یکشنبه ۵ تیر ۱۴۰۱ - ۰۸:۴۵
مواجهه با آسیب‌های اجتماعی مبتنی بر تئوری‌های علمی باشد/نسبت خودمان را با گفتمان غرب مشخص کنیم

فیاضی گفت: امروزه کشور ما درگیر آسیب‌های اجتماعی متعددی است که نیاز به مطالعه نظری دارد، حاکمیت برای مواجهه با‌ آنها از تئوری‌ها و مفاهیم علمی استفاده کند. همچنین ما باید مبتنی بر شرایط داخلی کشور خودمان چهارچوب مفهومی تولید کنیم و براساس آن آسیب‌ها را تحلیل کنیم.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، الهه شمسبایستگی تحقیقات دقیق و منسجم، نظریه‌پروری و نوآوری پیرامون زیرساخت‌های اندیشه‌ دینی و نظامات اجتماعی مبنی بر آن، و ضرورت پرداخت علمی‌و روزآمد به حوادث واقعه‌ فکری، به فراخور شرایط کنونی و لزوم آسیب‌شناسی در حوزه‌ فرهنگ ملی و باورداشت‌های رایج دینی، به‌منظور تبیین و عرضه‌ صحیح و دفاع معقول از اندیشه‌های دینی و صیانت از هویت فرهنگی کشور، تأسیس نهاد علمی‌ـ پژوهشی و آموزشی، دانشگاهی و حوزوی ممحض و کارآمدی را فرض می‌نمود. بر این اساس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌ اسلامی‌تأسیس شده است که یکی از سه پژوهشکده مهم آن، پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی است که پرداختن به موضوعات فرهنگی، تربیتی، هنری، ادبی، غرب شناختی و تاریخی و همچنین بازپیرایی مواریث مکتوب علمی‌اسلامی‌در حوزه تاریخ، تمدن، فرهنگ و هنر ایران و اسلام از اهداف آن است. ایبنا در موضوعات فرهنگی و اجتماعی گفتگویی با مسعود فیاضی رئیس این پژوهشکده، انجام داده که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

ابتدا توضیحی درباره فعالیت‌های اخیر و چشم‌انداز پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی ارائه دهید و بفرمائید این پژوهشکده دقیقا در چه حوزه‌هایی فعالیت می‌کند؟
پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی که در حوزه فرهنگ و مباحث اجتماعی به تحقیق و پژوهش می‌پردازد، پنج گروه علمی‌ و یک مرکز تخصصی دارد. در هر گروه علمی‌ و همین‌طور در مرکز تخصصی مزبور حوزه‌های دانشی مشخصی تعریف شده است که محققان و اعضای هیات علمی‌ مختلفی در آنها مشغول فعالیت هستند. اگر بخواهم محور اصلی این پژوهشکده و مطالعات آن را دریک کلمه عرض کنم، می‌گویم که محور اصلی این پژوهشکده مسئله «هویت» است. از این جهت هر یک از گروه‌های علمی‌ به بعدی از ابعاد هویت می‌پردازند که تعیین کننده رسالت هر یک از گروه‌های این پژوهشکده است. اولین گروه پژوهشکده، گروه فرهنگ‌پژوهی است. در این گروه مباحث مربوط به فلسفه فرهنگ (شامل چیستی، ماهیت، مولفه‌ها، قواعد تغییر و قواعد تعامل فرهنگ و ..)، مباحث مربوط به علم فرهنگ، مباحث مربوط به تعلیم و تربیت، مباحث مربوط به آسیب‌های اجتماعی، بحث‌های تطبیقی بین متفکران اسلامی‌ و متفکران غربی در حوزه فرهنگ و مسائلی از این دست بحث می‌شود.

در حوزه فلسفه فرهنگ این نکته وجود دارد که متفکرین غربی در این ساحت تمرکز زیادی داشته‌اند ولی در بین متفکرین اسلام این بحث از غنای کافی برخوردار نیست. البته مباحثی در بین فیلسوفان اسلامی‌ در این زمینه وجود دارد که باید استخراج شود و از همین جهت یکی از پژوهش‌های فعلی گروه در همین راستا است. در این بخش گروه دنبال تولید نظریه فرهنگ مبتنی بر مبانی حکمی، فلسفی، اسلامی‌ و ایرانی است.

یکی از موضوعات مهم دیگر این گروه مسائل حوزه تعلیم و تربیت کشور است. این گروه با تاسیس میز سیاست‌پژوهی آموزش و پرورش در مقام آن است که برای مسائل مختلف آموزش و پرورش کشور اقدام به راه‌حل‌های علمی‌ برای برون رفت از معضلات تعلیم و تربیت و ارتقاء این موضوع مهم در کشور کند. به هر حال تعلیم و تربیت اسلامی‌ نیازمند نظریه پردازی و ارائه راهکارهای بومی‌ است. در این گروه تمرکز ویژه‌ای نیز بر مقوله آسیب‌های اجتماعی است. نکته قابل توجه این است که امروزه کشور ما درگیر آسیب‌های اجتماعی متعددی است که نیاز به مطالعه نظری دارد، حاکمیت باید مبتنی بر یک سری تئوری‌های علمی‌ با این‌ آسیب‌ها مواجهه کند. مثلا چون در روش توسعه شهرها، توزیع امکانات در کشور درست و علمی‌ نبوده است، مشاهده می‌کنیم که یک آسیب بسیار جدی در کشور به نام حاشیه نشینی به وجود آمده است. از حدود نود نقطه کشور یک سری مهاجرت‌ها رخ داده که در حاشیه شهرهای بزرگ ساکن شده‌اند. این مهاجرت‌ها مشکلاتی را هم برای مهاجرت کنندگان و هم برای جامعه پدیدآورده است. این پدیده بخش زیادی از جامعه را درگیر خودش کرده است. ما اکنون حدود هزارو صد محله در شهرهای بزرگ داریم که تعریف حاشیه‌نشینی برای آنها صدق می‌کند پس یک جمعیت زیادی را به خودش اختصاص می‌دهد. نکته اینجاست که مواجهه با پدپده نیازمند مباحث تئوریک است که این گروه از این جهت بر این مسئله تمرکز کرده است.

همچنین بحث اعتیاد، زنان بدسرپرست، کودکان کار و فسادهای اخلاقی مواردی هستند که مواجهه با آنها نیازمند بحث‌های نظری و تئوریک است. البته کشورهای دیگر در هر یک از این مسائل نیز به راهکارهایی رسیده‌اند که باید مورد توجه قرار گیرد اما می‌دانیم که مسائل فرهنگی و اجتماعی، بوم به بوم، بسیار فرق می‌کنند. یعنی کشور به کشور، فکر به فکر، مبنا به مبنا مواجهه با مسائل فرهنگی اجتماعی تفاوت دارند. هرچند اشتراکاتی نیز می‌توانند داشته باشند. از این مهم این است که راهکارهای علمی‌ مواجهه با این مسائل مبتنی بر چارچوب‌های نظری اسلامی‌ و ایرانی خودمان باشد.

دومین گروه پژوهشکده، گروه «غرب‌شناسی» است که در مقام بررسی انتقادی تمدن غرب به مثابه یک تمدن قابل توجه و رقیب تمدن ایرانی اسلامی‌ است. سومین گروه در حوزه ادبیات و اندیشه تمرکز کرده و روی آن فعالیت می‌کند؛ بحث ادبیات داستانی، شعر، خاطره و فیلم‌نامه فعالیت‌هایی است که در این گروه انجام می‌شود و آثار خوبی از جمله کتاب در زمینه فلسفه فیلم و  ادبیات داستانی نیز تولید شده است.

گروه چهارم به مباحث تاریخی می‌پردازد. مباحث تاریخی بسیار مهم است و هویت تاریخی اشخاص و جوامع را نشان می‌دهد. تاریخ نشان دهنده تعینات یک تمدن بوده و مطالعه آن حتی آینده هر تمدنی را نشان می‌دهد. گروه غرب‌شناسی ناظر به تمدن غرب است ولی این گروه ناظر بر تمدن ایرانی-اسلامی‌ خودمان است. زیرا اسلام و ایران یک عقبه خیلی سترگی دارند. اکنون ایران، تمدنی نیست که به راحتی بتوان کنارش گذاشت. تمدنی است که در آن شاهنامه، حافظ، سعدی و رودکی داریم و این‌ها ریشه‌دار است و به‌راحتی قابل کنار گذاشتن نیست. بنابراین بحث تاریخ و تمدن یکی از بحث‌های خیلی جدی است که ما در این پژوهشکده دنبال می‌کنیم.

گروه پنجم نیز به «مطالعات انقلاب اسلامی» اختصاص دارد. زیرا نگاه ما به انقلاب اسلامی، انقلاب به مثابه یک واقعه نیست، بلکه نگاهمان به انقلاب این است که انقلاب یک واقعیت و یک تفکر زنده و پویا است. تفکری که در جریان است و جوشش دارد و قطعا با مسائلی نیز مواجه است که باید آنها را حل کند. این گروه راجع به خود این پدیده و مسائلش بحث می‌کند. تفکر انقلاب اسلامی‌ عناصری دارد از جمله استقلال، آزادی، حمایت از مظلوم، تقابل با استکبار و .. از این جهت مسئله فلسطین، محور مقاومت و مسائلی از این دست مسائل آن است. در این گروه جریانات مختلف موثر در انقلاب نیز محل توجه هستند همچنین بحث سرمایه اجتماعی انقلاب یکی دیگر از حوزه‌های قابل توجه در گروه است.

علاوه بر این گروه‌های مرکزی نیز ذیل این پژوهشکده وجود دارد که به موضوع فضای مجازی می‌پردازد. در این مرکز مباحث نظری حوزه فضای مجازی و همینطور تولید سیاست‌های لازم در این حوزه انجام می‌شود. پژوهشکده ما به‌دنبال تأمین زیر ساخت‌های نظری در حوزه‌های فکری و حکومتی در عین مواجهه با مسائل انضمامی‌ جامعه در این حوزه‌ها است. از اینرو در موضوع فضای مجازی نیز هم ناظر به بحث‌های نظری این حوزه سخن می‌گوییم و هم مسائل انضمامی‌آن.

درباره گروه غرب‌شناسی توضیح بیشتری دهید و بگویید از منظر تمدنی، توجه به مبانی فکری شکل دهنده تمدن غرب جدید، چطور هویت این گروه را مشخص می‌کند؟
توجه دارید که هر تمدن دارای عناصری است که برخی از آنها نسبت به بقیه زیربنایی‌تر بوده و پایه‌های اساسی تمدن را شکل می‌دهند. مبانی فلسفی و اندیشه‌های بنیادین هر تمدن از این سنخ هستند. در غرب بعد از رنسانس، یک تغییری در این مبانی و اندیشه­‌ها شکل گرفت که موجب تغییرات زیادی در دیگر عناصر تمدن غربی شد. انسان‌گرایی و حتی خدا انگاری انسان در موطن معرفت و پایه قرار گرفتن عقل خودبنیاد بشری در هر شناخت، آن هم عقل بریده از متافیزیک و وحی مهمترین این مبانی بود. چیزی که تا قبل از آن در قرون وسطی وجود نداشت و بعد از رنسانس ایجاد شد. همین تغییر پارادایم به عنوان زیربنایی‌ترین گزاره تمدن‌­ساز،  عوارض بسیاری ایجاد کرد و در حوزه‌های مختلفی از جمله حوزه تولید علم، حوزه فرهنگ، حوزه سبک زندگی و .. موجب تغییرات زیادی شد. این تمدن جدید به برکت تولید و توسعه علم و در نتیجه دستیابی به فناوری‌های خیره کننده جدید، به طور چشمگیری خود را  در جهان توسعه داد به گونه‌ای که اکنون ما نمی‌توانیم نسبت خودمان با آن را معلوم نکنیم. زیرا ما در همه حوزه‌ها با نظریه‌ها و تولیدات این تمدن به عنوان تمدن و تفکر رقیب تفکر جمهوری اسلامی‌ مواجه هستیم. توجه دارید که تا قبل از فروپاشی شوروی، کل جهان به دو بلوک شرق و غرب تقسیم می‌شد که هر دو زائیده همین مبنا و تفکر بودند. بلوک غرب مبتنی بر اندیشه‌های لیبرالیستی و بلوک شرق مبتنی بر اندیشه‌های سوسیالیستی اداره می‌شد که هر دو فرزندان اومانیسم بودند و بعد از فروپاشی شوروی اندیشه‌های لیبرالیستی همه جهان را گرفته است و تنها کشورهایی که تفکر انقلاب اسلامی‌ را قبول دارند عمده مخالفان این تفکر را شکل می‌دهند. به هر حال ما با غرب فکری مواجهیم نه لزوما با غرب جغرافیایی، تمدنی که ریشه‌اش کاملا بر عقل خودبنیاد است و از عقل و متافیزیک فاصله معناداری دارد. در عوض تفکر انقلاب اسلامی‌ مبتنی بر وحی و متافیزیک است و در حال شکل دادن به تمدن جدید اسلامی‌ است. از این جهت نسبت "ما" و "غرب" فراگیرترین مسئله‌ای است که باید در حوزه‌های مختلف به آن توجه کنیم. "ما" یعنی هویت ایرانی و اسلامی‌مان و "غرب" یعنی تفکر بریده از وحی و متافیزیک. گروه غرب‌شناسی ما از این منظر به غرب فکری و این تمدن می‌پردازد و نقدهای وارد بر آن را مطرح می‌کند.

با توجه به اینکه سال‌هاست درباره فضای مجازی پژوهش‌های عمیق دانشگاهی انجام می‌شود، چرا پژوهشکده شما از برداشت‌های دانشگاهی-پژوهشی استفاده نمی‌کند؟ چرا از نظریه‌های علم ارتباطات و رسانه و مطالعات فرهنگی که در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود برای نظریه‌های جدید و تحلیل‌هایتان از فضای مجازی استفاده نمی‌کنید؟
 ما در پژوهشگاه بنا به کار تکراری نداریم، یعنی کاملا در هر حوزه تخصصی که ورود پیدا می‌کنیم محققان نسبت به نظریات علمی‌ای که در آن حوزه تولید شده است اشراف و اطلاع پیدا می‌کنند. از این جهت در مورد مطالعات انجام شده نیز بی‌ارتباط نیستیم. اما نکته اینجاست که ما در این حوزه مبتنی بر مبانی بومی‌نیاز به تولید هستیم و بسیاری موضوعات است که هنوز در مقام تولید علم برای آنها نبوده‌ایم. هر موضوعی که در فضای حقیقی بوده است در فضای مجازی باید باز تولید شود و محتوای مناسب اقتضائات خودش را باید برایش تولید کرد. از این جهت خیلی محتاج مباحث نظری جدید در این حوزه هستیم.

باتوجه به اینکه اینجا دوباره به سمت غرب و نظریه‌های غرب بر می‌گردیم آیا ادعای استقلال در مباحث علمی‌و نظری از غرب، و عدم پذیرش فکر و فلسفه غرب از سوی جمهوری اسلامی، درست است؟
همانطور که عرض کردم گفتمان فکری غرب به عنوان گفتمان رقیب جمهوری اسلامی‌ مطرح است ولی معنای این سخن این نیست که در تولیدات علمی‌ آنها مسائل قابل اقتباس و مفیدی وجود ندارد. از این جهت ما با مطالعات تطبیقی باید سره را از ناسره در تفکرات غربی تشخیص داده و نکات مثبت که با دستگاه فکری ایرانی اسلامی‌ خودمان همخوانی دارد را اقتباس کنیم. اما نکته این است که به هر حال دستگاه فکری غرب و دستگاه فکری انقلاب اسلامی‌ یکی نیستند و از این جهت جمهوری اسلامی‌ در عین اینکه باید دست به انتخابهای عالمانه و صحیح از تمدن غرب بزند ولی حتما نیازمند تولید بومی‌ است و باید خودش را در این معرکه تعریف کند و تولیدات علمی‌مورد نیازش را انجام دهد.

و به عنوان آخرین سوال آیا شما در پژوهشکده در زمینه کاربردی کردن تحقیقات انجام شده هم فعالیت می‌کنید؟
پژوهشکده اکنون درحال ورود در حوزه دیگری به نام «سیاست‌پژوهی» است که بسیار مهم است. ما اکنون در گروه‌هایمان با رویکرد پژوهشکده‌ نظریاتی تولید می‌کنیم که ببینیم ثمره آن در حکمرانی، در ادامه حکومت و در مواجهه حکومت با این پدیده‌ها چیست؟ یعنی نیاز داریم بعد از اینکه بحث نظری کرده و نظریه‌های مورد نیاز در عرصه‌های مختلف را تولید کردیم، در حوزه حکمرانی نیز ورود کرده و در ساحات مختلف به حکومت پیشنهاد سیاست کنیم تا اینکه مواجهه حکومت با مسائل و موضوعاتش را مبتنی بر چارچوب‌های علمی‌ و نظری کنیم. این اتفاق در میزهای سیاست پژوهی که ذیل گروه‌های علمی‌ شکل می‌گیرد انجام خواهد شد. هدف تاسیس این میزها این است که از سویی نظریات تولید شده در گروه‌های علمی‌ کاربردی‌تر و عینی‌تر تولید شوند و از سوی دیگر ثمره آنها در اداره حکومت به خوبی مشخص شود و دامنه تاثیرگذاری آنها به عرصه حکومت داری نیز کشیده شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها