امیرحسین بختیاری، مدیر مسوول انتشارات ایرانشناسی:
مردم ایران همیشه از نمایشگاه کتاب استقبال میکنند/ مساله ما فقط فروش کتاب نیست
امیرحسین بختیاری، مدیر مسوول انتشارات ایرانشناسی گفت: نیاز مخاطب امروزی ما با مخاطب گذشته فرق دارد. برنامه ما این است که محصولاتی را تولید کنیم که کمترین ایراد را داشته باشد و آخرین روشها را درنظر بگیریم. مخاطبان ما محصولاتمان را با خود به سفر میبرند. این محصول باید کاربردی باشد. پس فقط مساله فروش کتاب نیست.
وی افزود: گاهی برای چگونگی فروش کتاب ماهها برنامه مشاوره داریم. روی کتاب کار میکنیم تا آن محصولی شود که به مخاطب ارائه میشود. در کتابهایی که مربوط به طبیعتگردی و محیطزیست است این پروسه طولانیتر است. کتابی هست که برای تدوین آن چهار سال زمان صرف میشود. خود طراحی کتاب یکسال و گاه یکسال و نیم طول میکشد. برای تهیه مطالب و عکسها زمان خاصی صَرف میشود و ساعتها روی آن بررسی میکنیم تا به روش درستی برای تهیه و فروش آن برسیم.
مدیر مسوول انتشارات ایرانشناسی ادامه داد: یکی از سیاستهای ما این است که روی محصولمان با تاریخ بازی نکنیم. به این معنا که مخاطبمان را درگیر عدد نکنیم. این کار سبب میشود که مخاطب به ما اعتماد کند. خریدارانی داریم که با ما تماس میگیرند و از ما برنامهریزی سفر میخواهند. ما به آنها برنامه میدهیم. این کار برای ما ارزش فراوانی دارد.
وی در پاسخ به این پرسش که پس از دو سال وقفه در برگزاری نمایشگاه کتاب بهوجود آمد. استقبال کنونی بعد از آن دو سال را چگونه میبینید؟ گفت: دو سال وقفه در برگزاری نمایشگاه کتاب فرصتی بود تا انتشارات ایرانشناسی به بازنگری کتابهای جاپشده و چاپ کتابهای تازه بپردازد. مردم همیشه از نمایشگاههای کتاب استقبال میکنند طوری که غافلگیر میشویم. الآن هم استقبال خیلی خوب است. فقط بحث امسالمان پروتکلهای بهداشتی که آن را هم رعایت میکنیم. بعضیها گِله میکنند که قیمت کتابها گران است. اما اگر کتاب و محصول ارائه شده خوب باشد مردم خواهان آن میشوند. این را هم در نظر بگیریم که مخاطب امروزی با مخاطب مثلاً بیست سال پیش فرق میکند. با فضای مجازیای که شکل گرفته آنها آگاهی بیشتری از خوب و بد محصول دارند. در مجموع از برخورد مخاطب با نمایشگاه راضی هستیم.
بختیاری ادامه داد: دو سال وقفه عملاً برای ما به معنای تعطیلی نبود و ما فعالیتهایمان را انجام میدادیم. تنها فاصلهای که افتاد سبب شد که مخاطبانمان را از نزدیک نبینیم. اما سایت انتشاراتی بود و از طریق فضای مجازی ارتباط داشتیم. بعد از دو سال توانستیم مخاطبان انتشاراتمان را از نزدیک ببینیم. این گام مثبتی است. جالب است که بدانید سال گذشته برای ما پُربارترین سال بود، با این که هنوز تصمیم گرفته نشده بود که نمایشگاه کتاب برگزار بشود، چون آنقدر در آن وقفه وقت داشتیم که کتاب تولید کنیم.
وی همچنین به تازههای نشر و تجدید چاپهای انتشارات ایرانشناسی در نمایشگاه سیوسوم اشاره کرد و افزود: تجدید چاپهایمان چهار یا پنج عنوان است. در همین نمایشگاه 3 عنوان از کتابهای ما تمام شده و دارد دوباره چاپ میشود. همین لحظه که دارم با شما صحبت میکنم 2 عنوان انتشاراتی ما در حال تجدید چاپ است که البته به نمایشگاه نمیرسد. کتابهای چاپ اولمان سفرنامهها هستند. «کُرد در سفرنامهها»، «سفرنامهی میرزا حسنخان»، «سفرنامهی جلالالملک»، «فرهنگ نامهای محلی پرندگان ایران»، «طبیعتگردی با گیاهان ایران» (با تجدیدنظر) چاپ اولیهای ما هستند. کتاب «قارچهای ایران» در این وقفه منتشر شد. کتابهای «ویسورامین»، «هفتپیکر» و «خسرووشیرین» با نگاه نو چاپ شدهاند و از اینرو به عنوان چاپ اولی شناخته میشوند. در حوزهی طبیعتگردی مجموعه کتاب «راهنمای میدانی» خیلی بازخورد خوبی داشت. این کتاب را اولینبار در سال 1389 چاپ کردیم.
بختیاری به نشر کتابهای دو زبانه نیز اشاره کرد و انتشارات شما کتابهای دو زبانه هم پرداخت و گفت: ما به کتابهای دو زبانه خیلی معتقد نیستیم. کتابهای ما یا به فارسی است یا انگلیسی. من کتابهای دو زبانه را نفی نمیکنم، اما انتشاراتی ما چاپ نمیکند. در برنامه ما چاپ کتاب به زبان انگلیسی هست. همانطور که نقشهی ایران را به زبان انگلیسی کار کردیم. اما روانشناسی کردیم و مخاطب انگلیسی زبانمان را دقیقاً بر اساس نیازهایش شناختیم. نه این که همان نقشهی فارسی را به زبان انگلیسی ترجمه کنیم. آن نقشهای که ما برای چینیها چاپ کردیم با نقشهای که برای انگلیسی زبانهاست فرق دارد. اروپاییها به مناطق کویری و بیابانی ما علاقه دارند و دلبستگیای به دیدن مناطق جنگلی ایران ندارند چون اینگونه مناطق در کشور خودشان فراوان است. به هر حال این نکته را در نظر گرفتهایم که بر اساس نیاز مخاطب کدام بخش را بیشتر برجسته کنیم.
بختیاری ادامه داد: درباره فروش نیز باید توجه داشت که هر مخاطبی بر اساس سلیقه خود کتاب انتخاب میکند. بعضی از ما میپرسند که چرا برخی کتابها را در قطع پالتویی چاپ میکنید و چرا اینقدر کوچک چاپ شدهاند؟ حتی گاهی میگفتند با این کار ارزش کتاب را پایین آوردهاید. در حالیکه ما آنقدر به هدف خود ایمان داشتیم که پافشاری کردیم. نتیجه آن را اکنون میبینید که چگونه مخاطبان استقبال کردهاند. چون کتابهای ما بهگونهای طراحی شده که آن را بتوان با خود به سفر بُرد.
منِ ناشر باید به مخاطبم آموزش بدهم که کتاب را چگونه تهیه کند. هر کتابی رسالتی دارد. نباید توقع داشته باشیم که در یک کتاب همه چیز باشد. برای مثال، کتابی داشته باشیم که دربارهی همه ایران باشد. این گونه کتابها عمومی است و کاربردی نیست. در حالی که شما قبل از سفر یک نقشهی راه ساده میخواهید که فقط راهها را به شما نشان بدهد. وقتی وارد منطقهای میشوید باید کتابهای تخصصی همراهتان باشد. در این موقع کتابی که به مناطق دیگر پرداخته باشد اصلاً به کار شما نمیآید و فقط هزینه را بالا میبَرد. این گونه کتابها از بیرون جذاباند اما تنها داخل کتابخانه جا میگیرند و هیچوقت بهدرستی از آنها استفاده نمیشود.
ما در ایرانشناسی شعاری داریم که میگوید: «آگاهانه سفر کنیم». چون معتقدیم وقتی آگاهی باشد در حفظ طبیعت و میراث کشورمان بیشتر میتوانیم نقش داشته باشیم. یک مثال ساده بزنم: پروانههای ایران بسته به نوع گیاه زندگی میکنند. اگر آگاه باشیم که این نوع گیاه برای پروانهی خاصی است که تنها در ایران وجود دارد، هنگام مواجه شدن با آن در طبیعت به آن احترام میگذاریم و آن را نمیچینیم که بعد از زمان کوتاهی پلاسیده شود. این آگاهی سبب میشود که محیط زیست و زیستگاه پروانه حفظ شود.
گاهی موجی شکل میگیرد و همه فسیل جمع میکنند، یا شهاب سنگ برمیدارند یا استالاگمیتها را از غارها جدا میکنند. اگر آگاهی باشد و بدانیم که اینها میلیونها سال طول کشیده تا تشکیل شوند و فقط در زمانی که در منطقه خودشان هستند هویت دارند، آن وقت دست به چنان کاری نمیزنیم. آن را از منطقهاش جدا نمیکنیم و اجازه میدهیم که دیگران هم ببینند و لذت ببرند.
ما معتقد هستیم که هر چقدر سطح آگاهی بالا برود مطمئناً آبادانی بیشتر خواهد بود. ما سعی میکنیم که حتی اگر شده چهرهبهچهره به مخاطب بگوییم که مثلاً مارمولکها هیچگونه سیاهی نور ندارند و این داستانی دروغین است که به ما منتقل شده و مارمولکها ضرری برای محیط زیست ندارند. منظورم این نیست که مارمولک را بگیریم و در خانه نگه داریم، میگویم حداقل برای کشتن آنها از مواد شیمیایی استفاده نکنیم.
وی در پاسخ به این پرسش که نشر ایرانشناسی برای آگاهی و جذب گردشگران خارجی چه برنامهای دارد؟ گفت: در بحث گردشگری خارجی منِ ناشر باید در قسمتهای غیر زبان فارسی سرمایهگذاری کنم. این موضوع نیاز به یک بستر مناسب دارد. همان داستان کپیرایت است که این که امکان را داشته باشیم که در نمایشگاههای بینالمللی با کمترین هزینه شرکت کنیم. یعنی فضا برای ناشر ایجاد بشود که بتواند به صورت حرفهای (این نکتهای مهم است) تولیداتش را در نمایشگاه بینالمللی نمایش بدهد، نه این که فقط شرکت کند.
نمایشگاههای ایران بر اساس تکنیک خودشان که خیلی خوب هم هست، برگزار میشود. ولی در نمایشگاههای بینالمللی باید بر اساس قوانین آنها جلو برویم. یک نمونهاش در سال 2017 بود که ما در نمایشگاه فرانکفورت شرکت کردیم. اولین حضورمان بود. قوانین نمایشگاه را خواندیم و با آن آشنا شدیم. با بعضی همکارانمان هم مشورت کردیم. در همان حضور اولمان 3 قرارداد فروش داشتیم. اما چون ما در بازارهای کپیرایت جهان نقش و جایگاهی نداریم خیلی خوب با ما برخورد نشد. چون ما در کپیرایت جهانی نیستیم برخورد آنها خوب نیست. ما باید وجهه بینالمللیمان را بهتر نمایش بدهیم و این کار با وارد شدن ما به این چرخه و احترام به قوانین آنها بهدست میآید. همان قوانین را هم در کشور خودمان رعایت کنیم. چرا باید یک عنوان کتاب را 10 ناشر چاپ کند؟ بعضی وقتها مخاطبانمان میپرسند فلان کتاب را از کجا بگیریم؟ به آنها میگوییم ناشرش مهم است. اگر یک عنوان را دهها ناشر چاپ کنند باعث سردرگمی میشود.
نظر شما