به مجموعه ارزشهای زبانشناسی نقشبسته بر دیوارههای تخت جمشید میتوان توصیفات 2500 سالهای نیز اضافه کرد که همزمان با دوره هخامنشی توسط مورخان مشهور یونانی یعنی هرودت، کتزیاس و گزنفون آغاز میشود و پس از آن تا به امروز توسط مورخان، سیاحان، مستشرقان، سفرنامهنویسان در منابع مختلف در وصف تخت جمشید مکتوب شده و در نوع خود کمنظیر است.
به همین نسبت میراث جهانی تخت جمشید نیز علاوه بر همه ارزشهای معمارانه خود به منظور بهرهمندی از مجموعهای بینظیر و متنوع از میراث زبانی از جایگاهی ویژه در فرهنگ و تاریخ این سرزمین برخوردار است و میتوان سیر تحول و تطور خط را از دوره هخامنشی تا دورههای متأخر اسلامی در کتیبههای اصلی منقوش بر دیوارهها و در یادگار نوشتههای پس از ویرانی محوطه تا به امروز ردیابی کرد. تعدد و تنوع این خطوط بر دیوارههای محوطه به گونهای است که کاخ تچر را بهتنهایی موزه خط و زبان ایرانی نام نهادهاند.
به مجموعه ارزشهای زبانشناسی نقشبسته بر دیوارههای تخت جمشید میتوان توصیفات 2500 سالهای نیز اضافه کرد که همزمان با دوره هخامنشی توسط مورخان مشهور یونانی یعنی هرودت، کتزیاس و گزنفون آغاز میشود و پس از آن تا به امروز توسط مورخان، سیاحان، مستشرقان، سفرنامهنویسان در منابع مختلف در وصف تخت جمشید مکتوب شده و در نوع خود کمنظیر است بنابراین با میراثی مواجه هستیم با محتوایی کمنظیر که ارزشهای معنوی بیشماری را با خود به همراه دارد؛ یگانه میراث زبانی در میان میراثهای جهانی که با شواهدی از دوره هخامنشی تا دوره معاصر و با طیفی از صاحبان این کتیبهها از پادشاهان گرفته تا مردم عادی رخنمایی میکند.
با توجه به کشف حدود 30 هزار قطعه گلنبشته از باروی شمالی تخت جمشید میتوان این محوطه تاریخی را یکی از مهمترین بایگانیهای جهان باستان به شمار آورد. به یمن پیدایش این بایگانی که خوانش الواح آنها در ۹ دهه گذشته تا به امروز در حال انجام است، شناخت ما نسبت به این دوره تاریخی و ارزشهای میراث زبانی آن فزونی یافته است. این گنجینه با وجود سادگی در ابعاد و محتوا، روزنهای نوین به جهان و جهانبینی عهد هخامنشی میگشاید. با وجود کارزارهای فراوان و کشورگشاییهای گسترده در عهد هخامنشی، حضور نظم، قانون و اخلاق حاکم، خود تأییدی است بر بیهمتایی فرهنگ، هنر و تاریخ این سرزمین بهویژه در پارسه. با توجه به همه ارزشهای میراث زبانی، حفاظت از آن نیز از اهمیتی ویژه برخوردار است.
اگر چه در خصوص مواریث فرهنگی میتوان بخشهایی از آن را بر اساس قراین و شواهد، مورد مرمت و بازسازی شکلی قرارداد اما میراث زبانی در صورت فرسایش و تخریب، قابلیت بازسازی نخواهدداشت. بنابراین با توجه به ارزشهای ویژه این دسته از میراث، ضرورت دارد حفاظت بیشینه را بهویژه در برابر فرسایشهای محیطی ناشی از تأثیر عوامل اقلیمی در مورد آن تأمین کرد و به کار بست.
نظر شما