«فرهنگ دولتمدار» نوشته جلال ستاری به بازار کتاب آمد
نقش خواجه نظامالملک در رکود فرهنگ دولتمدار/ حفظ تاریخ و داستانهای ملی
جلال ستاری در کتاب «دولت فرهنگمدار» با هدف ردیابی علل انحطاط فرهنگ و علم در ایران، شکلگیری حکومت متمرکز دینی- و فرهنگ دولتی – در دوره غزنوی و بالاخص فعالیتها و اندیشههای خواجه نظامالملک را بررسی کرده است.
این کتاب را میتوان یکی از مهمترین تألیفات جلال ستاری در زمینه نقد اندیشه سیاسی ایرانی و اسلامی دانست. او با هدف ردیابی علل انحطاط فرهنگ و علم در ایران، شکلگیری حکومت متمرکز دینی- و فرهنگ دولتی – در دوره غزنوی و بالاخص فعالیتها و اندیشههای خواجه نظامالملک را بررسی کرده است.
نمونه گویا و عبرتآموزی از قضیه شدن امر فرهنگ به دست توانای حکومت و سیاست، «دولتمرد کاردان خواجه نظامالملک طوسی(485-408) است، بزرگمرد سیاسی و وزیر بس مقتدر و «عظیم محترم و ممکن و مستولی» از دهقانزادگان طوسی که در «دوره اسلامی» حفظ رسوم و سنن قدیم ایرانی و فرهنگ و تاریخ و داستانهای ملی را عهدهدار بود و در پیرانهسری به زخم کارد «عصر فرسای» «ملاحده مخاذیل یا محاذیل اضاضیل» یعنی پیروان افراطی اسماعیله از فرقه حسن صباح در 24 رمضان سال 485 مصادف 1092میلادی، در نهاوند وفات یافت. (وزارت نظامالملک به ایام آلپ ارسلان و ملکشاه سی و چهار سال بود و قتلش در سنه 485). پنج هفته پس از شهادت خواجه، ملکشاه نیز در بغداد بدرود زندگی گفت؛ بنا به سروده امیرمعزی، رفت در یک مه به فردوس برین دستور پیر برنا در پی او رفت در ماه دگر و «با مرگ او شیرازه کار سلاجقه از هم گسیخته شد و کاری که او به نظام آورده بود از نظم و نسق افتاد» خواجه حسن در فقه تابع شافعی بود و در اصول و کلام تابع اشعری.
«دولت سلجوقی از آن پس دیگر رونقی نگرفت و روز به روز رو به ضعف رفت تا منقرض شد و گفته نظامالملک راست آمد که دولت آن تاج به مفتوح ماندن آن دولت وابسته بود و ملحق شد که سلامت آن مملکت و سلطان آن پیر منوط بود.»
در پشت جلد کتاب آمده است: «اگر «اعتلای» فرهنگ اسلامی در عهدی به ظهور رسید که جامعه اسلامی به اقتضای پویایی خاص خود، به مذاهب و متفکرین گوناگون مجال ظهور و بروز میداد، «توقف و سکون» در علوم، از زمانی آغاز شد که متعصبین، از قرن چهارم به بعد، مخالفت آشکار با اهل نظر و فلاسفه را آغاز کردند؛ و خواجه نظامالملک با در پیشگرفتن رویکرد تمرکزگرای دولتی، نقش بارزی در این رکود ایفا کرد.»
جلال ستاری محقق، اسطورهشناس و اندیشمند از معدود چهرههایی بود که سالها در حوزه اسطوره و اسطورهپژوهی تلاشهای پیگیری انجام داد و علاوه بر ترجمه آثار متعدد، در این زمینه کتابهایی را نیز نوشت. ستاری 9 مرداد ماه 1400 درگذشت.
ستاری در طول بیش از 60 سال فعالیت خود آثار بسیاری در رابطه با اسطورهها و اسطورهشناسی، تاریخ، تئاتر، روایتپژوهی، افسانهشناسی و ادبیات خلق کرد که شمار آنها بیش از 100 عنوان بوده است. او علاوه بر ترجمه آثار متعدد، کتابهای پرشماری را نیز نوشت. از جمله آثار او میتوان به «جانهای آشنا»، «آخرین مصاحبه با سارتر» (ترجمه)، «جهاننگری» (ترجمه)، «تراژدی و انسان»، «بازتاب اسطوره در بوف کور»، «فرهنگ و تئاتر و طاعون» (ترجمه)، «اسطوره در جهان امروز»، «پژوهشی در ناگزیری مرگ گیلگمش» (ترجمه)، «سیمای زن در فرهنگ ایران»، «در قلمرو فرهنگ»، «شرق در ادبیات فرانسه» (ترجمه)، «افسون شهرزاد»، «نمایش در شرق»، «اسطوره و رمز در اندیشه میرچا الیاده»، «درد عشق زلیخا»، «در بیدولتی فرهنگ»، «آیین و اسطوره در تئاتر»، «پژوهشی در اسطوره گیلگمش و افسانه اسکندر»، «جهان اسطورهشناسی» (ترجمه) و ... اشاره کرد.
بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه کتاب «فرهنگ دولتمدار» نوشته جلال ستاری را در 120 صفحه، به بهای هفتاد و پنج هزار تومان با شمارگان 1100 نسخه روانه پیشخان کتابفروشیها کرد.
نظر شما