نشست تخصصی «مسأله در تاریخ» بررسی شد
طرح مسئله در تحقیقات تاریخی محل شک و تردید است/ ما دائم گرفتار «تکرار» هستیم
عبدالرحمن حسنیفر گفت: در موضوعاتی چون کودتای 1299 ملی شدن صنعت نفت، کودتای 28 مرداد و انقلاب اسلامی پژوهشهای زیادی صورت گرفته است اما به نظر میآید که حاصلی برآمده از پژوهش در برنداشتهاند.
در ابتدای این نشست حسنیفر از اهمیت جایگاه پژوهش در تحقیقات تاریخی یاد کرد و به آسیبشناسی امر پژوهش پرداخت و با لحنی انتقادی در مورد آسیبشناسی امر پژوهش گفت: محقق نباید تحت تأثیر موارد تصنعی جنجالی قرار گیرد.
وی در ادامه به مواردی چون سطحینگری در پژوهش و عدم دقت و تأثیرپذیری از فضای تصنعی و هیجانی تأکید کرد و یادآور شد: در موضوعاتی چون کودتای 1299 ملی شدن صنعت نفت، کودتای 28 مرداد و انقلاب اسلامی پژوهشهای زیادی صورت گرفته است اما به نظر میآید که حاصلی برآمده از پژوهش در برنداشتهاند. نگاههای محدود و ابزاری به این وقایع دستاورد این مطالعات است! چرا که ما هنوز با ظرفیت نیروهای انسانی و فکری داخلی برای وقوع کنش در عرصه عمومی آشنایی نداریم و هنوز نمیدانیم در مواجهه با نیروهای خارجی چه باید بکنیم. ما دائم گرفتار «تکرار» هستیم که گویا انباشت و تجربهاندوزی از این وقایع صورت نگرفته است.
تعریف مسئله در تاریخ دشوار است
در ادامه سالاریشادی با اشاره به مسئله و چیستی و ویژگیهای «مسئله در تاریخ»، به تفاوت امر مسئله در علوم تجربی و علوم انسانی بهخصوص علوم تاریخی پرداخت و با طرح تردید و شک در وجود مسئله در تحقیقات تاریخی به نسبت و قیاس با سایر علوم خاطر نشان کرد: طرح مسئله در تحقیقات تاریخی محل شک و تردید است.
وی ادامه داد: تعریف مسئله در تاریخ کمی دشوار است چرا که چیستی آن به نسبت محققی به محقق دیگر تفاوت دارد و این انگاره گاهی برای کسی معنا دارد در حالیکه برای کسی دیگر آن معنا را ندارد و شاید همگان آن را مسئله نشمرند. مسئله تاریخی حتی در صورت طرح توسط یک محقق تاریخ، شاید برای دیگری آن مسئله تلقی نشود، چون برداشت متفاوت باعث آن میشود که برای محققی مسئله باشد و برای دیگری امری معمولی و عادی بهشمار آید و چارچوبی هم برای اثبات ادعای آن دو نیست.
سالاریشادی یادآور شد: حال با فرض قبول و وجود «مسئله در تاریخ»، آن مسئله چیست و چه ماهیتی دارد؟ این بسیار مهم است که کیفیت، ماهیت و چیستی مسئله در حوزه تاریخی، مشخص و روشن شود. آیا آن مسئله میتواند مورد تأیید دیگران قرار گیرد؟ آیا دیگران آن را نیز بسان کاشف مسئله همچنان مسئله میانگارند؟ بهنظرم آنچه که تحت عنوان مسئله در تاریخ مطرح میشود این است که حتی اگر با اهمال و مسامحه آن را بپذیریم، بیشترحالتی ترکیبی از دو عنصر و وجهه است، یعنی: اول نحوه نگرش و بینش فردی و ذهنیت محقق به موضوع یا یک رخداد تاریخی است که چگونه آن را مسئله فهم کرده است، دیگری وجود مواردی پر ابهام یا آشفتگی در کیفیت یک امر و پدیده تاریخی است.
بررسی همهجانبه موضوع
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تأکید کرد: با فرض قبول مسئله در تاریخ گویا مراد و منظور همان تبیین است که در توضیح آن بیان داشتند. بهنظرم تاریخ و تحقیقات آن بهگونهای دیگر است و چندان مسئلهپذیر نیست. پس شاید بهتر است گفته شود که ما در تاریخ با تبیین بهتر ومنطقیتر و عقلایی درباره موضوعات تاریخی مواجه هستیم که شاید مدعی مسئلهمندی، بیشتر منظور و مرادش تبیین بهتر و همهجانبهتری از موضوع است. ظاهراً تبیین خوب آن است که به چند پرسش اساسی و پایهای جواب دهد، از جمله استفهام: اول چگونه ((HOW، دوم چرا (WHY) که در حین بیان چگونگی و چرایی باید به مکان و زمان و کنشگران انسانی و عوامل دخیل با مجموعه اقدامات و فعایتهایی نظیر تعامل، تعاون، تضاد، مخاصمه و همچنین استمرار آن پرداخته شود که چنین تبیین و پاسخی نیازمند بررسی همهجانبه موضوع با بیشترین و بهترین اطلاعات و دادهها است که روند خاص خود را دارد و در نهایت رخداد موضوعی مبهم و تیره به شرح و تبیینی ایدهآل و مطلوب تبدیل شود.
سالاریشادی در خاتمه سخنانش تصریح کرد: در حقیقت در تاریخ یک وضعیت مبهم و تار برای محققی حاصل میشود که در بررسی و تحقیق آن تبدیل به یک تبیین روشن و ایدهآل و مطلوبتر میشود. حال چنانچه چنین تبیینی بهدرستی صورت گرفته باشد، باید همان نسبت درباره قبل و بعد آن رخ دهد و آن حتماً باید در موارد بعدی و در تداوم آن بهعنوان عواقب خارج از دسترس تحقیق فعلی ساری و جاری شود. بهعبارت دیگر چنانچه آن ابهام بهنحوی روشن و واضح تبیین شود، حتماً همین موقعیت باید در ارتباط با ادامه یا همطراز در همان محدود تاریخی، زمانی و موضوعی پیش آید یا وجود داشته باشد.بهعبارت دیگر اگر آن تبیین بهدرستی درباره آن موضوع در مقطع مشخص تاریخی رخ نموده باشد، باید همان کم و بیش در سابقه و ادامه همان موضوع، کم و بیش وجود داشته باشد.
نظر شما