضایی، همه و همه حیات و رشد و توسعه و ارتقاشان مرهون خدمات صنعت چاپ است.
بنظر شما صنعت چاپ در درونی کردن فرآیند تولید و یکپارچگی اقتصاد نقش کلیدی دارد؟
براساس تحقیق و مقاله پژوهشی منتشره که توسط پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی درباره شناسایی صنایع استراتژیک کشور انجام شده است خمیر کاغذ، چوب و کاغذ و اقلام چاپی رتبه سوم شاخص حساسیت انتشار را کسب کرده است. این شاخص نشاندهنده آن است که صنعت چاپ و محصولات آن در درونی کردن فرآیند تولید و یکپارچگی اقتصاد نقش کلیدی داشته و میتواند فعالیتهای زیاد و آثار دومین گستره را ایجاد کند و توسعه و گسترش آن میتواند در بالاتر بردن سطح تولیدات داخلی بسیار اثر بخش باشد.
از سوی دیگر براساس این تحقیق اقلام فوق از لحاظ قدرت انتشار رتبه هفتم را کسب کرده است. علاوه بر این بر اساس شاخص آنتروپی پسین، این صنعت و محصولات آن دارای بیشترین درجه ادغام افقی و یکپارچگی در اقتصاد ملی است. همچنین براساس نتایج اولویتبندی روش تاکسونومی فعالیتهای صنعتی، اقلام فوق در صدر اولویتهای دوم قرار گرفته است.
با همه این تفاسیر و تاثیرات ویژه صنعت چاپ اما چرا در اسناد بالادستی توجهی به این صنعت نشده است؟
همانطور که گفتید متاسفانه در سند راهبردی حوزه صنعت، معدن و تجارت، صنعت چاپ جزو هفت صنعت استراتژیک منتخب قرار ندارد چرا که جایگاه واقعی صنعت چاپ اصلا مورد بررسی قرار نگرفته و در این وزارتخانه جایگاهی ندارد و در زمره صنایع به رسمیت شناخته نمی شود. ولی در نسخه دوم این سند صنایع سلولزی، چوب و کاغذ به سند اول اضافه شده و جزو یازده صنعت استراتژیک منتخب کشور قرار گرفته است.
بر اساس نظریه رشد نامتوازن، هیچ یک از کشورهای در حال توسعه از سرمایه فیزیکی و سایر منابع کافی برخوردار نیستند که بتوانند آن سرمایه را در تمام صنایع به جریان بیاندازند. در این صورت، سرمایهگذاری در آن دسته از صنایع و بخشهای استراتژیک که به دلیل فناوری خود و روابط ناشی از آن باعث ایجاد رشد در سایر بخشها میشوند و فرصت را برای سرمایهگذاری در بخشها یا صنایع دیگر هموار خواهند کرد، انجام خواهد شد.
پس میتوان گفت که صنعت چاپ یک صنعت استراتژیک است؟
صنایع استراتژیک صنایعی هستند که میتوانند نقش بسزایی در توسعه یک کشور در آینده داشته باشند، معمولا صنایعی که بتوانند تاثیر زیادی در بهداشت و درمان، آموزش، تولید ناخالص ملی، اشتغال و امنیت به طور عام داشته باشند میتوانند به عنوان صنایع استراتژیک محسوب شوند و از همین رو باید به آنها توجهی راهبردی و اصولی داشت. بر اساس شاخصهای گفته شده، پژوهشهای علمی، توانمندیها و پتانسیلهای بالقوه و بالفعل صنعت چاپ، جایگاه واقعی این صنعت، جایگاه استراتژیک و راهبردی است و شایسته است در کنار ۷ یا ۱۱ صنعت راهبردی کشور طبقهبندی شود و همینطور سیاستگذاریها، برنامهگذاریها، اختصاص منابع به این صنعت باید در راستای به رسمیت شناختن جایگاه استراتژیک آن صورت پذیرد. بنابراین استراتژیک بودن صنعت چاپ یک واقعیت انکارناپذیر است که سالها است مورد غفلت واقع شده است و نتوانستهایم از ظرفیتها و توانمندیهای این صنعت برای تامین منافع ملی بهره جوییم.
و در پایان بگویید انجمن علمی فناوری چاپ ایران برنامهای برای استفاده از این ظرفیتها و شناساندن آن دارد؟
انجمن علمی فناوری چاپ ایران در راستای ماموریتها و رسالتهای محوله آمادگی خود را برای ارزیابی علمی و کارشناسانه جایگاه واقعی صنعت چاپ به عنوان یک صنعت راهبردی و همچنین تدوین و طراحی برنامه استراتژیک صنعت چاپ کشور در قالب طرح پژوهشی اعلام میکند، به امید آن روزی که با به رسمیت شناخته شدن جایگاه استراتژیک صنعت چاپ، منافع ملی، منافع صنعت و منافع مردم شریف ایران تامین شود.
نظر شما