احسان رضایی، مجری برنامه نشست را با این سوال از شرفیخبوشان آغاز کرد که ارزیابی او از 14 دوره برگزاری جایزه جلال چیست؟
شرفیخبوشان در ابتدا به این حرکت خوب در نمایشگاه کتاب که نویسندگان بتوانند با مخاطبان خود دیداری داشته باشند اشاره کرد و در پاسخ به سوال گفت: به طور عمومی و کلی جوایز ادبی تاثیرگذار هستند. ذات جوایز در معرض دید گذاشتن، معرفیکردن و اعلام آثار به کسانی است که حوزه مورد علاقهشان را دنبال میکنند. این اعلام و معرفی اثر، کمترین چیزی است که یک جایزه ادبی انجام میدهد.
او درباره اثرات دیگر برگزاری جوایز ادبی در کشور افزود: انگیزه و سرزندگی در میان مولفان و پدیدآورندگان ایجاد میکند، چون کار تولیدی آنها شناخته و پسندیده میشود.
این نویسنده نامآشنای کشور درباره کارآیی جوایز در حوزه کتاب بیان کرد: جایزه کتاب در دو بخش کارآیی دارد؛ بخش مخاطبان و خوانندگان، و بخش پدیدآورندگان آثار. به همین سبب است که در بسیاری از کشورها که درصد مطالعه در آنها بالاست، تعداد جوایز مرتبط با کتاب نیز زیاد است. تنوع و تعدد جوایز نشان میدهد که اثرگذارند بهخصوص در حوزهی کتاب. چه خوب است در ایران شاهد تعدد جوایز باشیم و کیفیت آنها هم بهتر شود.
نویسنده رمان «بیکتابی» وظیفه جایزه جلال را مخاطبیابی برای خود و شناختن دایره مخاطبانش دانست و گفت: اصلیترین کارکرد جایزه این است که یک کتاب معرفی، خوانده و توسط جامعه هدف دیده شود. جایزه جلال در این زمینه موفق بوده است. مثل کتاب خودم «بیکتابی» که به چاپ هشتم رسیده است. اگر جایزه جلال نبود توقع نداشتم به این چاپ برسد. مخاطب این جایزه به واسطه این معرفی، کتاب را شناخته است.
او شمارگان کتابها را یکی از سنجههای قابل اعتنا برای اثرگذاری یک جایزه دانست.
احسان رضایی در ادامه نشست گفت: شما علاوه بر اینکه نویسنده هستید در انتشار آثار ادبی نیز نقش دارید. وضعیت داستانهای ایرانی را در آغاز قرن جدید چهطور میبینید؟ ارزیابی شما چیست؟
شرفی خبوشان در پاسخ بیان کرد: در دهه اخیر در حوزه ادبیات داستانی ما در دو مسئله چشمانداز روشنی داریم؛ یکی ورود زنانمان در عرصه داستاننویسی است و دیگری حضور نسل جدیدِ داستاننویسان است.
او درباره موضوع زنان داستاننویس افزود: زنان داستاننویس بسیار چشمگیرند، هم در تعداد و هم در کیفیت آثار، و تعدادشان از مردان داستاننویس در حال پیشیگرفتن است. این یک پیامد خوب در دهه اخیر است و دلایل مختلفی نیز دارد؛ تاریخی، فرهنگی و... به نظر من این یک نکته درست و نقطه درخشانی است در ادبیات معاصر ما. چون عقیده شخصی بنده این است که کلا روایت و داستان جنس زنانه دارد. اینکه زنان به این قابلیت روایتگری خود پی بردند و وارد عرصه شدند باعث خرسندی است. آنها از دغدغهها، خواستهها و مسایل خود میگویند که مهم است. اتکای هر جامعه بر زنان آن جامعه است.
او درباره مورد بعدی که حضور نسل جدید داستاننویسان است گفت: من این را حسن میدانم که کلاسها و انجمنهای داستاننویسی زیاد شده است، هرچند که نواقصی دارد. نسل جدید، داستاننوشتن را دوست دارند. دوست دارند دست به قلم شوند و روایتگر باشند. قبلا این تعداد کم بوده است چون شاید خود را صاحب صدا نمیدانستند، اما بهخصوص در این دهه اخیر خود را در جایگاه روایتکردن میدانند، که البته فضای مجازی در این زمینه بیتاثیر نبوده است. چون دست هر کسی رسانه است و احساس میکنند که باید حرف بزنند. وظیفه ما در جوایز ادبی این است که از این فرصتها استفاده، و این آثار را رصد کنیم.
او در بخش پایانی صحبتهای خود بیان کرد: بین مدنیت و رمان رابطه اساسی و تنگانگی وجود دارد. ما نیاز داریم که ارتباط شهروندان را با رمان بیشتر کنیم. در جامعه ما رمانخوانی و انتقال فرهنگ ضعیف است. تکتک مردم باید به واسطه داخلشدن در جهان رمان با شکل مدنیت خو بگیرند و بدانند سازوکارهای زیستن انسان در یک مدینه چیست. این را رمان میتواند انجام دهد زیرا به دلیل وجود ساختار ادبی و کنشها و واکنشها ذهن را آماده میکند تا بتواند مسائل موجود در جامعه را تبیین کند. رمان میتواند آنچه را که نظام آموزشی در آن ضعیف است جبران کند.
در پایان نشست محمدرضا شرفی خبوشان بخشی از کتاب «بیکتابی» خود را برای مخاطبان خواند و به سوالات آنها پاسخ داد.
سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از 21 تا 31 اردیبهشتماه ۱۴۰۱ با شعار «با کتاب سلامتیم» در دو بخش حضوری در مصلای امام خمینی (ره) و مجازی در سامانه ketab.ir برگزار میشود.
نظر شما