احسان رضایی در نقد و بررسی کتاب «استانبولچی»:
تمرکز بر عزاداری شیعیان در استانبول نقطه تمایز اثر است/ خرده روایتها چگونه به کتاب کمک کردند؟
احسان رضایی گفت: خرده روایتهای مطرح شده در کتاب آنجا که به ایده اصلی اثر کمک میکند کارآمد است اما در عین حال خرده روایتهایی وجود دارد که در کتاب مانند تغییر الفبا توسط آتاتورک به کار مخاطب نمیآید و در جهت ایده مرکزی اثر نیست.
صفایی راد در ابتدای این نشست توضیحاتی را درباره کتاب ارائه کرد و گفت: من در این اثر سعی کردم ضمن تشریح استانبول، به مسایل تاریخی نیز اشاره داشته باشم و از سوی دیگر ایده مرکزی خودم را که در دیگر سفرنامههایم دنبال میکردم و آن چگونگی عزاداری شیعیان در ماه محرم است را در این شهر پیگیری کنم.
او افزود: من در این کتاب تجربیات خودم و همسرم را از حضور در دهه نخست محرم در شهر استانبول، به مخاطبان عرضه میکنم. در این ده روز من و شفیعی که عکاس است و اتفاقا عکسهای کتاب هم به دست او گرفته شده، به اماکن مختلف در استانبول سر زدیم و در عزاداریهای مردم استانبول که با سبک و سیاقی متفاوت انجام میشود، شرکت کرده ایم.
صفایی راد گفت: تلاش من در این کتاب این بوده که با سرک کشیدن به اماکن تاریخی و مذهبی شهر استانبول روایتهایی از این شهر ارائه کنم.
شفیعی عکاس کتاب «استانبولچی» نیز درباره این اثر توضیح داد: سفر به زبان مادری و اقلیم مادری در من یک همذات پنداری ایجاد کرد چون من یک آشنایی با کشور ترکیه داشته ام و اهل تبریزم و ترک زبان. در تبریز بسیاری ترکی استانبولی را مانند ترکی آذربایجانی صحبت میکنند. از سوی دیگر من پیش از این نیزسفرنامههایی درباره استانبول مطالعه کرده بودم و از این منظر به این موضوع علاقه مند بودم.
او افزود: سال پیش آشنایی من با خانم صفایی راد به وجود آمد و پیشنهاد ایشان این بود که من همسفرشان باشم و مترجم و عکاس کتاب هم شوم.
شفیعی گفت: متاسفانه روایت از شهری که اغلب افراد پیش زمینه ذهنی از آن دارند کار سختی است چون اغلب ایرانیها یا خودشان یا اقوامشان به استانبول سفر کردند و با آن بیگانه نیستند. پس روایت این شهر نیاز به آشنایی زدایی داشت و نظر شخصی من به عنوان مخاطب کتاب این است که هنری که مولف داشته این بوده که به استانبول از دریچه محرم نگریسته است. چون استانبول شهری است که به عیش معروف است در حالیکه یکی از بزرگترین تجمعات را در عاشورا دارد و 12 هزار نفر در زینبیه استانبول جمع شده بودند. بنابراین این هنری بوده که مولف به خرج داده و آن سربلند بیرون آمدن از کلیشههای رایج است.
او یادآور شد: من پیش از این نیز با کتابهای ایشان آشنا بودم. ایشان اسمیبرای این پروژه گذاشته است و این طرح مطلقا سفارشی نیست و کسی کمک مادی و معنوی نکرده و اینکه ایشان به مواجهه شیعیان با محرم میپردازد بسیار مهم است. صفایی راد تاکنون به مواجهه شیعیان باکو و استانبول پرداخته و امیدوارم این مواجهه هم در آثار بعدی ادامه یابد.
احسان رضایی در ادامه این نشست درباره این کتاب عنوان کرد: این نخستین کتابی است که از مولف خواندم و سفرنامههای ایشان به باکو و بوسنی را نخواندم. اما باید بگویم ما ادبیات مردانه ای داریم و هزار سال ادبیات فارسی روایت مردان از هستی، جهان و روابط افراد با هم است. نشر اطراف سفرنامههای زمان قاجار را منتشر کرده و با اینکه در این دوره رشد شگرفی در سفرنامه نویسی داشتیم و همه مینوشتند و به طور مثال ناصر الدین شاه هم علاقه زیادی به سفرنامه نویسی داشته، در همین دوره ما نزدیک 5 سفرنامه به قلم زنان بیشتر نداریم در حالیکه نگاه زنان در قالب سفرنامه نویسی یا داستان نویسی مهم است.
او ادامه داد: موج ادبیات آشپزخانه ای در دهه 80 دانستههای ما را از اطراف افزایش داد و جزئی نگری زنان در داستان دریچههای بیشتری روی ما گشود. بنابراین اینکه زنان داستان نویس به ادبیات ما اضافه شد بسیار مهم است. از سوی دیگر روایت اول شخص هم یکی دیگر از دستاوردهای ما در داستان نویسی بود، چون ما کمتر روایت اول در ادبیات خود داشتیم و از خود نمیگفتیم و اساسا تعداد زندگی نامه و سفرنامههای ما کلا بسیار کم است. خودنگاره امام محمد غزالی یکی از این معدود نمونههاست که آن هم بیشتر در مذمت فلسفه است نه از خود گفتن! بنابراین روایت اول شخص هم در سالهای اخیر بابش باز شده و اتفاق مبارکی در حوزه نشر ماست و این کتاب صرف نظر از اینکه به قلم یک زن نوشته شده از لحاظ اینکه در ژانر سفرنامه نویسی است اتفاق مبارکی است.
رضایی گفت: من برخلاف آنچه که در مقدمه کتاب توسط امیرخانی آمده که روایت از شهرهای نزدیک جالب نیست، معتقدم اتفاقا روایتهای متفاوت از شهرهای نزدیک ما هم جذاب است؛ در همین تهران ما 200 سال قصه وجود دارد و به طور مثال روابط در دربار، مردم با دربار و ... برای ما جذاب است. استانبول هم اگرچه برای بسیاری از ما آشناست، اما میتوان از آن روایتهای متفاوت داشت و خوشحالم که این چند سال دو سفرنامه از استانبول منتشر شده که روایتهای متفاوتی را از استانبول به ما اضافه میکند.
او با اشاره به تمایز «استانبولچی» با سایر سفرنامههای این حوزه عنوان کرد: تمایز کتاب این است که روی موضوعی مانند عزاداری تمرکز دارد و این ایده مرکزی خودش مهم است. کتاب نثر روانی دارد و مشخص است که به سرعت نوشته شده و حتی خیلی هم روی آن بازنویسی صورت نگرفته است و ردپای سرعت نویسنده را در آن میتوان دید. به عبارت دیگر کتاب شبیه فکر کردن نوشته شده است. از سوی دیگر کتاب لحن طنز دارد و شوخیهای کتاب به طور مثال در صفحه 146 کتاب برای مخاطب جذاب است.
رضایی در بخش دیگری از سخنانش با تاکید بر اینکه خرده روایتهای مطرح شده در کتاب آنجا که به ایده اصلی اثر کمک میکند کارآمد است یادآور شد: در بخشی از کتاب در فرایند رانندگی راویان به این موضوع اشاره میشود که استانبول روی هفت تپه بنا شده است و این خرده روایت برای مخاطب بسیار جذاب است اما در عین حال خرده روایتهایی وجود دارد که در کتاب مانند تغییر الفبا توسط آتاتورک به کار مخاطب نمیآید و در جهت ایده مرکزی اثر نیست.
او افزود: از سوی دیگر در بخشهایی از کتاب مولف به جای اینکه صرفا روایت کند در دام کمبود اطلاعات تاریخی میافتد و به طور مثال در بخشهایی از کتاب اطلاعاتی را ارائه میکند که ممکن است با واقعیات تاریخی تطابق چندانی نداشته باشد.
رضایی در پایان با مثبت ارزیابی کردن نگارش چنین سفرنامههایی تاکید کرد: مولف میتوانست روایتهای متکثرتری به ویژه در فرایند عزاداری شیعیان در این شهر ارائه کند.
در بخش دیگری از این مراسم برخی از حاضران در نشست درباره این کتاب نکاتی بیان کردند. به گفته مخاطبان حاضر از نکات مثبت کتاب ساده نویسی و بیان راحت احساسات نویسنده بوده و جملات خواندنی در کتاب درج شده که برای مخاطب جذاب است.
یگانه مسئول کتابخانه مرکزی پارک شهر نیز درباره این اثر گفت: این کتاب جز آثاری بوده که مورد علاقه مخاطب قرار گرفته و اساسا سفرنامهها از قالبهایی است که میتواند برای مخاطبان جذاب باشد و قلم نویسنده هم در این اثر جذاب بوده است.
در پایان نشست صفایی راد به برخی از نکات مطرح شده درباره کتاب پاسخ داد و یادآور شد: عنوان کتاب و نوع طراحی روی جلد آن اگرچه ممکن است در برخی اذهان تداعی کننده کتاب ضابطیان باشد اما باید توجه داشته باشید که اساسا راه من از ایشان جداست و ایده مرکزی من در این سفرنامهها مواجهه شیعیان کشورهای مختلف با عزاداری است و البته این بار مسیرم از استانبول گذشته و در آینده نیز از شهرهای دیگر میگذرد!
نظر شما