چهارشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۱ - ۱۲:۲۲
حسرت حضور در تشییع پیکر سردار سلیمانی در دل برخی ایرانیان ماند

مهدی پیرهادی یکی از نویسندگان کتاب «هزار جان گرامی» گفت: اعتراف می‌کنم در روز تشییع پیکر سردار سلیمانی مشاهدات بسیاری داشتم که در متن من نیست و خب شاید اقتضا و خط روایی متن اجازه نداد که هرچه دیدم را روایت کنم.

مهدی پیرهادی یکی از نویسندگان کتاب «هزار جان گرامی» در گفت‌و‌گو با محمدمهدی شیخ‌صراف خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره روایت نوشته شده در روز تشییع پیکر حاج قاسم سلیمانی گفت: چند روزی از ماجرای تشیع پیکر سردار سلیمانی در تهران گذشته بود که با فراخوان این کتاب در سطح اینترنت مواجه شدم که از مخاطبین خواسته شده بود که حس و حال خود را درقالب نوشتار از واقعه تشیع شهید سلیمانی عنوان کنند.

وی افزود: من هم چون در مراسم حضور داشتم به این فکر افتادم که حس‌و‌حالی که تجربه کردم را به رشته تحریر بیاورم. برای همین  یک متن نوشته شد و برای مجریان طرح فرستادم و خب به لطف خدا چاپ شد.

پیرهادی تصریح کرد: در مورد آن روز باید بگویم؛ واقعا روز عجیبی بود و هنوز هم یکی از عجیب‌ترین روز‌های تجربه شده در عمر من همان روز است. 

وی افزود: اعتراف می‌کنم که مشاهدات بسیاری داشتم که در متن من نیست و خب اقتضا و خط روایی متن به من شاید اجازه نداد که هرچه دیدم را روایت کنم. من بیشتر به دنبال تنوع انسان‌هایی بودم که برای تشیع آمده بودند و نکته‌ای که دوست‌داشتم در متن بیاید و جای خالی‌اش حس می‌شود؛ لحظه مشخص شدن تا لحظه حضور من در تشییع بود. به این صورت که من تا 12 روز قبل از این تشییع تصمیم به شرکت نداشتم ولی اتفاقات به گونه‌ای رقم خورد که ساعت 5 صبح روز بعد برای تشییع در خیابان حاضر شدم و این روایت در متن جایش خالی است.

نویسنده روایتی در کتاب «هزار جان گرامی» عنوان کرد: درباره یکی از شهدای افغانستانی مدافع حرم سیدجعفر حسینی ملقب به ابوزینب به صورت اتفاقی برای زیارت اهل قبور به بهشت زهرا رفتم و آنجا با تشییع آن شهید مواجه شدم. از آن تشییع روایت هم نوشتم که چاپ شده است و فضای حضور برادران افغانستانی در کنار ایرانیان در مراسم تشییع قابل توجه بود. 

مهدی پیرهادی گفت: درباره بازخورد این روایت، همان‌طور که می‌دانیم افراد زیادی از ساکنان تهرانی برای شرکت در مراسم تشییع آمده بودند و از نزدیک این واقعه را لمس کردند ولی دوستانی که در شهرستان‌ها داشتم بعد از خواندن روایت حسرت می‌خوردند که کاش در آن روز به خصوص در تهران بودند و این شور و حماسه را از نزدیک لمس و درک می‌کردند.

او ادامه داد: یکی از نکاتی که من در حس و احوال آن روز برای روایت داشتم، پرداختن به جلوه مذهبی و دینی شهید بود نه بعد ملی این شهید؛ شاید اگر امروز به روایت مجدد از آن واقعه برگردم؛ جلوه ملی شهید قاسم سلیمانی را بیشتر در معرض دید قرار می‌دادم و سعی بر نمایاندن همه‌گیر بودن این شهید می‌کردم. آن هم به دلیل چند دستگی‌های امروز است که متاسفانه همه چیز را از ما گرفته است؛ پس اگر امروز آن متن را می‌نوشتم حتما بر وجه ملی و مردمی این شهید بیشتر تاکید می‌کردم.

این نویسنده مطرح کرد: امروز لازم است که بگوییم شهید سلیمانی برای همه ماست. در شرایط کنونی کشور به قهرمانی نیاز دارد که همه ملت به آن افتخار کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها