محدثیخراسانی در سالروز شهادت احمد زارعی به ایبنا گفت:
زارعی پایهگذار کنگره شعر دفاع مقدس و استاد بزرگ اخلاق و ایثار بود
مصطفی محدثیخراسانی، از شاعران آیینی کشورمان تاکید دارد که شعر شهید احمد زارعی تلفیقی از فرهنگ و ایثار بود و نخستین کنگره شعر جنگ که بعدها الگوی برپایی همایشها و کنگرههای بزرگ دفاع مقدس شد، به ابتکار این شخصیت بزرگ فرهنگی تاسیس شده است.
این شاعر آیینی کشورمان افزود: احمد زارعی سال 65 دبیری برپایی نخستین کنگره شعر جنگ در اهواز را بر عهده گرفت که در آن شاعران بزرگی از جمله قیصر امینپور، علی موسویگرمارودی و علی معلم حضور داشتند. وی همچنین در تهیه و نشر نخستین نشریههای حوزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به صورت خستگیناپذیر اهتمام ویژه داشت و در این راستا خدمات ارزندهای انجام داد. وی آنقدر مخلص و مؤمن بود که مقبولیت عام داشت و افراد با گرایشهای مختلف را به خود جذب میکرد.
محدثی خراسانی که اواخر دهه 80 مجموعه مقالات و یادداشتهای مرتبط با شهید احمد زارعی را در کتاب «ستاره احمد» تدوین کرده، همچنین گفت: با وجود تمام غفلتهای انجام شده درباره این شهید نباید فراموش کرد که احمد زارعی جانی گسترش یافته و فضیلتی منتشر است که امروز در جان شاگردان با واسطه و بیواسطهاش حضور دارد.
وی به اواخر عمر احمد زارعی نیز اشاره کرد و افزود: دو سال آخر عمرش را در مشهد سپری کرد که در همان زمان نیز با وجود بیماری توانست نسلی تاثیرگذار را در عرصه فرهنگ و شعر متعهد از میان جوانان خراسانی تربیت کند. وی آشنایی عمیقی با مباحث بنیادین اخلاق و معرفت داشت که مورد استقبال جوانان قرار میگرفت.
در ادامه نمونهای از اشعار شهید احمد زارعی میخوانید:
«گل با شکفتنی که سر دار میکند
تکرار کار میثم تمار میکند
این کارها که عشق کند محض امتحان
بر عقل عرضه میکنم، انکار میکند
در چهره شهید خدا دیدهام که گل
یک پرده از بهار، پدیدار میکند
آیینه بر معاد گرفته است نوبهار
هر بذر، زاد خویش نمودار میکند
خوش باد آنکه توشه اعمال سبز را
بهر بهار آخرت انبار میکند»
شهید احمد زارعی در روستای سیج از توابع قائن به دنیا آمد و در سه سالگی به همراه خانوادهاش به شهر مشهد مهاجرت کرد. قبل از ۶ سالگی به مدرسه رفت. دوره دبیرستان را در دبیرستان فیوضات مشهد به پایان رساند و سال ۱۳۵۴ با رتبه ۴۵ در دانشگاه تهران قبول شد. در رشتهای که به گفته دوستانشان رشته پزشکی بوده است. در یکی از کلاس های دانشگاه یکی از دختران همکلاسیاش کنارش مینشیند، او بلند میشود و دو سه صندلی عقبتر میرود. همین مسئله با توجه به شرایط آن روزگار موجب درگیری در دانشگاه شده درنتیجه اخراج میشود. بعد از آن ماجرا، با زحمات بسیار پدرش، او میان انتخاب دو دانشگاه سنندج و زاهدان مخیر شد و تحصیل رشته ادبیات فارسی در دانشگاه سنندج را انتخاب کرد.
او در هشت سال دفاع مقدس هم در شورای فرماندهی کردستان به همراه شهید همت، سردار رحیم صفوی و شهید صیاد شیرازی حضور داشت. به گفته همسرش جزو اولین کسانی بوده که قضیه حلبچه را اطلاع میدهد، و بعید به نظر نمیرسد که همین ماجرا باعث میشود که از سال ۶۵ به بعد عوارض آن روزها در بدنش باقی بماند که یکبار هم در سال ۶۷ تشدید شود و پس ازآن هم ادامه داشت. بعد از سال ۱۳۶۵ چند تن از دوستانش برای کار در وزارتخانه های مختلف از وی دعوت کردند. از امور خارجه هم بارها پیشنهاد همکاری داشت، که نپذیرفت و در سپاه ماندگار شد. پس از پایان جنگ به عنوان معاون تبلیغات سپاه پاسداران انتخاب شد و سپس معاونت پژوهشی حوزه هنری را بر عهده گرفت. احمد زارعی با اینکه میتوانست در آن روزگار با توجه به سابقه مبارزاتی اش پست های بسیار خوبی را در تهران بگیرد، به مشهد آمد و بنیانگذار جلسات مرتب و پربار شعری در این شهر شد و همزمان مدرک کارشناسی ارشد خودش را در رشته زبان و ادبیات فارسی در سال ۱۳۷۲ از دانشگاه فردوسی مشهد اخذ کرد.
وی در ۱۹ دی سال ۷۲ در بیمارستان خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله و سلم تهران بر اثر عوارض شیمیایی باقیمانده از بمباران حلبچه دار فانی را وداع گفت و در زادگاهش به خاک سپرده شد.
نظر شما