چهارشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۲:۱۷
ما از امامان می‌گوییم تا بتوانیم سبک زندگی بهتری داشته باشیم

زهرا عبدی، نویسنده کتاب کودک «امام هادی علیه‌السلام» درباره روایت زندگی روزمره و نوع رفتار امامان معصوم با دیگران گفت: ما از امامان می‌گوییم تا بتوانیم سبک زندگی بهتری داشته باشیم. یک بخش پرورش روحیه معنوی در کودکان است؛ اما مهم‌ترین بخش، عمل است؛ یعنی یادآوری مهارت‌هایی که به زندگی بهتر کمک می‌کنند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ کتاب «امام هادی علیه‌السلام» از مجموعه «چهارده معصوم» منتشر شده در انتشارات کتاب جمکران است که تلاش می‌کند کودکان بالاتر از هفت‌سال را با فضای زیست امامان معصوم (ع) آشنا کند. در این اثر که زهرا عبدی آن را بازنویسی و عاطفه فتوحی تصویرگری کرده است، مخاطب با بخش‌های مختلف زندگی امام هادی (ع) آشنا می‌شود؛ مخاطبی که در رده سنی کودک است و بالتبع آشنایی چندانی با زیروبم زندگی و رویدادها و فعالیت‌های این شخصیت‌های بزرگ دینی ندارد. نویسنده با قلم ساده خود و با استفاده از کلمات آشنا برای کودکان، زندگی این امام معصوم را طوری روایت کرده است که کودک آن را به آسانی بخواند و به حقایقی پی ببرد؛ اما نوشتن اثر دینی برای کودکان با هدف شناساندن شخصیت‌های بزرگی مانند امام هادی (ع) که چندان هم مانند دیگر امامان در بین مردم شناخته‌شده نیست کار سختی به نظر می‌رسد. این اثر در محقق کردن هدف خود نمره قبولی می‌گیرد؛ اما پس از مطالعه آن، سوال‌هایی برای‌مان مطرح شده که به مناسبت سالروز شهادت امام هادی (ع) خوب است به پاسخ آن‌ها برسیم. به همین بهانه با زهرا عبدی، نویسنده کتاب گفت‌وگویی کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:
 
ذکر مشخصات اصلی امام هادی (ع) در ابتدای کتاب ایده خوبی بود تا کودکان در وهله اول با نام و محل تولد و زمان شهادت و دیگر اطلاعات آشنا شوند. نظر خودتان درباره آوردن مشخصات کلی در ابتدای کتاب چیست؟
کتاب «امام هادی (ع)» یک جلد کتاب از مجموعه 14 جلدی با موضوع 14 معصوم است. این مجموعه با هدف آموزش مستقیم ویژگی‌های هر معصوم تهیه و نگارش شده و هر جلد به یک امام پرداخته است. ذکر این مطالب در اول کتاب با طراحی خاص، موجب دقت و توجه بیشتر مخاطب به این بخش خواهد شد.
 
شما این کتاب را برای مخاطب کودک نوشتید. هنگام نگارش زندگی یک امام معصوم برای کودکان آیا با چالشی مواجه شدید؟ در چنین مواقعی راهکار شما برای حل این گونه چالش‌ها چیست؟
در زمینه چگونگی انتقال مفاهیم دینی به کودکان، کتاب‌ها و مقالات مختلفی را خوانده‌ام. هنگام نگارش، سعی کردم آن موارد را در نظر داشته باشم. این زمانه، عصر تخصصی شدن است. هر علم، هنر، فن، رشته و مهارتی به سرعت رشد می‌کند. برای همین هر روز مطالب، گزارش‌ها و پژوهش‌های جدیدتری در هر رشته تهیه و منتشر می‌شود. ادبیات کودک، نوپاست. در نتیجه مرتب نظریه‌ها دستخوش نوسان می‌شوند و هر روز مطلب جدیدتری به این مقوله افزوده می‌شود و گاه دریافت‌های قبلی را نقض می‌کنند.
درباره این مجموعه، من دقت کردم تمام مواردی را که آموخته بودم به کار ببندم. یک‌روز در کارگاهی آموزشی با یک نکته جدید آشنا شدم. یادم آمد که من آن را در متن یکی از کتاب‌ها لحاظ نکرده‌ام. خیلی ناراحت شدم. زود با ناشر تماس گرفتم و گفتم من می‌خواهم یک پاراگراف از کتابم را تغییر دهم؛ اما دیگر دیر شده بود. کار صفحه‌آرایی شده و فایل برای چاپ ارسال شده بود. آنقدر اصرار کردم که دبیر مجموعه گفت: «نگران نباشید. درست است که اصلاح کار، به قوت بیشتر اثر کمک می‌کند؛ اما این متن هم به مفاهیم آسیبی نزده است. بعد از این دقت کنید و به یاری خدا در بقیه آثارتان این نکات تازه را به کار ببندید.»
 
چرا کتاب را به بخش‌های مختلف زندگی امام تقسیم کردید و صرفا یک بخش را بهتر و باکیفیت‌تر روایت نکردید؟
هدف کتاب این‌گونه بود، آموزش مستقیم وقایع مهم زندگی یک امام از ولادت تا شهادت با کمترین جملات و زبانی ساده و شیرین. برای بیان بهتر و باکیفیت‌تر یک بخش، نباید این‌گونه عمل کرد. بهترین روش، استفاده از قالب «داستان» است؛ مثلا در مجموعه کتاب «قصه‌های پیامبر و کودکان» که نوشته‌ام، هدفم بیان مهربانی‌های پیامبر بود. هر کتاب، در قالب یک داستان، فقط یکی از رفتارهای خوب پیامبر با کودکان را نشان داده است و این‌طور غیرمستقیم، ویژگی‌های اخلاقی این مرد مهربان به کودک منتقل می‌شود.
 
 
گفتن از زندگی روزمره امامان به آشنایی بهتر بچه‌ها با آنها کمک می‌کند؛ زیرا نسل امروز دوست دارد همزادپنداری بیشتری با شخصیت‌های کتاب داشته باشد. شما نیز چند روایت از رفتار امام با دیگران طی زندگی روزمره ایشان در کتاب آوردید. آیا به این قصد بود که بچه‌ها ارتباط بیشتری با کتاب بگیرند؟
قطعا این مهم‌ترین قسمت کار است. ما از امامان می‌گوییم تا بتوانیم سبک زندگی بهتری داشته باشیم. یک بخش پرورش روحیه معنوی در کودکان است؛ اما مهم‌ترین بخش، عمل است؛ یعنی یادآوری مهارت‌هایی که به زندگی بهتر کمک می‌کنند. من از کودکی وقتی داستان‌هایی درباره مهربانی امامان می‌خواندم بسیار تحت‌تأثیر قرار می‌گرفتم. یکی از جالب‌ترین آن‌ها، شیوه رفتار پیامبر و امامان در برابر رفتارهای توهین‌آمیز دیگران بود. بعضی افراد نادان به شخصیت‌هایی با این عظمت و بزرگی به شدت توهین و آنها را اذیت می‌کردند؛ اما نه تنها با تندی جواب آنها را نمی‌دادند، بلکه در زمان بیماری، فقر و مشکلات به آن افراد کمک می‌کردند. البته ایشان با دشمن متجاوز با قدرت، برخورد می‌کردند. این برای من شگفت‌انگیز بود. یادم است در کودکی گاهی بعد از خواندن این مطالب، ساعت‌ها به فکر فرو می‌رفتم که یک انسان چقدر باید آگاه، دانا و خداپرست باشد که بتواند به این روحیه بلندمرتبه دست پیدا کند.
 
آیا روایت‌های موجود در این اثر از منابع معتبری گرفته شده‌اند؟
بله. هم قبل از نگارش منابع با دقت بررسی شدند و هم بعد از نگارش کارشناس‌های دینی آن را بررسی کردند؛ چون گاهی در حین نگارش ممکن است بعضی تغییرات، به مفاهیم آسیب بزنند.
 
وجود منبع معتبر چقدر برای نگارش یک اثر دینی ویژه کودکان مهم است؟
کلا خلق هر اثر دینی خیلی مهم است؛ چه از نظر محتوایی و چه از نظر ساختار ادبی و هنری. یک کتاب، کلیپ، فیلم و حتی پوستر دینی به خصوص برای کودک و نوجوان یا نباید تولید شود یا وقتی تولید می‌شود باید به بهترین شکل و بالاترین کیفیت تهیه و توزیع شود؛ چون آثار دیگر، در صورت ضعف، روحیه هنری و ادبی را آزار می‌دهند؛ اما اثر دینی ضعیف و ناقص، گاهی تمام باورهای یک شخص را به چالش می‌کشد. این ظلم به کودک است؛ کودکی که فطری، خداجو و خدادوست است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها