غلامرضا خارکوهی، تاریخنگار و پژوهشگر عرصه انقلاب اسلامی عنوان «چهره سال هنر انقلاب» 1400 استان گلستان را کسب کرده است. وی متولد سال 1345 در شهرستان گرگان، صاحبامتیاز و مدیرمسئول نشریه انقلاب که تا به امروز حدود 30 کتاب را ازجمله «حماسه 5 آذر سال 57 گرگان»، «انقلاب اسلامی به روایتی دیگر»، «تاریخ شفاهی زندگی و مبارزات آیتالله گرگانی»، «استان گلستان در انقلاب اسلامی»، «استان گلستان به روایت اسناد انقلاب»، «خاطرات آیتالله نور مفیدی»، «فرآیند تأسیس بسیج و ادغام آن با سپاه»، «خانه امن»، «روایتی از نقش استان گلستان در دفاع مقدس»، «استان گلستان در نهضت امام خمینی» و «نقش جهادگران سنگر ساز بی سنگر» منتشر کرده و آثار دیگری را در دست چاپ دارد؛ درباره فعالیتهای قلمی و پژوهشیاش، نویسنده در طراز انقلاب، کتاب و حوزه نشر در گام دوم انقلاب، نقش مدیران حوزه فرهنگ در مسیر تمدن بزرگ اسلامی به گفتوگو نشستهایم.
درباره فعالیتهای قلمی و پژوهشی که این روزها مشغول به آن هستید و آثاری که آماده چاپ دارید بفرمایید؟
از نویسندگانی هستم که همیشه مشغول کارم. یا میخوانم، یا مینویسم و یا در حال جمعآوری خاطرات و اسناد هستم. معروف است که میگویند منصور حلاج سالها چوبهدارش را بر دوش میکشید تا موعدش بهسر رسید. بنده بیش از چهل سال است، کتابها و آثارم را عاشقانه بر دوش میکشم تا موعدم فرابرسد. اکنون نیز تا هستم، مثل همیشه، هم میخوانم و هم مینویسم. این دو کار مثل خون در رگهایم جاری است.
چند اثر در نوبت چاپ دارم؛ بهعلاوه، این روزها نیز دو کتاب در دست تألیف دارم که هرکدام حدود 1000 صفحه است و در حال تکمیل آنها هستم؛ کتاب «شهرستان گرگان در دفاع مقدس» و دیگری کتاب «معمای آیتالله منتظری». اولی با مضمون محلی و دومی در سطح ملی است.
نوشتن را قبل از پیروزی انقلاب از نوجوانی بهاندازه درک خودم آغاز کردم و نخستین کارم نوشتن یک قطعه شعر و یک داستان کوتاه با مضامین اجتماعی بود؛ اما آن زمان مدرسه ما در روستای آلو کلاته گرگان نه کتابخانه داشت و نه استاد راهنما و نه من پولی برای خرید کتاب داشتم.
شاگرداول کلاس بودم و هرچه از کتاب و مجله قدیمی پیدا میکردم میخواندم؛ اما وقوع انقلاب اسلامی مرا متحول کرد و به انبوه کتابها و منابع و استادان ارزشمندی دست یافتم. با شوق بسیار، هم در وقایع و مجالس انقلابی شرکت میجستم و هم منابع سیاسی و تاریخی و مذهبی را باعلاقه میخواندم و یادداشت میکردم. حاصل اینک تألیف بیش از 30 جلد کتاب مستند و صدها مقاله و سخنرانی و مصاحبه؛ بهاضافه فراهم کردن کتابخانهای تخصصی در موضوع تاریخ انقلاب با 15-10 هزار جلد کتاب و هزاران مجله و سند تاریخی است.
البته در این راه سختی زیادی کشیدهام و خوندلهای زیادی خوردهام. برخی شاید تصور کنند با توجه به اینکه درباره وقایع انقلاب و دفاع مقدس مینویسم و سخن میگویم، زندگی راحت و مرفهی دارم و دولت کمکم میکند؛ اما اینطور نیست، بنده با داشتن تحصیلات فوقلیسانس، خود را از بسیاری موقعیتهای اداری و اقتصادی و رفاهی و حتی پست هیات علمی و مقطع دکترا محروم کردهام و اکنون با حقوق بازنشستگیِ سازمان جهاد کشاورزی امرارمعاش میکنم و با خانوادهام در محلهای تاریخی و خانهای قدیمی زندگی میکنم؛ بهطوریکه جا برای نگهداری انبوه کتابهایم ندارم. بهعبارتدیگر عاشقانه فدای تاریخ انقلاب شدیم. بااینوجود باز همچنان مشغول این کار هستم. رهبر کبیر انقلاب امام خمینی(ره) فرمودند: «باید پایههای تاریخ انقلاب اسلامی ما، چون خود انقلاب بر دوش پابرهنگان مغضوب قدرتها و ابرقدرتها باشد» و من خود را یکی از همین قشر میدانم.
به باور شما نویسنده تراز انقلاب اسلامی کیست و باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
من قبلاً در یکی از سخنرانیهایم گفتهام؛ نویسندهای که درباره انقلاب اسلامی و دفاع مقدس مینگارد و شعر، موسیقی، فیلم، داستان، نقاشی، عکس، مجسمه و هر اثر هنری را خلق و تولید میکند، باید به ارزشهای مقدس اثر خود ایمان داشته باشد.
نمیتوان با نگاهی سکولار اثری برای یک انقلاب مقدس و مذهبی خلق کرد. هر اثر نوشتاری یا تجسمی یا نمایشی از باورهای ما ریشه میگیرد. بنابراین کسی که اعتقاد جدی و محکمی به آرمانها و ارزشهای انقلابی ندارد نمیتواند نویسنده یا هنرمند تراز انقلاب باشد.
در گام دوم انقلاب اسلامی به سر میبریم و در مسیر «جهاد تبیین» طرح چه موضوعاتی در قالب کتاب را ضروری میدانید؟
روحیه جهادی یعنی کار خالصانه کردن با ایمان و اعتقاد برای جامعه و کسی که میخواهد به «جهاد تبیین» بپردازد، نخست باید روحیه جهادی و دوم پشتکار داشته باشد. گروههای جهادی زیادی در مناطق محروم به خانهسازی و خدمات عمرانی و اجتماعی و بهداشتی مشغول هستند و در صداوسیما هم خدماتشان معرفی میشود؛ درحالیکه بسیاری از نویسندگان بهتنهایی و با دستخالی باروحیهای جهادی به نوشتن موضوعات مختلف تاریخی، اجتماعی، ادبی و مذهبی در مناطق مختلف کشور مشغول هستند که نقششان کمتر از سایر گروههای جهادی نیست.
در این راستا نهادهای فرهنگی و علمی و آموزشی میتوانند با بینش و تفکر جهادی بخشی از بودجههای خود را صرف تدوین موضوعات مربوط به تاریخ انقلاب و دفاع مقدس بکنند تا ناگفتههای زیادی از وقایع گذشته برای نسل جدید و نسلهای آینده تدوین و منتشر شود.
تاریخ معاصر ایران رویدادها و اتفاقات زیادی را از سر گذرانده که تشریح و تدوین آنها دهها سال طول میکشد؛ اما اگر نویسندگان معاصر که شاهد و یا نزدیک به این دوره هستند غفلت کنند، نویسندگان و خوانندگان آینده دچار کجاندیشی و تحریفنگاری خواهند شد.
علاوه بر این هنوز شاهد کاستیهای زیادی در زمینه تاریخ انقلاب اسلامی هستیم و هنوز کتاب جامعی درباره برخی از موضوعات منتشر نشده است که میتوان به مواردی چون اصلاحات ارضی در دهه چهل یا واقعه 17 شهریور، محرم سال 57، بازگشت امام در 12 بهمن، اتفاقات بهمن سال 57، درباره دولت موقت، حساب 100 امام و خانهسازی برای محرومان در سال 58، ماجرای بنیصدر، گروههای سیاسی، نهادهای انقلاب مثل جهاد سازندگی و کمیته انقلاب، عملیات دفاع مقدس، ماجرای سلمان رشدی و کتاب آیات شیطانی، خدمات چهلساله جمهوری اسلامی در مقایسه با قبل و صدها موضوع دیگر است که نانوشته یا کم گفته مانده و لازم است نویسندگان و نهادهای پژوهشی باروحیه جهادی به اینگونه موضوعات بپردازند.
رهبری فرمودهاند: «روحیه جهادی یعنی اعتماد به اینکه «ما میتوانیم» و کار بیوقفه و خستگیناپذیر و استفاده از همه ظرفیت وجودی و ذهنی و اعتماد به جوانها. به نظر شما اهلقلم برای این زمانه و افق پیش رو چه باید انجام دهند؟
روحیه جهادی مختص قشر خاص یا تخصص خاصی نیست؛ بلکه در همه زمینههای اجتماعی امکان تبلور آن وجود دارد. هرکس در هر شغل و تخصصی میتواند باایمان و اعتقاد و پشتکار، کمر همت به خدمت مردم ببندد.
نویسندگان بهویژه جوانان هم میتوانند در رشتههای مختلف هنری، ادبی، تاریخی، اجتماعی، سینمایی، شعر، داستان و سایر رشتهها که موردنیاز جامعه است با دقت و ظرافت، آثاری ارزشمند خلق و تولید کنند. اگرچه چاپ این آثار بسیار گران تمام میشود و برای برخی ناممکن است، اما معتقدم بازهم نباید ناامید شد؛ بلکه با همان روحیه جهادی بنگارید و در فضای مجازی و یا در نشریات مختلف منتشر کنید.
روحیه جهادی اقتضا میکند در شرایط سخت، مرد میدان و عمل باشیم وگرنه در وقت آسایش و رفاه همه خود را قهرمان میپندارند. قهرمانان واقعی «جهاد تبیین» در هنگامه جدال با سختیها مقاومت میکنند و راهی برای موفقیت مییابند و تسلیم نمیشوند.
به باور شما نقش و وظایف مدیران بهویژه مدیران حوزهی فرهنگ برای توسعه قلم و نویسنده تراز انقلاب اسلامی براساس سند «مهندسی فرهنگی» و در مسیر تمدن بزرگ اسلامی چیست؟
تبیین موضوعات تاریخی مثل سکهای است که دو رو دارد. یکروی آن «شیر» است که نویسندگان و مورخان انقلابی هستند و مثل شیر جسورانه به تدوین و تشریح رویدادهای تاریخ معاصر میپردازند؛ اما روی دیگر این سکه «خط» است؛ یعنی خطی اعتباری برای تامین بودجه انتشار آثار مؤلفان لازم است.
نمیشود که نهادهای پژوهشی و علمی و فرهنگی بودجههای خود را مخفی کنند و یا جور دیگری هزینه کنند و از نویسندگان انتظار داشته باشند که با شکمگرسنه و نخوردن و نپوشیدن، یکسال صرف تألیف یک کتاب کنند، اما برای چاپ و فروش آثار خود به «چه کنم، چه کنم» بیفتند.
هرسال بودجههای زیاد تحقیقاتی به برخی دانشگاهها و مراکز فرهنگی اختصاص مییابد که اندک آن برای موضوعات انقلاب و دفاع مقدس صرف میشود؛ بنابراین دولت بهویژه وزارت فرهنگ و آموزش عالی، وزارت آموزشوپرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دانشگاههای مختلف، موسسات مطالعاتی، نهادهایی مثل بخش فرهنگی بنیاد شهید، حوزه هنری، سازمان تبلیغات، شورای هماهنگی تبلیغات، حوزههای علمیه، کنگره شهدا، اداره حفظ و نشر ارزشهای دفاع مقدس و مراکز مشابه لازم است تدابیر بهتری برای رفع این نواقص بیندیشند.
نظر شما