چهارشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۱ - ۰۸:۰۵
جهنمی که برای یاران صدام برپا شد

در بخش انتهایی کتاب «در کمین گل سرخ» خاطره شهید صیاد شیرازی از یورش منافقین در پایان جنگ و مواجهه نیروهای ما با این «یاران صدام» در عملیات مرصاد مرور می‌شود. عملیاتی که ظرف چند ساعت، توهمات منافقین و سرکرده آنان را نقش بر آب کرد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) «درست سه روز بعد از پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران، ارتش عراق در یک حمله گسترده به سوی خرمشر هجوم برد و به‌زودی تا 30 کیلومتری این شهر رسید. اما با اشاره امام مجدداً نیروهای مردمی به جبهه ریختند و در یک جنگ تن به تن انسان با تانک، دشمن را تا مرزهای بین‌المللی به عقب راندند. هنوز جنگ تمام نشده بود. کاروانی از غرب در سودای حکومت بر ایران، پیش می‌آمد!» روایت، روایت محسن مؤمنی است در کتاب «در کمین گل سرخ» کاری از انتشارات سوره مهر. کتابی درباره زندگی شهید علی صیاد شیرازی که در مواجهه با یورش منافقین، در عملیاتی که عملیات مرصاد نامیده شد نقش مهمی ایفا کرد.
 
مؤمنی ادامه می‌دهد «آن روز تیمسار صیاد در جنوب بود که خبر حمله سنگین دشمن از غرب را شنید. او آن روز از طرف شورای عالی دفاع به مأموریت آمده بود تا فعل و انفعالات اخیر جبهه‌های جنوب را از نزدیک بررسی کند. برگشت به تهران. حمله عراق به جنوب بعد از پذیرش قطعنامه از سوی ایران، باعث شده بود تمام نیروهای مؤثر به آن جا کشیده شود و جبهه‌های غرب خالی بمانند. در چنین اوضاعی رهبران سازمان مجاهدین خلق که در رکاب حاکم عراق بودند، وقت را برای حمله به ایران مناسب دیدند. در کمتر از 24 ساعت موفق شدند کاروانی با حدود 15 هزار نفر زن و مردم را مهیای جنگ با ایران کنند. مسعود رجوی به سربازانش گفته بود نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به علت حملات اخیر ارتش عارق از هم پاشیده است و در داخل نیز دولت به علت پذیرش قطعنامه 598 اقتدارش را از دست داده است، بنابراین ما که به کرمانشاه برسیم از همه‌جای ایران مردم به نفع‌مان وارد میدان می‌شوند.»
 
توهم زده بود. مدت‌ها بود که در توهماتش زندگی می‌کرد. «او چنان در عالم تخیل کار ایران را تمام شده می‌دانست که نخواست وقت را با جواب دادن به اشکالات یارانش از دست دهد، سرمست از پیروزیی که خیالش را می‌کرد به آنان گفت: جمع‌بندی نهایی در میدان آزادی!» سوم مرداد راه افتادند و از تنگه موسوم به پاتاق وارد خاک ایران شدند. با حمایت ارتش بعث، خط اول دفاعی را پشت سر گذاشتند، از سرپل ذهاب عبور کردند و به شهر کرند رسیدند. گویا خود رجوی هم سوار بر خودروی ضدگلوله همراه آنان بود. اما برخلاف توهماتش، کسی به استقبال او و نیروهایش نرفت. کسی گاو و گوسفندی برای‌شان قربانی نکرد، «بلکه با داس و تبر از خانه و کاشانه‌شان دفاع کردند.» شهر سقوط کرد و مهاجمان، چنان که از آنان انتظار می‌رفت، از مردم عادی آنجا انتقام گرفتند.
 
حمله ناغافل بود و شورای عالی دفاع، در ساعات نخست آن را تهاجمی از سوی رژیم بعث تلقی کرد. شهید صیاد تعریف می‌کرد «شبانه خودم را با یک فروند هواپیمای فالکون به کرمانشاه رساندم و صحنه پیشروی دشمن را از نزدیک مشاهده کردم و متوجه اوضاع شدم. چنان جو پریشانی و اضطراب در مردمی ایجاد شده بود که سراسیمه از خانه بیرون آمده بودند. از طرفی جاده کرمانشاه به بیستون از خودروهایی که در انتظار جابه‌جایی بودند مملو بود و ترافیک سنگینی ایجاد شده بود. بر این اساس با یک فروند هلی‌کوپتر از فرودگاه به سمت یکی از قرارگاه‌های تاکتیکی سپاه پاسداران مستقر در طاق‌بستان حرکت کردیم. نیمه‌شب چهارم تیر ماه بود تا یک‌ساعت و نیم نتوانستیم ماهیت دشمن را به دست آوریم که چه کسی است که همین‌طور در حال پیشروی است.»
 
اواخر ساعت دوم حضورش در منطقه، به واقعیت ماجرا پی برد و طرحی برای کوبیدن آنان ریخت. «ساعت 5 به پایگاه رفتم. همه را آماده و مهیا برای توجیه دیدم. پس از توجیه خلبان‌ها تأکید کردم وضعیت خیلی اضطراری است، چاره‌ای نداریم. هلی‌کوپترهای کبری باید آماده باشند. یک تیم آتش آماده شد. ابتدا خودم با یک هلی‌کوپتر 214 برای شناسایی دقیق و هماهنگی به سمت مواضع حرکت کردم و به این ترتیب اولین عملیات را علیه نیروهای مهاجم و منافقین آغاز کردیم.»
 
عملیات مرصاد صبح روز پنجم مرداد، با رمز یاعلی آغاز شد. مؤمنی می‌نویسد «در تنگه چهارزبر چنان جهنمی برای یاران صدام برپا شد که زمانی برای پشیمانی نمانده بود. جاده به زودی انباشته از ادوات سوخته شد. همزمان با عملیات هوانیروز، علاوه بر گروه‌های مردمی، تعدادی از لشکرهای سپاه نیز که از جنوب به غرب آمده بودند، وارد عملیات شدند. راه از هر سو به روی بازماندگان کاروان بسته شده بود و آنان به سختی می‌توانستند به عقب برگردند. بعضی از آن‌ها به روستاها پناه برده بودند و بعضی‌های‌شان با خوردن قرص سیانور به زندگی خود خاتمه داده بودند. عملیات که تمام شد در جاده کرمانشاه به اسلام‌آباد هزاران کشته از آنان به جا مانده بود.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها