معاون امور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در پیام تسلیت بهمناسبت درگذشت امیر سعیدزاده نوشت: « آن فقید سعید در مقابله با دمکرات و کومله در این مرز و بوم و آن سویش، جد و جهد تمام داشت و حتی دمی از مجاهدت دست نشست.»
«بسم الله الرحمن الرحيم
مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا
دگربار بزرگی برخاسته از این خاک پاک، ره کاشانه دیگر گرفت؛ و رادمردی که آوازه بلندی در آوردگاه برون مرزها داشت، با نوای «ارجعی...» به عالم غیب و شهادت سفر کرد.
امیر سعیدزاده(کاک سعید) یک «جوان آزاده کرد» بود با سرنوشتی جانگزا و البته شورانگیز؛ آزادمردی که از دل پریشانی و ویرانی، امید و نوید آفرید.
آن فقید سعید در مقابله با دمکرات و کومله در این مرز و بوم و آن سویش، جد و جهد تمام داشت و حتی دمی از مجاهدت دست نشست. مبارزه دلاورانه در راه آرمانهایی والا، چراغ فروزانی بود فراروی او؛ از روزهایی پیش از انقلاب تا روزگاری دراز پس از جنگ.
این راه روشن تداوم یافت با روایت سوانح حیات تپنده و تابندهاش. کتاب دلکش «عصرهای کریسکان» بازتابی است از درخشندگیهای او و البته رنج و درد قوم شریف و غیور کرد؛ و اگر او راوی این فراز و فرودها نمیشد، از یک دارایی ملی (به کوشش سزاوار ستایش کیانوش گلزار راغب) بیبهره بودیم.
پیوستن به یاران شهید، حسن مقطع غزل مردانگی بود؛ و این همه رشادت و شهامت و شجاعت، پاداشی جز شهادت نداشت.
این فرجام نیک تسلایی است برای بازماندگان سوگوار و بهویژه همسر بردبار ایشان که در این مسیر سبز و سرخ سرانجام، یاریگر و یاوری بیمانند بود؛ و جای آن است که به نیابت از مردم قدرشناس ایران، سپاسگزار این همراهی همدلانه همیشگی باشم.
امیدوار و آرزومندم که روان آسمانی آن سفرگزیده به جهان زبرین، در بهشت برین، آرام و شادمان باشد؛ و بر خوان خوشگوار خداوندگار مهربان، متنعم و میهمان.»
درباره راوی کتاب «عصرهای کریسکان»
امیر سعیدزاده معروف به سعید سردشتی، سال ۱۳۴۰ متولد شد. وی یکی از اسرای جنگ تحمیلی و نیرویهای دفاع مقدس بود. سعیدزاده، داوطلبانه به جبهه جنگ رفت و در ماموریتهای اطلاعاتی و عملیاتی زیادی شرکت کرد؛ علاوهبراین ماموریتهایی برای شناسایی در خارج از کشور داشت و پس از آن به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران درآمد.
امیر سعیدزاده پیش از انقلاب، بعد از اینکه بارهای از سوی ساواک تعقیب و بازپرسی قرار میگیرد، فرار میکند و در نهایت اسیر کومله اما از موفق به فرار میشود. ۴ سال بعد از جنگ تحمیلی، سعیدزاده به اسارت حزب دموکرات کردستان عراق در میآید. این اسارت بهمدت 15 سال ادامه دارد یعنی از ابتدای انقلاب تا سال 1374.
کتاب عصرهای کریسکان
کتاب «عصرهای کریسکان»، خاطرات امیر سعیدزاده و همسرش سعدا حمزهای از فعالیتهای دوران پیش از انقلاب و مجاهدتهای دفاع مقدس تا رنجهای اسارت در زندانهای کومله و دموکرات است. این کتاب به قلم کیانوش گلزار راغب، تدوین و از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
کریسکان، منطقهای در کوه سنجاق در کردستان عراق است. این منطقه پیشتر مقر اصلی حزب دموکرات ایران بود. امیر سعیدزاده، چهار سال از دوران اسارت خود را در منطقه کریسکان به سر برد که دلیل اصلی عنوان کتاب است.
نظر شما