در ابتدا او یک دختر بچه بسیار شاد در روستای زادگاهش بود؛ اما پس از فرارسیدن جنگ، خود را در کشور جدیدی مییابد که در آن با همهچیز غریبی میکند. عجیبتر از همه برایش زبان است. هیچکس مثل او حرف نمیزند: «احساس میکردم زیر آبشاری از کلمات ناآشنا ایستادهام. آبشار سرد بود. بعد احساس تنهایی میکردم. انگار دیگر خودم نبودم».
«دو پتوی من» کتاب تصویری بسیار قدرتمندی در مورد تجربه مهاجرت است. کوبالد خودش یک مهاجر اتریشی چندزبانه به استرالیاست که به کودکان بومی در جوامع دورافتاده استرالیا آموزش میدهد. «دو پتوی من» الهامگرفته از دوستیای است که بین دختر کوبالد و یک کودک سودانی شکل گرفته است. او در مدرسهای نزدیک مرز مکزیک که اکثر دانشآموزان آن مهاجر یا فرزندان مهاجر بودند، تدریس داشته است.
این داستان از دیدگاه شخصیت اصلی، Cartwheel روایت میشود. استفاده از ضمایر شخصی خواننده را قادر میسازد تا با قهرمان داستان ارتباط برقرار کند. روایت اول شخص فرصتهایی را برای خواننده فراهم میکند تا انگیزهها، اعمال و احساسات خود را عمیقتر بررسی کند. ایرنا کوبالد در این داستان از آبشار به عنوان استعارهای برای زبان عجیب و غریب و ناآشنا که Cartwheel میشنود استفاده کرده است. او از تشبیه برای برانگیختن تخیل خواننده استفاده میکند تا مخاطب زبان خارجی را مانند آبشار ببیند.
فریا بلکوود تصاویر شگفتانگیزی برای کتاب کشیده است. بلکوود از رنگهای آبی و نارنجی که رنگهای مکمل یکدیگر هستند، به خوبی بهره برده است. آنها به طرز شگفتانگیزی منعکسکننده فرهنگهای متفاوتی هستند که Cartwheel با آن روبهرو میشود. هر بار که Cartwheel را در محیط جدیدش میبینیم، او نارنجیهای درخشانی به تن دارد که نشاندهنده سرزمین مادری اوست. او در محیط جدید که ترکیبی از رنگهای سرد است نه تنها احساس میکند که متمایز است، بلکه خوانندگان هم متوجه این تمایز میشوند و با او همدردی میکنند. همانطور که Cartwheel و دوست جدیدش با هم پیوند میخورند، به تدریج شروع به پذیرفتن چیزهای جدید در زندگی خود میکند و او را از کاملاً نارنجی به ترکیبی از نارنجی و آبی تبدیل میکند. این یک تصویر زیبا از سختی پذیرش محیط جدید توسط تازهواردهاست.
پتوهای او نمادی از زندگی گذشته و حال اوست. پتویی که از کشورش آورده است مثل لباسهایش به رنگهای نارنجی، قرمز و زرد گرم است. او در زیر پتوی قدیمی که از خاطرات و افکار خانه ساخته شده است، مکانی امن برای خود ایجاد میکند. با گذشت زمان، Cartwheel شروع به بافتن یک پتوی جدید - پتویِ دوستی و احساس تعلق تازه - میکند. پتوی جدیدش با پتوی قدیمی متفاوت است؛ این را در جزییات اَشکالی که در دو پتو وجود دارند میتوان دید؛ اما در نهایت پتوی جدید هم به همان اندازه گرم و آشنا میشود. این اتفاق زمانی میافتد که او در پارک، دختری را میبیند که برایش دست تکان میدهد و لبخند میزند. این دختر با رنگهای آبی کمرنگ، زرد و سبز در تقابل با نارنجیها و قرمزهای گرم Cartwheel تصویر شده است. وقتی دخترها زمان بیشتری را با هم میگذرانند، دختر برای او چند کلمه میآورد و از او میخواهد چندبار آنها را تکرار کند. بلکوود Cartwheel را نشان میدهد که چیزی شبیه یک پرنده کاغذی را در دست دارد، سپس یک درخت، برگها و چتر را میآورد. خیلی زود، در داخل پتوی قدیمی Cartwheel، پتوی جدیدی را میبینیم که در آن از رنگهای سرد دختر و دنیای او و نمادهایی که با او به اشتراک میگذارد، وارد میشود. حتی وقتی پتوی جدید دختر به آرامی ساخته میشود، او وارد رنگهایی میشود که با خود قدیمیاش در تضاد است و تصویرگر، لایهای دیگر به داستان اضافه میکند.
یکی دیگر از بخشهای خارقالعاده این داستان نحوه ترسیم زبان است. کلماتی که مردم در اطراف دختر میگویند تقریباً مانند برش کاغذ است. همانطور که دوستش به او زبان میآموزد، برشهای کاغذی جدیدی برای پتو به او میدهد. روشی واقعا منحصربهفرد و تخیلی برای به تصویر کشیدن آموزش کلمات. تصاویر کاملاً با متن جفت میشوند و هر صفحه را تکمیل میکنند.
کوبالد و بلکوود با «دو پتوی من» کتابی خلق کردهاند که جابهجایی فرهنگی، تنهایی و غم حاصل از آن را برای کودکان قابل لمس و درک میکند و در عین حال، کتابی در مورد صبر، پذیرش و دوستی را با ما به اشتراک میگذارند. این اثر، کتابی است که باید در هر مدرسه و هر کلاس درس خوانده شود.
کتاب را انتشارات زعفران برای گروه سنی ب و ج منتشر کرده است که با توجه به نگاه شاعرانه و استعاره پتو در کتاب، برای گروه سنی ب همراهی یک مربی و تسهیلگر برای خواندن لازم است. با این که مخاطب کتاب کودکان هستند؛ اما به دلیل پیامهای اساسی که در متن به تغییر، سازگاری، تنهایی، انعطافپذیری و بازسازی هویت در یک محیط جدید اشاره شده است، میتواند برای بزرگسالان نیز بسیار الهامبخش باشد.
نظر شما