اولا مقوله شعر با عمق جان و روح مخاطب سر و کار دارد و خیلی بیشتر و قویتر از دیگر گونههای ادبی، عواطف و احساسات مخاطب را تحتتأثیر قرار میدهد. شعر از شیره جان شاعر برمیآید و لاجرم بر جان مخاطب مینشیند و نه تنها در این موضوع، که در موضوعات دیگر هم اشعار موفقتر از ادبیات داستانی عمل کردهاند.
در بحث عاشورا، به موازات عنصر شعور، نیازمند شور حسینی هستیم تا تأثیر بیشتری بر مخاطب خود داشته باشیم؛ لذا در حفظ، انتقال و تبیین فرهنگ عاشورا، قالبی موفقتر است که شور بیشتری در مخاطب برانگیزد. درست به همین دلیل از تمام قالبهای شعر فارسی اعم از غزل، قصیده، مثنوی، بحر طویل، نوا و نوحه، ترکیببند و ترجیعبند، رباعی و دوبیتی در مداحیها و مرثیهسراییها استفاده شده است، یا مسلمخوانی، چهارپایهخوانی و تعزیه، که همگی بر پایه ابیات موزون و نثر آهنگین استوارند و در طول قرنهای متمادی موفق شدهاند فرهنگ عاشورا را سینه به سینه و نسل به نسل منتقل کنند.
دلیل دوم پیشتازی شعر بر داستان در انتقال فرهنگ عاشورا این است که، نزاع و اختلاف بر سر امکان تحقق داستانی دینی-مذهبی، همیشه بوده و هست؛ چراکه اساساً ادبیات داستانی بر پایه خیال و تخیل استوار است و تاریخ، بر مبنای واقعیت و حقیقت صرف. مخصوصاً تاریخ دینی-مذهبی زندگی ائمه علیهالسلام که امری مقدس است و به هیچوجه قابل تغییر و دخل و تصرف نیست؛ اما وقتی بنا باشد یک روایت واقعی و مستند تاریخی را در قالب داستان و رمان بیان کنیم، به هرحال ناگزیریم از عنصر تخیل در آن بهره ببریم، چون ذات داستان این است.
پس بیان روایت داستانی از واقعه عاشورا امری سخت و دشوار است که از عهده هر قلم و اندیشهای برنمیآید و نیازمند تجربه، تخصص، تعهد و عرقریزیهای روحی فراوان است. اصولا در نگارش داستانهای دینی-مذهبی، دست نویسنده در پردازش عناصر داستانی مثل: شخصیتپردازی، زاویهدید، به کارگیری دیالوگ و گفتوگو، استفاده از تخیل در ایجاد جذابیت یا به کارگیری عنصر غافلگیری کاملا بسته است.
داستان برای ایجاد کشش و جذابیت نیاز به پایان غافلگیرانه دارد که در موضوع عاشورا، این امری محال و نشدنی است. داستان نیاز به قهرمان و شخصیت اصلی دارد که در این موضوع خاص، ورود به ساحت امام امری محال، و از زاویهدید هر یک از اصحاب، کاری بسیار سخت و دشوار است؛ البته نویسندگان متعهد و خوشقلمی هم بودهاند که هنرمندانه و متعهدانه در این موضوع قلمفرسایی کردهاند و آثار خوبی هم خلق کردهاند؛ اما در موضوع عاشورا، قالب ادبی شعر به لحاظ کمی و کیفی از قالب رمان و داستان موفقتر عمل کرده است.
نظر شما