حاصل کار این گروه، مجموعهای است که افزون بر ماندگار کردن وقایع و تلاشی برای جلوگیری از تحریف واقعیتهای دفاع مقدس به عنوان مهمترین منابع دست اول پژوهشی جنگ عراق با ایران نیز محسوب میشوند. آمار و ارقام موجود اسناد مکتوب و غیرمکتوبی که راویان جمع کردهاند به نوعی نشان دهنده نقش خودشان در جنگ کنار فرماندهان است.
راویانی که جوان بودند
این راویان و یا «تاریخ نگاران» جنگ اغلب جوانانی بودند که در دل حادثه و صحنه نبرد با وجود سختیها به مستند کردن تاریخ جنگ میپرداختند. درحالی که راویان دوست داشتند به عنوان رزمنده نقش آفرینی کنند اما به دلیل حساسیتهایی که در مورد کار روایتگری جنگ احساس کرده بودند، به جای سلاح، قلم به دست گرفتند و مشغول مستند کردن رویدادهای جنگ شدند.
عمر روایتگری برخی از این تاریخ نگاران کوتاه بود و برخی تا پایان جنگ در همین کسوت باقی ماندند و حتی بعد از جنگ نیز در مقام پژوهشگر و نویسنده تاریخ جنگ ایران و عراق به کار خود ادامه دادند. درحالی که از مجموع راویان جنگ بنابر گزارشها 17 نفر در دوران جنگ شهید شدند.
تلاش برای گردآوری زندگینامه راویان
در سال 1388 گروه مطالعات جامعه محور مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، درصدد تهیه و تدوین بخشی از مجموعه کتابهای «راوی نبرد» برآمد که ششمین کتاب این مجموعه به روایت زندگی شهید «مجید صادق نژاد» میپردازد. وی از فارغ التحصیلات دوره پنجم مدرسه مفید بود و در مقاطعی در مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه به عنوان تاریخ نگار و راوی دفاع مقدس فعالیت کرد. هرچند عمر روایتگری این شهید کوتاه بوده اما به گواهی نشر مرز و بوم (وابسته به مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس) که کتاب وی را چاپ کرده تلاشش در جمع آوری و ثبت اسناد دوران دفاع مقدس ماندگار است.
کتاب «خانه بیست و ششم» که به زندگی شهید مجید صادقی نژاد میپردازد به قلم سمیه گنجی است و در آن علاوه بر پیشگفتار و مقدمه 9 فصل اصلی قرار گرفته است که به ترتیب عبارتند از: بیست و ششمین خانه، آداب بزرگتری، نقطه پرواز، مادرانهها، همان دو سه روز آخر، زائر الحسین (ع)، روایت راوی، به روایت تصویر و به روایت اسناد.
چاپ اول این کتاب در سال 1399 با شمارگان 1000 نسخه روانه بازار نشر شد و به تازگی در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس با حضور خانواده شهید برای آن مراسم رونمایی برگزار شد.
شهید صادقی نژاد در عملیاتهای کربلای 4 به عنوان راوی لشکر 10 سید الشهدای تهران و عملیات نصر 8 به عنوان راوی لشکر 7 ولی عصر (عج) خوزستان بود. این شهید در 28 آبان سال 1366 درحالی که با مجموعه فرماندهی لشکر برای شناسایی به ارتفاعات منطقه ماووت عراق عازم شده بود، هدف نیروهای عراقی قرار گرفت و به دیدار ایزد حق تعالی شتافت.
در فصل از کتاب با عنوان «روایت راوی» به قلم شهید صادقی نژاد درباره عملیات منتفی شده نصر 8 آمده است: «درگیری نظامی در خلیج فارس که موجب تشدید حملات عراق به نفتکشها و مقابله به مثل ایران و نیز حضور نظامی آمریکا در سال 1366 شده بود، باعث توجه کامل فرماندهی سپاه به آن منطقه و رکود در جبهه زمینی شد. اسکورت نفتکشهای کویتی با ناوهای ایالات متحده و فشار بیشتر روی ایران سبب شد که نیروی دریایی سپاه در خلیج فارس فعال شود. این روند که با حمله آمریکا به چاههای نفتی ایران، تعرض به کشتیها و حمله موشکی ایران به کشتیهای آمریکایی همراه بود، حدود سه ماه به درازا کشید. پس از آن، بار دیگر فرماندهان سپاه توجه خود را به جبهه زمینی معطوف کردند. همچنین برای دستیابی به استراتژی عملیاتی شمال غرب، ضرورت اجرای عملیاتی محدود به منظور فراهم سازی عملیاتی بزرگ و گسترده در این جبهه بیش از پیش احساس میشد؛ به همین دلیل با وجود دشواریهای موجود، سپاه پاسداران عملیات نصر 8 را طراحی کرد.»
در بخش دیگری از این فصل میخوانیم: «بعد از ظهر 23/7 به یگان ولیعصر (7) وارد شدیم. در ابتدا با برخورد بسیار دوستانه فرماندهان یگان مواجه شدیم؛ سپس با مسئول آموزشیشان مدتی صحبت کردیم راجع به مسائل مختلف سیاسی و در خلال آن از وضعیت لشکر اطلاعاتی به دست آوردیم. این لشکر در نصر 4 شکرت داشته است که ادامه آن را هم اکنون عمل میکند و در همان محلی که پدافند داشته، هم اکنون عمل مينماید. این یگان دارای 4 یا 5 گردان هم اکنون میباشد که اکثرا بچههای بسیجی هستند که بارها در جبههها حضور داشتهاند و سابقه زیادی دارند و در عملیات ها از احتیاط زیادی برخوردار هستند و با دید باز میجنگند. لازم به یادآوری است که فرمانده این یگان (برادر حاج صادق آقا رئوفی) از بدو تشکیل این یگان این مسئولیت خطیر را برعهده داشتهاند و بدین ترتیب از تجربیات بسیاری برخوردا میباشند.»
نظر شما