سمیعی در گفتوگو با ایبنا:
رماننوشتن درباره حضرت محمد(ص) جسارت و مطالعه عمیق میخواهد/ دگرگونی تعلیق از «چه» به «چگونه» در رمان نبوی
علیرضا سمیعی، نویسنده، شاعر و پژوهشگر ادبیات و فلسفه تاکید دارد که ذات رمان تمایل به بیان نقاط ضعف و تعلیق «چه رخ خواهد داد» دارد که پرداختن به آن در ادبیات نبوی غیر ممکن است و نویسنده باید بسیار جسور و اهل مطالعه باشد تا رمانی جذاب و بدون تحریف خلق کند.
فرارسیدن سالروز رحلت جانسوز پیامبر بزرگ اسلام(ص) بهانهای شد تا دقایقی در گفتوگو با علیرضا سمیعی، نویسنده، شاعر و پژوهشگر ادبیات و فلسفه به بررسی پیشینه و لازمهای رمان نبوی بپردازیم که در ادامه میخوانید.
نوشتن داستان با موضوع حضرت محمد(ص) از کجا شروع شد؟
نوشتن سیره، خود قصهای دارد. اعراب نثر نداشتند و به شعر مینوشتند و خطاطی میکردند. سنتی به نام ایامالعرب رایج بود که درباره روزهای مهمی از جمله عامالفیل اشعاری مینوشتند و با خط زیبا کتابت میکردند. بنابراین سنت ادبی داستانگویی در میان اعراب نبود و تنها گاهی نسبنویسی میکردند. پس از بعثت پیامبر اسلام (ص) و نزول قرآن این ضرورت ایجاد شد که اعراب آیات و احادیث را بنویسند و میتوان گفت ظهور دین اسلام عامل اصلی رواج نثرنویسی در میان اعراب شد. «ابن هشام»، اولین سیرهنویس بود که زندگی رسول را از مبعث و هجرت و مغازی (غزوات) گرفته تا شیوه سلوک و سخنان و اخلاقیات فردی، اجتماعی، سیاسی و عبادی را در سیره خود آورد و پس از ابن هشام، سیرهنویسی ادامه یافت.
سیرهنویسی چگونه وارد ادبیات فارسی شد؟
با ورود اسلام به ایران، ایرانیان به نوشتن متون منثور علمی، تاریخی و داستانی روی آوردند و تا مدتها کتابهای نثر به زبان عربی بودند و ایرانیان به نوشتن داستانهایی بر اساس ترجمه قرآن و قصص انبیا اقدام کردند. اولین ایرانیایی که به نوشتن داستانهای منثور نبوی اقدام کردند عرفا بودند که از جمله آثار آنها میتوان به «طبقاتالصوفیه» و «کشفالمحجوب» اشاره کرد. دو رشته اثر منثور نبوی خلق شد که یکی شامل آثار تاریخی از جمله تاریخ طبری و دیگری شامل متون عرفانی بود. در متون عرفانی بیشتر به احوال معنوی و در سیرههای تاریخی به ظاهر زندگی و شخصیت حضرت محمد(ص) پرداخته شده و نویسنده نبوی امروز میتواند از تمام این منابع استفاده کند.
وضعیت رمان و داستان نبوی معاصر را چگونه ارزیابی میکنید و به عقیده شما مهمترین چالشهای نویسنده این حوزه کدام است؟
نفس داستاننویسی درباره معصومان (ع) دشوار است؛ چراکه در دین اسلام اعتقاد داریم حضرت محمد(ص) و امامان معصوم (ع) مبرا از گناه و اشتباه هستند. این درحالی است که رمان بر روی نقاط ضعف دست میگذارد. در «دن کیشوت» نوشته سروانتس شخصیت اصلی دچار جنون است و در «رابینسون کروزوئه» نوشته دانیل دفو شخصیت اصلی یک پسر لجباز و گناهکار است که دچار مشکلات زیادی میشود. ذات رمان به بیان نقاط ضعف و چالشها گرایش دارد. از سوی دیگر در رمان تعلیق نقش پررنگی دارد که نویسنده با طرح و پاسخ به پرسش «چه رخ خواهد داد؟» خواننده را با خود همراه میکند. رمان نبوی، تاریخی است و خواننده میداند که چه رخ خواهد داد؛ بنابراین باید نویسنده از تعلیق دیگری استفاده کند. نویسنده نبوی باید جسور و پرمطالعه باشد تا به زیبایی خواننده را با تعلیق «چگونه رخ خواهدداد؟» همراه کند. برای توفیق در این مسیر نویسنده باید به تاریخ مسلط باشد.
نویسنده نبوی تا چه اندازه میتواند از تخیل بهره ببرد؟
استفاده از تخیل تا اندازهای مجاز است که به تحریف منجر نشود.
نظر شما