گفتوگو با پژوهشگر تاریخ درباره کتاب «اخبار و اسناد کلنل علینقی وزیری در مطبوعات دوره قاجار و پهلوی»
اسناد سوخته در آتش چهره پرچالش موسیقی را خاکستر کرد/ نقد تند عارف به کلنل موسیقی ایران
مهدی نورمحمدی، پژوهشگر تاریخ و سندشناس میگوید: بزرگترین عامل مناقشه بین وزیری و موسیقیدانان زمانهاش در این بود که فعالان موسیقی به ویژه طیف سنتگرا اعتقاد داشتند که موسیقی وزیری نه غربی است نه ایرانی. نخستین انتقادی هم که از او میشود از سوی عارف قزوینی مطرح شد.
نورمحمدی تا کنون آثاری چون: «شیخیه و بابیه در ایران»، «تاریخچه میرزا کوچکخان: روایتی نو و متفاوت از قیام جنگل»، «ترور در بهارستان: پژوهشی نو درباره اندیشه، زندگی و ترور واعظ قزوینی و روزنامه نصیحت به انضمام اشعار او»، «قرهالعین: زندگی، عقیده و مرگ»، «سرآغاز عکاسی در قزوین»،«مرقع دلگشا: زندگی و آثار ملک محمد قزوینی شیخ علی سکاک و محمدعلی خیارجی از پیشگامان خط تزئینی، خط گزار و نقاشی خط»، «قزوین در انقلاب مشروطیت»، «من و آزادی: خاطرات میرزا حسین خیاط (فرنیا) از دوستان عارف قزوینی و میرزا کوچکخان جنگلی»، «دیوان عارف قزوینی به انضمام شرح زندگی عارف به قلم خودش و اشعار منتشر نشده»، «مشاهیر قزوین»، «تئاتر و سینما در قزوین»، «باقرخان سعدالسلطنه حاکم قزوین در عصر ناصری» «عماد ملک خط: زندگی و آثار میرعماد سیفی حسنی قزوینی» را تالیف کرده است. به مناسبت چاپ دوم کتاب «اخبار و اسناد کلنل علینقی وزیری در مطبوعات دوره قاجار و پهلوی» با او گپ کوتاهی داشتیم که در ادامه میخوانید:
کتاب «اخبار و اسناد علینقی وزیری» شامل چه مطالبی است. در ویراست جدید چه تغییراتی داشته است؟
کتاب «اخبار و اسناد کلنل علینقی وزیری در مطبوعات دوره قاجار و پهلوی» سال 98 از سوی انتشارات ماهور چاپ شد و چاپ دوم با ویراست جدید و افزودن 140 صفحه به بازار کتاب آمد. کلنل وزیری یکی از سرشناسترین و مشهورترین چهرههای هنری ایران در یکصد سال اخیر است و بدون شک او یکی از معماران فرهنگی و هنری ایران به شمار میآید. او تلاش زیادی در رابطه با موسیقی و تئاتر انجام داد از جمله ساخت مارش برای کودکان در مدارس که نخستین بار این کار از سوی او انجام شد و ما قبل از آن در ایران نداشتیم همچنین ساخت مارش برای ورزشکاران. در عرصه اوپرت، نمایشنامهنویسی و پانتومیم خدمات فراوانی را ارائه کرد.
علینقی وزیری درباره فعالیتهایش برای بانوان چه تلاشهایی انجام داد؟
یکی از اقدامات مهم کلنل وزیری این است که برای بانوان یک محیط سالم هنری برای انجام برنامههای فرهنگی در مدرسه عالی موسیقی ایجاد کرد که در این مدرسه برنامههایی چون آموزش موسیقی و برگزاری کنسرت برای بانوان و نمایش فیلم را دربرمیگرفت. این در حالی است که در آن زمان بسیاری از مردم ما بیسواد بودند و زیر 10 درصد مردم سواد داشتند. در آن موقع برای بانوان زمینه مناسب برای سوادآموزی و استفاده از برنامههای سالم و آموزنده هنری برایشان مقدور نبود و کلنل در این زمینه نیز حق زیادی بر گردن بانوان دارد و یکی از برنامهریزان برای پر کردن اوقات فراغت آنها بود به طوری که یک سینما صنعتی راهاندازی کرد که فیلمهای آموزنده نمایش میداد و همینطور کنسرتهایی که ویژه بانوان برگزار میشد. کتاب «اخبار و اسناد کلنل علینقی وزیری در مطبوعات دوره قاجار و پهلوی» باعث شناخت بیشتر این چهره فرهنگی و دورهای است که ما از آن به دوره تجدد یاد میکنیم، یعنی دورهای که اقتباس از پیشرفتهای غرب در دستور کار دولت قرار گرفت و کلنل وزیری از دل این دوره بیرون میآید.
چه نگاهی به فعالیت وزیری در حوزه موسیقی وجود داشت؟
درباره وزیری همیشه دو نظر وجود دارد که مانند دو لبه قیچی عمل میکنند؛ مانند کسانی که معتقدند او باعث انحراف در موسیقی ایرانی شده است و به او تحریفگر موسیقی سنتی لقب دادند و او را آغازی برای غربزدگی در موسیقی ما میدانند. به این دلیل که وزیری معتقد بود موسیقی ایرانی برای بینالمللی شدن باید متکی بر قواعد موسیقی غربی و این نکتهای است که محل مناقشه از سال 1304 تا همین زمان حاضر یعنی ما هیچ موسیقیدانی مانند علینقی وزیری نداریم که در این حد راجع به او نظرات متفاوت ابراز شده باشد اما اگر بخواهیم بررسی انجام دهیم او را میتوانیم با نیما یوشیج، پدر شعر نو مقایسه کنیم که اتفاقا وزیری هم مشهور است به پدر موسیقی نوین ایران.
علت چالش وزیری با اهالی موسیقی زمان خودش چه بود؟
بزرگترین عامل مناقشه بین وزیری و موسیقیدانان زمانهاش در این بود که فعالان موسیقی به ویژه طیف سنتگرا اعتقاد داشتند که موسیقی وزیری نه غربی است نه ایرانی. نخستین انتقادی هم که از او میشود از سوی عارف قزوینی سال 1304 در روزنامه ستاره صبح در این مطلب از وزیری میخواهد یا در موسیقی ایرانی کار کند یا غربی. این انتقاد حتی از سوی محمدرضا لطفی نیز در کتاب سال شیدا به وزیری وارد شد یا در مقالهای با عنوان «انحراف از کجا آغاز شد». در مقابل وزیری پاسخی که به این انتقاد داشت به آنها میگفت موسیقی من، موسیقی جدید ایرانی است.
در این میان حتی طرفداران وزیری مانند علی دشتی در مجله آینده مقالهای مینویسد: موسیقی وزیری، موسیقی جدید ایرانی است. چون متکی بر قواعد موسیقی غرب است. علاوه بر عارف، شخصی دیگری در روزنامه اطلاعات مقالهای با امضای مستعار مینویسد و موسیقی وزیری را تشبیه میکند به درآمیختن غذاهای فرنگی و ایرانی (مثل درآمیختن غذای فسنجان با اسپاگتی) حالت تهوع در سامعه انسان میکند و موسیقی وزیری نیز تقریبا چنین است. از طرف دیگری طرفداران وزیری را فراتر از نقد میدانند. به نظرم هر دو طرف اشتباه میکنند، هر چند وزیری خدمات زیادی به موسیقی ما ارائه کرده و روش آموزش موسیقی را مدون کرده است. لذا باید در یک محیط بدون جنجال و تعصب باید کارنامه وزیری برسی شود. این کتاب امکان بررسی کارنامه وزیری را برای مخاطبان فراهم میکند.
در کتاب «اخبار و اسناد کلنل علینقی وزیری در مطبوعات دوره قاجار و پهلوی» علاوه بر مطبوعات از اسناد تا چه اندازه بهره گرفتید؟
کتاب از دو بخش تشکیل شده که بخش اول اخبار وزیری در مطبوعات است و بخش دوم دوازده سند است که آنها را از آرشیو ملی گرفتم که بخشی از آن ریاست وزیری بر مدرسه عالی موسیقی است و مابقی مربوط به آتشسوزی مدرسه عالی موسیقی.
درباره این حادثه چه اسنادی در کتاب استفاده کردید؟
وزیری در یک خانهای که در لالهزار اجاره کرده که در آنجا یک سینما راه انداخته بود و بانوان در یک میحط سالم هنری فیلم میدیدند یا موسیقی ارکستر را گوش میکردند. این خانه دچار آتشسوزی میشود که وزیری این حادثه را از سر غفلت میداند. اما اسنادی که در کتاب گذاشته شده نشان میدهد که آتشسوزی فراتر از یک حادثه از سر غفلت است. زیرا ساختمان دارای استانداردهای لازم برای ایجاد سینما نبود و موجب آتشسوزی میشود. اسناد حاکی از آن حاج ربیعآقای تبریزی، مالک خانه از وزیری به عدلیه شکایت میکند که وزیری در دادگاه مقدماتی محکوم شناخته میشود برای پرداخت خسارت. اما وزیری در دادگاه تجدیدنظر تبرئه اما با اصرار مالک بنا دیوان عدالت عظمی (دیوان عدالت اداری کشور امروز) وزیری مجددا محکوم شناخته میشود که باید خسارت پرداخت کند. لذا این اسناد از این لحاظ اهمیت دارد که در هیچ کتابی به این وسعت درباره حادثه آتشسوزی مدرسه عالی آموزش موسیقی پرداخته نشده است. نکته جالب اینکه یکی از بانوان به نام ایران استغاثهای کرده پس از حادثهای که برای مدرسه عالی آموزش موسیقی اتفاق افتاد که هیچ چیز باقی نماند حتی تابلو نفیس مدرسه که کار ابوالحسن خان صبا شاگرد کمالالمک هم سوخت و از بین رفت. تمام سازهای قدیمی و نفیسی که آنجا بود، سوخت و خاکستر شد.
نامه بانو ایران درباره چه بود؟
ایران در روزنامه اطلاعات1307 نامهای مینویسد مبنی بر اینکه خیلی اظهار تاسف کرده است که بعد از این بانوان چه باید بکنند؟ این نامه هم در کتاب قرار دارد.
نظر شما