دوشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۱ - ۱۱:۱۰
دوانی به شبهات تاریخ اسلام پاسخ داده است/ مورخی تحلیل‌گر که به روایت تاریخ بسنده نمی‌کرد

حجت‌الاسلام و المسلمین رضا غلامی، رئیس مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی گفت: مرحوم دوانی به بسیاری از شبهات تاریخ اسلام پاسخ داده و در جهت افسانه زدایی و خرافه زدایی از اسلام تلاش کرده و از پیشتازان تاریخ نگاری انقلاب اسلامی محسوب می‌شود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، آناهید خزیر: به مناسبت روز تاریخ‌نگاری انقلاب اسلامی و شانزدهمین سالگشت ارتحال استاد علی دوانی، نشست تخصصی مورخ فرزانه دیروز یکشنبه ۲۵ دی توسط مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی و مشارکت دبیرخانه دائمی جشنواره بین‌المللی فارابی و مرکز پژوهش‌های علوم انسانی اسلامی صدرا با حضور و سخنرانی محمد حسن رجبی، محمد حسین رجبی و محمدرضا کائینی، در محل تالار ابونصر محمد فارابی مؤسسه برگزار شد. دبیر علمی این نشست نیز مالک شجاعی جشوقانی بود.

حجت‌الاسلام و المسلمین رضا غلامی، رئیس مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی در ابتدای این نشست ضمن گرامیداشت یاد مرحوم دوانی و روز تاریخ نگاری انقلاب اسلامی گفت: از زمانی که شورای عالی انقلاب فرهنگی این روز را نام گذاری کرده تلاش کردیم تا با برنامه‌هایی را برای این روز برگزار کنیم.

وی ادامه داد: طی سالیان گذشته چندان که باید حق مرحوم دوانی ادا نشده و بسیاری از نقاط زندگی، اندیشه و افکارشان پنهان مانده و باید جلسات زیادی برایشان برگزار شود.

این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه مرحوم دوانی در تاریخ اسلام، سیره ائمه، تاریخ فقه و رجال، تاریخ معاصر و انقلاب اسلامی تلاش بسیار کرده افزود: مجلد ده جلدی «نهضت روحانیون ایران» به قلم ایشان بسیار ارزشمند است.

به گفته غلامی، مرحوم دوانی به بسیاری از شبهات تاریخ اسلام پاسخ داده و در جهت افسانه زدایی و خرافه زدایی از اسلام تلاش کرده و از پیشتازان تاریخ نگاری انقلاب اسلامی محسوب می‌شود. او با چشمان تیز بین به وقایع نهضت امام پرداخته و اگر این روایت‌ها بیان نمی‌شد کسانی که درباره تاریخ نگاری انقلاب اسلامی فعالیت می‌کردند بعید می دانم که می‌توانستند ابعاد مختلف انقلاب اسلامی را تببین و نظریه پردازی کنند.

وی افزود: او برای بیان وقایع انقلاب با شخصیت‌های مختلف ارتباط گرفت و اگر ایشان برای این ارتباط تلاش نمی‌کردند ما در جریان قرار نمی‌گرفتیم. مرحوم دوانی در خانه نمی‌نشستند و با سفر به این سو و آن سو با بزرگان ارتباط گیری می‌کردند.

رئیس مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با بیان اینکه دوانی مورخی تحلیل‌گر بود و به روایت تاریخ بسنده نمی‌کرد و به عنوان یک مجتهد تاریخی وارد میدان می‌شد، گفت: یکی دیگر از ویژگی‌های او آزاد اندیشی بود. ایشان تعصبی را در روایت و تحلیل تاریخ به خرج نمی‌داد و دچار سیاست زدگی نمی‌شد و با آزاد اندیشی و استقلال رأی به تاریخ نگاه می‌کرد تا به حقیقت تقرب پیدا کند. ما در دبیرخانه فارابی تلاش می‌کنیم تقدیری شایسته در شأن ایشان داشته باشیم.

محمد حسن رجبی دوانی نیز در بخش دیگری از این نشست درباره تاریخ نگاری در جهان اسلام گفت: تاریخ نگاری در جهان اسلام بعد از علم الحدیث و سیره نویسی آغاز شد و از این نظر به شدت تحت تأثیر علم الحدیث بود. به همین دلیل بیشتر مورخان ما از نظر نگرش و شیوه تاریخ نگاری محدث بودند. این روش بیشتر به نقل اخبار از راویان موثق استوار بود و تا قرن سیزدهم ادامه داشت. کسانی همواره بیان می‌کنند که چرا روایت عقلانی در تاریخ اسلام وجود ندارد اما با توجه به علاقه مورخان به نقل اخبار از طریق راویان این شیوه چندان تغییری نکرد. حتی ابن خلدون که بانی تاریخ نگاری عقلانی در اسلام است بر این منظر در شیوه‌هایی از کارش استوار است با اینکه او در برهه‌ای زندگی می‌کرد که با افول جوامع اسلامی رو به رو بود و این نگرش عقلانی را انتخاب کرد اما این به مکتب جدید تبدیل نشد.

این استاد تاریخ گفت: در صفویه هم علمای شیعه فرصتی پیدا کردند که بازشناسی آثار شیعی بپردازند اما همانند محدثان اهل سنت تاریخ نگاری این دوره هم تحت تأثیر علم الحدیث و محدثان است؛ مثلاً علامه مجلسی نقل می‌کند که حکومتی در مشرق زمین ظهور می‌کند و پادشاهی را به امام عصر تحویل می‌دهد. ایشان درست در زمانی این تفسیر را بیان می‌کنند که برخی معتقد بودند علمای صفویه آن قدر ضعیف شده بودند که به راحتی قابل شکست بودند اما این خوش بینی در بین علما وجود داشت و شاید یکی از عوامل مهمی که نتوانست این حملات را پیش بینی کنند همین ذهنیت خوش بینی در علمای دوره صفویه بود.

رجبی دوانی گفت: درباره سقوط دولت صفوی تنها سفرنامه لاهیجی را می‌توان دید که در آن درباره ویرانی‌های آن تهاجم سخن گفته شده است. دیگری قطب الدین نیریزی است که در کتاب عرفانی خودش به سقوط دولت صفوی اشاره می‌کند و آن را ناشی از فشارها بر صوفیه می‌داند. به جز اینها دیگر تحلیلی در این دوره نیست.

این محقق با بیان اینکه تاریخ نگاری در حوزه‌های علمیه شأن لازم را نداشته است، افزود: در دوره قاجار علی رغم حضور فعال علمای ایرانی در جنگ‌های ایران و روس حتی همتی وجود نداشت که فتواها گردآوری شود. بنابراین اشاراتی که حاکی از حضور علما و فتواهای آنها باشد در کتاب‌های کمی دیده می‌شود. در جنگ ایران و انگلیس در سال ۱۲۷۳ هم حضور علما به مراتب گسترده بود و حتی علمای اهل سنت هم فتوای مستقلی دادند اما باز تاریخ نگاری مستقلی نداریم و به جز مطلبی در وقایع اتفاقیه جزئیاتی در این باره نداریم. بنابراین بسیار عجیب است که ما از این دوره چیزی نداریم.

وی افزود: این در حالی است که چاپخانه‌های سنگی در تهران و شیراز و … وجود داشت و حتی در کتاب‌های سلطنتی هم به چیزی اشاره نشده است.

رجبی دوانی گفت: نخستین اثر تاریخی که توسط علما نوشته تاریخ دخانیه ورساله دخانیه است که از بهترین کتاب‌های تاریخی و جامعه شناسی سیاسی است و مقدم بر آل احمد، تاریخ غربزدگی را بیان می‌کند اما از چشم مورخان و جامعه شناسان دور مانده است. این کتاب‌ها یک سال بعد از واقعه تنباکو نوشته شده و بسیارارزشمند است و نگرانی علما از استحاله دینی در آن دوران مشروط است.

وی با اشاره به منابع حوزه درباره تاریخ نگاری مشروطه توضیح داد: در تاریخ مشروطه آقا نجفی قوچانی از نقش مرحوم آخوند خراسانی در قضیه مشروطه در کتابی بیان می‌کند. بعد کتاب انقلاب طوس را داریم که ادیب هروی آن را نوشته است. او کتاب دیگری به نام تاریخ پیدایش مشروطیت نوشت. درباره نهضت جنگل و جنوب کتابی از علما نداریم که به نقش آنها پرداخته باشد و رساله مستقلی درباره فتوا نداریم. در نهضت ملی هم من کتاب خاصی ندیدم. البته در کتاب تاریخ پیدایش نفت به این موضوع تا حدی اشاره شده است.

این محقق تاریخ درباره نهضت امام خمینی افزود: این نهضت با لایحه انجمن‌های ولایتی در سال ۴۱ شروع شد و دوماه به طول انجامید. از آغاز نهضت، ابوی مرحوم علی دوانی با حضور مراجع قم شروع به گردآوری سخنرانی‌ها با همکاری روحانیون کردند. من در آن دوره بچه بودم و عموی من که وسایل صوتی تهیه می‌کرد، در آن دوره که با نهضت امام مصادف شده بود سخنرانی‌ها را ضبط می‌کردند و ابوی پیاده می‌کردند و بعد امام ویرایش می‌کردند و به ایشان بر می‌گرداند.

وی افزود: الان سخنرانی‌هایی که از سال ۴۱ موجود است آثاری است که ابوی آنها را جمع آوری کردند و کتابی را کمتر از یک ماه منتشر کردند و علی رغ اطلاع ساواک توانستند نسخی از این کتاب را به دست علمای دیگر برسانند. مقدمه ایشان بر این کتاب جالب است.

رجبی دوانی گفت: ابوی در این مقدمه جنبش‌های اسلامی قبل از امام را از خواجه نصیر شروع کرده تا علامه حلی، شیخ فضل الله و … رسیده و به نوعی به تبارشناسی علمای سیاسی پرداخته است. ابوی درباره خواجه نصیر گفتند اگر خواجه نصیر از آن فرصت تاریخی استفاده نمی‌کرد و دعوت هلاکو را نمی‌پذیرفت شیعیان نمی‌توانستند با آزادی به ترویج اندیشه‌های سیاسی بپردازند. بنابراین این اقدام ایشان و علامه حلی بسیار مؤثر بود.

این پژوهشگر تاریخ گفت: در سال ۴۲ ابوی در نشریه مکتب اسلام مقالاتی درباره خواجه نصیر نوشت و در تحلیل ابداعی خود گفت در تواریخ گذشته بیان شده که با تحریک خواجه، هلاکو خلافت عباسی و میراث علمی آن را از بین برد. ایشان از دو منظر این را نقد می‌کند؛ یکی اینکه خواجه وزیر اوقاف بود و سمت سیاسی نداشت و ازوجوهات شروع کرد به تأسیس رصد خانه مراغه. از سوی دیگر چون خواجه از علاقه مندی مغولان به نجوم اطلاع داشت رصد خانه را تأسیس کرد و بعد علمای اهل سنت و شیعه را جمع آوری کرد و در واقع آنجا را تبدیل به یک شهرک دانشگاهی کرد و می‌خواست رنسانس فرهنگی بنا کند. اگر خواجه چنین نقشی داشت نمی‌توانست هلاکو را به این حمله وادارد. او این روایت را در تواریخ شیعی نقد می‌کند.

به گفته رجبی دوانی، مرحوم دوانی می‌گوید اولین کسی که به نقش خواجه در سقوط عباسی اشاره می‌کند یکی از شاگردانش است که با او دشمنی داشت و بعد دیگران بدون اعتبارسنجی آن را نقل کردند.

وی با بیان اینکه ابوی در تاریخ نگاری خود تعقل تاریخی و ادارک تاریخی را مد نظرقرار داشت به فرصت شناسی مرحوم دوانی اشاره کرد و گفت: او سعی می‌کرد در زمان‌های مناسب آثار را پدید آورد. در تاریخ مشروطه به دلیل فقر ادبیات عده‌ای دیگر تاریخ را تحریف کردند بنابراین ایشان خاطرات آیت الله بروجردی را به سرعت ثبت کردند و با مقدمه‌ای در چهلم ایشان با امکانات آن زمان منتشر کردند. بعد همانطور که گفتم در سال ۴۱ آن کتاب نهضت را منتشر کردند و پیش از انقلاب هم شروع به جمع آوری سخنرانی و اسنادهای مرتبط با امام خمینی کردند و دو جلد را قبل از انقلاب تدوین کردند و تا قبل از واقعه ۷ تیر در ده جلد کتابهای نهضت روحانیون ایران را گرد اوری کردند و اساساً آن را ویرایش و غلط گیری کردند.

رجبی دوانی با بیان اینکه آنچه که در این مجلد و آثار دیگراشان است صداقت در بیان تاریخ است گفت: او حب و بغض شخصی را در بیان حوادث دخالت نمی‌دهد و هنوز هم نهضت روحانیون یکی از منابع مهم در این زمینه است. از سوی دیگر ما به ندرت کسانی داریم که شرح نگاری از خودشان داشته باشند. بسیاری از علما خودشان تاریخ را نقل می‌کردند اما اسمشان را روی آن نمی‌گذاشتند کشف الاسرار وقتی ابتدا آمد اسم نداشت اما ابوی معتقد بود علما باید شرح حال خود را بنویسند و به همین دلیل ایشان شروع به نگارش خاطرات خود کرد. یکی از نوآوری‌های ایشان شرح نگاری خودشان است که تاریخ حوزه علمیه قم و نجف را می‌شود در آن پیگیری کرد.

این محقق تاریخ در پایان گفت: وقتی واقعه بوسنی و هرزگوین رخ داد ایشان اخبار را می‌دیدند و به برخی از اسامی برخوردند که بر آن اساس تدوین علمای و شعرای بوسنی و هرز گوین را با استفاده از منابع انجام دادند.

کائینی دیگر سخنران این نشست بود که درباره مرحوم دوانی طی سخنانی گفت: یکی از گله‌های ما این بود که چرا از ایشان تجلیل نشد. او هیچ گاه در درگیری‌ها حضوری نداشت و به همین دلیل دستگاه‌ها در معرفی ایشان کم کاری کردند. نام او بیش از اینکه معلول تلاشی حتی از جانب نزدیکانش باشد معلول آثار محققانه ایشان است و تاریخ نگاری اسلام و انقلاب مرهون تلاش‌های اوست. شبیه همین حس را من درباره فلسفی هم داشتم و مرحوم دوانی بسیار متواضعانه تلاش کرد که ایشان شناسانده شود.

وی افزود: مرحوم دوانی تلاش کرد که هر کسی در اندازه خودش بزرگ شود؛ برخی هستند که نقش بزرگی در توسعه فرهنگ دینی ما داشتند اما نامی از آنها نیست و برعکس این هم صادق است و تلاش ایشان بر روایت درست از این افراد بود. قرار بود یک بنیادی آثار ایشان را مستقلاً کار کند که نشد و امیدوارم مظلومیت آثار ایشان از بین ببرد.

وی با اشاره به اندیشه‌های دوانی گفت: من از دوران کودکی صرفاً از طریق کتاب صحنه‌های تکان دهنده تاریخ اسلام ایشان را شناختم. بعد با کتاب داستان‌های اسلامی آشنا شدم. بنابراین در ابتدا من با ایشان از طریق کتاب‌هایشان مانند مفاخر اسلام آشنایی پیدا کردم.

وی ادامه داد: از دهه ۷۰ که فعالیت مطبوعاتی داشتم با طیف متنوعی از علما، روشنفکران، عکاسان و.. از نزدیک دیدار کردم. در برخورد اولیه تطابق سخن با عمل ایشان بسیار مشهود بود و او همانطور زندگی می‌کرد که باور داشت. این هم معلول انگاره‌هایی بود که داشت.

کائینی با بیان اینکه تاریخ نگاری جامع انقلاب بدون حذف شخصیت‌ها یکی از تلاش‌های ایشان بود، گفت: نسل جوان می پرسد تاریخ نگاری انقاب اسلامی چه دارد؟ در کتاب‌های مختلف تاریخ انقلاب برخی شخصیت‌ها حذف می‌شدند اما ایشان پای این کار ایستادند. ایشان می‌گفتند از ناحیه این کتاب صدمه دیدند چون اسامی برخی که در انقلاب نقش داشتند در این کتاب آمده اما این افراد بعداً با انقلاب زاویه گرفتند و از این منظر علاقه‌ای به این کتاب نداشتند.

به گفته این محقق، مرحوم دوانی معتقد بود در جایگاه یک مورخ باید حقیقت را بیان کند. در دهه ۷۰ شرایط خاصی وجود داشت و ایشان همیشه به اولویت دین و فرهنگ بر سیاست توصیه می‌کرد و معتقد بود اگرد این اتفاق رخ دهد خود به خود سیاست هم درست می‌شود. این البته به معنای سیاست گریزی ایشان نبود و در مواقع خاصی مواضع محکمی گرفت اما نمی‌خواست دین و فرهنگ به حاشیه برود. ایشان خیلی علاقه‌ای به تلویزیون نداشت و بیشتر روزنامه می‌خواند.

وی افزود: من گاهی برخی از مطالب را برای ایشان می‌فرستادم می‌دیدم ایشان پیش بینی‌های سیاسی می‌کردند که برای من بسیار جالب بود.

به گفته کائینی، تلاش برای کشف زوایای جدید یکی دیگر از ویژگی‌های ایشان بود و همواره می‌کوشید نوآوری داشته باشد. از سوی دیگر از یافتن منابع و مطالب جدید هم ذوق زده می‌شد و از آن استقبال می‌کرد. درباره بسیاری از مسائلی که دیگران سخن گفتند ایشان حرف جدیدی داشتند و البته این منجر نمی‌شد که به ساختن جعلیات مانند برخی روی بیاورد.

وی افزود: ایشان فرد عاطفی بود و وابستگی عاطفی زیادی به نزدیکانش داشت و عواطفش را بروز می‌داد. وقتی هم که همسرشان مریض شد من تلاش می‌کردم ایشان را با توجه به بیماری همسرشان آمادگی بدهم ولی او طوری رفتار می‌کرد که انگار چیزی نمی‌شنود! تا اینکه وقتی همسرشان فوت شد و من برای عرض تسلیت به ایشان زنگ زدم با صدای بلند گریستند و گفتند که گفته بودی که این بیماری خوب نمی‌شود و من هنوز صدای ایشان در گوشم است. همین حالت عاطفی را مرحوم دوانی نسبت به سایر نزدیکان و دوستان خود داشت.

وی با اشاره به مستند سخن گفتن مرحوم دوانی گفت: ایشان همواره روی نقل سخن دیگران حساس بود و خودش هم بسیار از اینکه برخی از مطالب ایشان را کپی می‌کردند عصبانی می‌شد و می‌گفت جالب است برخی حتی غلط‌های ویرایشی من را هم کپی کردند و هیچ نقلی از من نیاورده اند. خاطرم هست یکی از کتاب‌های ایشان را عیناً کپی کرده بودند که کار به شکایت حقوقی رسید.

به گفته کائینی، مرحوم دوانی نسبت به توهین ائمه حساس بود و در این باره موضع گیری می‌کرد و می‌گفت باید توجه داشت که حق ائمه ضایع نشود. وقتی در حمله عراق حرم گلوله باران شده بود ایشان با دیدن عکسش تا ساعت‌ها گریه کرد.

این مدرس گفت: متأسفانه در حوزه این تصور وجود دارد که اگر فقه و اصول نخوانند به جایی نمی رسند و واقعاً نسبت به تاریخ نگاری در حوزه کم توجهی وجود دارد در حالیکه برخی که ذوق فقهی و اصولی ندارند می‌توانند در این حوزه فعال شوند. در غیر این صورت ما ضرر می‌کنیم. ما تاریخ نگاری درستی درباره جریان مشروعه خواه در نهضت مشروطه نداریم و مجبوریم از آثارسکولار درباره این جریان استفاده کنیم و نقش علما را در نهضت تبیین کنیم. البته افرادی به شکل پراکنده در تاریخ نگاری حوزه کار کردند و رساله نویسی کردند. در این میان گاهی حتی مشروعه خواهان و مشروطه خواهان در رد هم رساله می‌نوشتند که بیشتر جنبه سیاسی داشته اما می‌شود از لا به لای آن هم به حقیقت دست پیدا کرد.

وی افزود: انصاف و همه جانبه نگری مرحوم دوانی باعث شده بود بسیاری از روشنفکران هم از مطالب ایشان استفاده کنند.

محمد حسین رجبی دوانی دیگر فرزند مرحوم دوانی در پایان این مراسم ضمن تشکر و قدردانی از مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی گفت: امیدواریم این مؤسسات در زمان حیات متفکران هم مراسم بزرگداشتی برای آنها بگیرند. ما در بنیاد ایران شناسی از اساتیدی که بالای ۹۰ سال بودند تجلیل کردیم و دیدیم که چه قدر در روحیه این افراد تأثیرگذار است.

وی افزود: نباید اجازه بدهیم بزرگان ما از دنیا بروند و بعد از آنها قدردانی کنیم. من یادم است برای پدرم آقای مجتهدی و آقای احمد خاتمی سخنرانی کردند و آقای خاتمی بیان کردند که در زمان حیات مرحوم دوانی از ایشان آن گونه که باید تجلیل می‌شد، نشد. تجلیل بزرگان تعظیم علم و فرهنگ و بها دادن به ساحت علم است.

رجبی دوانی گفت: ابوی به شدت عاطفی بودند و خیلی راحت با هر کسی که با ایشان در ارتباط بودند صمیمی می‌شدند گویی سال‌ها با هم دوست بودند. حتی نوجوانان هم با ایشان احساس صمیمیت می‌کردند و ارتباط می‌گرفتند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها