غفارحدادی درباره علت نگارش این کتاب ذکر کرد: اگر بخواهم درباره مسیر نوشتن کتاب صحبت کنم، باید به ۱۵ سال قبل برگردم. در واقع جرقه نوشتن این اثرغربت و مظلومیت پیامبراسلام (ص) بود که در عمره دانشجویی آن را لمس کردم.
نویسنده کتاب خط مقدم تصریح کرد: به واسطه آن جشنواره به یک کارگاه آموزشی دعوتم شدم که در آن اساتید بزرگی حضور داشتند. و این نقطه عطفی شد برای من درباره یادگیری اصول داستاننویسی دینی. چند سال از این ماجرا گذشت. حدودا دو سال پیش که آقای مجید قیصری، برخی از داستانهای جشنواره را بهصورت یک مجموعه داستان با عنوان "بوی گرم شکوفههای بادام" چاپ کردند. داستان من هم با عنوان "فرشتگان بوی گل سرخ میدهند" در آن مجموعه چاپ شده بود. یکی از اساتیدم بعد از خواندن آن با من تماس گرفتند و ترغیبم کردند که این داستان را به رمان تبدیل کنم. ابتدا مخالفت کردم. ولی کم کم سوژه افتاد توی ذهنم و هی پرورش پیدا کرد. کم کم دیدم نمی توانم ننویسمش! از اول سال ۱۴۰۰ تحقیق و پژوهش و کار جدی در این زمینه را شروع کردم .
حدود دو ماه آماده سازی طرح داستان طول کشید و ده ماه نگارش خود رمان. این نوشتن ده ماهه بهصورت مستمر و هر روزه بود و تمام تلاشم این بود که پرداختن به پیامبر مستقیم و از طریق بازخوانی قصه های مرتبط با ایشان نباشد. بلکه اثر و رد و نسبت ما انسان های معاصر را با پیامبر بررسی کند که امیدوارم موفق شده باشم.
محمدرضا جوان آراسته با اشاره به این نکته که کسی که میخواهد بنویسد لاجرم باید از تجربه هایش بنویسد خاطرنشان کرد: نمیتواند از تجربههای نداشته بنویسد؛ چون اکثرا کم تجربهایم و برای نوشتن با چالش مواجه میشویم. برخی از اساتید میگویند: بروید تجربه کنید و محیط اطرافتان را دقیقتر ببنیید، اگر دقیقتر ببینید، تجربههای تازه بهدست میآورید. یا اگر میتوانید، مرزهای جدیدی را در زندگیتان باز کنید، کارهای نکرده را انجام دهید و چیزهای ندیده را تجربه کنید. بنابراین هرچه که میخواهیم بنویسیم باید از ما باشد. درک، لمس و زندگی کرده باشیم. جز این هیچ وقت یک اثر خوب خلق نمیشود.
وی اظهار کرد: ما اهل بیت را نمیشناسیم و جهان ما با جهان آنها منظومهها فاصله دارد. از زندگی آن بزرگواران جز چند نام و چند اتفاق، چیزی دیگری نمیدانیم. بهجهت دانشی چیز خاصی نمیدانیم. بهجهت معرفتی هم احتمالا همینطور است. بنابراین _با این شرایط_ نسبت به ائمه چیزی نمیتوانیم بنویسیم. باید این مسیر را اینطوری ببینیم که بهعنوان یک کار، خودمان را موظف کنیم که یکبار در زندگیمان درباره یکی از معصومین بنویسیم. بههمین خاطر برای اینکه بنویسم، ناچارم آن انسان را بفهمم. ناچارم زندگیاش را خارج از احادیث و وقایع تکرار ی، یکبار بازخوانی کنم. ناچارم به وجوه انسانی آن معصوم دقت کنم. به زندگیاش با مردم دقت کنم. به جنبههای واقعی و قابل روایت زندگیاش دقت کنم. همه اینها مرا به آن معصوم نزدیک و معرفتم را بالا می برد و آنوقت میتوانم ذرهای بنویسم.
جوان آراسته در ادامه افزود: فکر میکنم برای ما که قلم دست میگیرم، این مسیر یک مسیر سلوکی میشود. مسیری میشود که بهواسطه آن میتوانیم اهلبیت را بشناسیم. البته تا الان باید به مثابه یک مسلمان آن بزرگواران را میشناختیم؛ ولی کمکاری کردیم.
در پایان ضمن انجام قرعه کشی و اهدا سه جلد از رمان «شبیه» به سه نفر از حاضرین در جلسه، از این کتاب رونمایی شد.
کتاب «شبیه» رمانی با هسته مرکزی آخرین پیام اسلام حضرت محمد(ص) که در زمان حال اتفاق می افتد و مخاطب را در عصر ظهور و قبل از ظهور با خود همراه میکند. این کتاب در 268 صفحه در پاییز 1401 و به قیمت 65 هزار تومان توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار نشر شد.
علاقهمندان جهت تهیه این کتاب در قالب پیش فروش میتوانند از طریق سایت رسمی انتشارات شهیدکاظمی(https://nashreshahidkazemi.ir/) و همچنین از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه 3000141441 کتاب را با تخفیف ویژه و ارسال رایگان تهیه نمایند.
نظر شما