یکی از داوران جایزه جلال آلاحمد در گفتوگو با ایبنا مطرح کرد:
جایزه ادبی جلال یک شوک تبلیغاتی مطلوب برای نویسندگان است
سیدمیثم موسویان، داستاننویس و از داوران پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد معتقد است، جایزههای ادبی بزرگ از جمله جلال آل احمد یک شوک تبلیغاتی و فرصتی مغتنم برای معرفی آثار نویسندگان گمنام است.
به عنوان یکی از داوران بخش رمان پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد نظر خود را درباره وضعیت رمانهای این دوره بیان کنید.
اغلب بر اساس یک نمودار طبیعی شاهدیم که 30 درصد رمانهای جوایز ادبی در سطح خوبی قرار دارند و از سطح متوسط بالاترند. در پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال نیز چنین وضعیتی وجود داشت و 30 درصد آثار را نویسندگانی کاربلد و داستانشناس نوشته بودند که آثارشان از نظر فرم، شخصیتپردازی و پیرنگ در سطح خوبی قرار داشت. این امر نشان میدهد که خوشبختانه ناشران نیز حرفهایتر شدهاند. در حوزه فرم و ساختار هر سال کیفیت رمانها بهتر میشود و رقابتها به میزان خلاقیت نویسندگان ارتباط دارد. در عین حال در حوزه محتوا و مضمون، شاهدیم که رمانها هنوز عمق لازم را ندارند و باید بیشتر به بینامتنیت و لایههای پنهانی توجه شود. بیشک رماننویسی که با فلسفه، اسطوره، تاریخ، دین و عرفان آشنا نباشد اثرش در سطح یک بازی فرمی باقی میماند. تعداد زیادی از نویسندگان متعهد به خلق رمان درباره یک واقعه تاریخی زمان معصومان (ع) میپردازند که متاسفانه اغلب در سطح یک مستند تاریخی است و به رمان و کار خلاقانه نزدیک نیست.
علاوه بر دانش ادبی، نویسنده رمان فارسی باید در چه حوزههایی توانمند باشد؟
زمانی میگفتند که مجریان برنامههای ادبی باید از هر اقیانوس به اندازه بند انگشت بهره داشته باشند ولی در رمان اگر نویسندهای در هیچ حیطه خاصی تبحر نداشته باشد که دنیا را با عینک آن ببیند نمیتواند راهکاری برای برونرفت از مشکلات ارائه کند و نسخهای بپیچد؛ چراکه دردی را تشخیص نمیدهد. نویسنده رمان باید در یکی از دانشهای منطق، عرفان، فلسفه، تاریخ یا روانشناسی توانمند باشد.
تا چه اندازه جایزه جلال توانسته در ارتقای وضعیت رمان موثر باشد؟
جایزه جلال، با شکوهی که در برگزاری دارد، موردنظر بسیاری از داستاننویسان حرفهای است اگرچه بسیاری از آثار برگزیده جایزه جلال پرفروشند ولی اغلب نویسندگان ما نیاز به تبلیغ دارند و یک شوک تبلیغاتی موردنیاز است تا مورد توجه ناشران و مخاطبان قرارگیرند. جایزه جلال فرصتی برای دیده شدن نویسندگان گمنام محسوب میشود.
چه عواملی غیر از توانمندی نویسنده و جوایز ادبی در ارتقای وضعیت رمان فارسی موثر است؟
رسانهها در این عرصه بیسار تاثیرگذار هستند. به عنوان نمونه اخیرا یک نویسنده مشهور آمریکایی که پیش از این وعده داده بود کتابی بنویسد در شبکههای مجازی از تغییر برنامه خود سخن گفت و از جامعه معذرتخواهی کرد. رسانهها باید بتوانند بهترین الگوسازان برای آموزش سبک زندگی باشند و نیاز به مطالعه را در جوانان نهادینه کنند. رسانهها باید به جامعه بفهمانند که با این سطح پایین مطالعه نمیتوانیم به پیشرفت لازم دست پیدا کنیم و اگر ماموریت خود را به خوبی انجام ندهند و افرادی را به عنوان نمونه و شاخص و الگو به جوانان معرفی کنند که اهل تفکر و دانش نیستند جامعه را به تصمیمهای هیجانی و غیرمتفکرانه و ایجاد جریانهای مضر سوق میدهند. متاسفانه با گذشت 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی هنوز حجم برنامههایی مفید در رسانه ملی که به نقش ادبیات و رمان در تربیت انسانها توجه دارند، اندک است.
در این دوره صحبت از افزایش رمانهای زرد مطرح بود، تعریف شما از رمان زرد چیست؟
رمان زرد، رمانی است که هرآنچه میخواهد به گوش مخاطب برساند را تنها در سطح کلمات بیان میکند و عمیق چندانی ندارد. رمان زرد میتواند حوزههای مختلف و حتی مذهبی را شامل شود و اثری است که تنها تاثیر احساسی موقت بر مخاطب دارد و فاقد بینامتنیت و پیوند با تاریخ و فلسفه است.
نظر شما