در یازدهمین نشست «سمتِ کتاب» مطرح شد؛
انقلاب برای ادبیات ارزشآوری کرد /خطری که انقلاب را تهدید میکند ایدئولوژیزدایی است
یازدهمین نشست «سمتِ کتاب» با حضور حجتالاسلاموالمسلمین سید محمود نبوی، احمد شاکری و علی داوودی در ترنجستان سروش برگزار شد.
در ابتدای مراسم حجتالاسلاموالمسلمین سید محمود نبوی با ذکر این موضوع که مسائلی پیرامون امامین انقلاب وجود دارد، گفت: اگر توجه کنیم از سال ۱۳۴۲ که امام خمینی (ره) را به تبعید فرستادند، یکی از اهداف دشمن این بود امام را از بین ببرند و میگفتند که امام در ایران دارد قد علم میکند؛ اگر به نجف تبعید شود بین علما و بزرگان و مراجع برزگ نجف غرق میشود. اما همگان دیدند که نه تنها امام غرق نشدند بلکه یک پیشرفت علمی و انقلابی را رقم زدند و شاگردان برحستهای را هم تربیت کردند.
وی افزود: پیش از انقلاب و برای پیشبینی انقلاب اسلامی، علمای صاحب نام، مدارسی در قم تأسیس کردند و طلابی که در آن زمان در آنجا تحصیل میکردند، هم اکنون در نظام مشغول فعالیت هستند. بعد از انقلاب هم بزرگانی تلاش کردند تا بتوانند مدیرانی را برای آینده نظام تربیت کنند.
نماینده نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه پیام نور بیان کرد: در اغتشاشات اخیر، شبهات زیادی درباره رهبری برای جوانان مطرح شد. همانطور که حضرت آقا فرمودند که رهبری وظیفهاش کلان است. رهبری باید مدیریت کلان را به عهده بگیرد و سیاستهای کلی نظام را تبیین کند. نه قانونی و نه شرعی اجازه دخالت در مسائل جزئی را ندارند.
وی با بیان اینکه انقلاب اسلامی پنج مرحله دارد، گفت: ما هماکنون در سومین مرحله از انقلاب اسلامی هستیم. مرحله اول: از بین بردن طاغوت بود که از سال ۱۳۴۲ با بیانیههای امام خمینی آغاز شد. مرحله دوم ایجاد نظام اسلامی است و مرحله سوم اسلامی شدن اجزای حکومت است. در این مرحله تمام افراد تلاش میکنند که اجزای نظام در قالب اسلامی شدن قرار بگیرند. اسلامی شدن جامعه، چهارمین مرحله است و در پنجمین مرحله تمدن نوین جهانی صورت خواهد گرفت. تمام تلاش امامین انقلاب برای رسیدن به این تمدن نوین جهانی است.
حجتالاسلاموالمسلمین سید محمود نبوی افزود: در گذشته ایران دارای تمدنهای مختلفی بوده است اما پادشاهان قاجار و پهلوی مردم ایران را از آن تمدن دور کردند و رهبری دارند که تلاش میکند مردم را به آن تمدنی که داشتند برساند. اگر توجه کنید رهبر انقلاب در تمام مسائل علمی، هنری و ادبی تلاش دارند. همچنین در سال ۱۳۹۸ که بیاینیه گام دوم انقلاب را منتشر کردند و توصیه کردند که همه مطالعه کنند. در این بیانیه چهل سال گذشته را با نگاهی اجمالی از نظر گذراندهاند و توصیههایی را برای چهل سال پیشرو داشتند. این در حالی است که ایشان هیچگاه توصیهای برای مطالعه دستنوشتهها و حتی شنیدن سخنرانیهایشان ندارند و اما بیانیه گام دوم مسألهای متفاوت است.
وی بیان کرد: انقلاب اسلامی سه ضلع دارد که اگر این سه ضلع در کنار هم باشند، موفقیتهای زیادی را رقم خواهند زد. اولین رکن این سه ضلع رهبری و امامت است و اساساً رهبر کسی است که بتواند راهبری کند. راهبری از شئون امام است و راهنمایی کردن از شئون پیامبران است. قلب تپنده هر انقلابی رهبر و امام آن است. دومین ضلع، مردم هستند که قاعده نظام را تشکیل میدهند. رهبری و نظام، تجلی اراده مردم است. سومین رکن هم نظام و نهادهای حاکمیتی هستند. دشمن هم تمام تلاش و تمرکزش را گذاشته است تا رهبری را از بین ببرد. در همه قوانین اعتراض و توهین به رهبر جامعهای مجازات دارد اما در ایران و علی الخصوص در اغتشاشات اخیر دیدیم که اکثر توهینها متوجه رهبر انقلاب بود اما ایشان با عفو و بخشش از مسئله گذر کردند. در حقیقت اگر نظام بهخوبی عمل کند، مردم به نظام علاقهمند میشوند.
ایشان در ادامه اصولی را بیان کردند که در پیشرفت نظام مؤثر بوده و اشاره کردند: ارزشهای مکتبی و اصولی وجود دارد که شامل موارد زیر میشود:
۱.تقید بیقید و شرط به شریعت؛ ۲. التزام بیقید و شرط آرمانهای اسلام و انقلاب؛ ۳. ایمان و تعهد همهجانبه به مردمسالاری دینی؛ ۴. مراعات و کرامت انسانی؛ ۵. اولویت داشتن فرهنگ در حرکت کلان کشور؛ ۶. اصول سیاست خارجی، عزت، حکمت، مصلحت و تقید؛ ۷. تقویت اخوت اسلامی، تواصی برای محاقظت از جامعه.
در ادامه یازدهمین نشستهای «سمتِ کتاب» احمد شاکری عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی پس از تبریک به مناسبت دهه فجر گفت: ما در ادبیات انقلاب اسلامی با دورهای مواجیهم که از آن با عنوان «دوره ادبیات پس از انقلاب اسلامی» یاد میشود که تفاوت قابلتوجهی با دوره قبل از انقلاب دارد. چیزی که در اینجا مهم است این است که وقتی از ارزشی یاد میکنیم، یک سطح از ارزشهای چیزهایی هستند که در ساحت نظر وجود دارند. در هر انقلابی شعارهایی داده میشود. بهعنوان مثال شعار عدالتخواهی، کمال اخلاقی برای جامعه یا شعار از استقلال و آزادی. شعاردادن هم در سابقه تاریخی ما وجود دارد و هم در مبانی دینی ما آورده شده است. در دورههای گذشته ما نیز وجود داشته است. سوالی که اینجا مطرح میشود این است که چرا انقلاب اسلامی ایران، یک واقعه برجستهای میشود و این برجستگی چه تأثیری بر ادبیات دارد؟
شاکری با بیان اینکه دو رابطه معکوس را در این موضوع مطرح کرد و گفت: انقلاب اسلامی و نسبت آن با ادبیات داستانی و هنرهای دیگر، هم این انقلاب بود که برای ادبیات ارزشآوری کرد و هم ادبیات است که برای انقلاب ارزش میسازد. در این موضوع باید به تفاوتهای نظری و عملی توجه کرد. کاری که انقلاب اسلامی کرد و تحولی که در ادبیات بهوجود آورد این بود که یک جریان عملی تاریخی جمعی را پدید آورد که نمود ارزشهای ذهنی و مفاهیم بود. انقلاب اسلامی و عموم وقایعی که پس از آن اتفاق افتاد را تبدیل به عمل کردند. تفاوتش در این است که یک مفهوم ذهنی در ذهن میماند و به عینیت نمیرسد و با الگوی محقق شده بیرونی تفاوت بسیاری دارد.
وی افزود: ادبیات و دیگر هنرها مواد اولیهشان را از زندگی میگیرند. یعنی یک مورد عینی را برای شناخت و پرداخت نیاز دارند. به عبارت دیگر ادبیات روایی همواره دستش در خورجین تجربه است. انقلاب، این مفاهیم را به میدان آورد و عینیت بخشید. نویسنده میتواند به شخصیتهای عینی توجه کند و روایت دیگری را تولید کند. این ارزشها گاه در فرد ظاهر میشوند و گاه در جامعه و کسی که مملو از تجربه باشد، زبانش برای بیان روایت باز میشود.
این نویسنده انقلابی بیان کرد: اگر میخواهیم ببینیم که انقلاب چه ارزشی را تولید کرد باید به گستره مضمونی و موضوعی آن دقت کنیم. این امر در موضوعاتی نظیر: جنسیت، صنوف، جغرافیا و دیگر موضوعات تجربیات انباشتهای را شامل میشود. طبیعی است که تجربیات ما با دیگر تجربهها در سطح جهانی متفاوت است. در نمونههای ادبیات حماسی جهان مانند کامیکازه، جانشان را فدا میکنند. در این امر عمق تجربی و معنایی زیادی وجود دارد. این را در مقایسه با مدافعین حرم در نظر بگیرید! تفاوت در غنای تجربی و اصالت معنوی و ریشههای اعتقادی به وضوح مشخص است. گویا تمام آن چیزی که معارف قرآنی میبینیم، اینجا منسجم و مسجل شده است. پس در این صورت است که مقام معظم رهبری میفرمایند: «این جنگ، گنج است.» این مصداقی نیست. در همین دفاع اقتصادی هم گنج میبینیم. در مساله هستهای هم گنج است. چرا؟ چون به آن عینیت بخشیده است.
وی افزود: این عمل ماست که ما را میسازد نه اعتقادات ما. ادبیات روایی هم در ساحت عمل قرار دارد. این چیزی که انقلاب برای ادبیات تولید کرد، ادبیات هم برای انقلاب میتواند تولید کند. ما در ادبیات هم نیاز به انقلاب داریم. ادبیات مولود و مولد انقلاب است.
احمد شاکری بیان کرد: ادبیات انقلاب در مواجهه با چالشها به مثابه راهرو و یک کوهپیمایی است که موانعی بر سر راه دارد. نکته اینجاست که برخی از این ارزشها میتوانند چهره ضد ارزش به خود بگیرند. بهعنوان مثال بحث واقعیت. آن چیزی که ادبیات انقلاب از آن سرچشمه گرفت، واقعیت بود. بستر ادبیات داستان ما ادبیات واقعگرایانه بود. اما اگر به طور صحیحی درک نشود نمیتوان به آن تکیه کرد.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: در ادبیات انقلاب باید دید به کلیات توجه میشود یا جزئیات. این دو باید در کنار هم باشند تا ارزشی به ضد ارزش تبدیل نشود و هر کسی قرائت شخصی خودش را نداشته باشد. استفاده نوآورانه در ادبیات روایی ممکن است قهرمان را به ضد قهرمان تبدیل کند.
احمد شاکری گفت: ادبیات داستانی نوین میگوید انسانها در واقعیت خاکستری بودند و حتی میتوان انسانهای سفید را طوری به نمایش درآورد که قابل الگوبرداری نباشند. در نسبت واقعیت و ادبیات باید دید که همه واقعیت بیان میشود یا گزینشی از آن؟ ادبیات باید واقعیت قابل هضمی را بیان کند یا نه؟ آیا واقعیت به تجربه به صید نویسنده میآید ؟ آیا میتوانیم به تجربه محدود و مقطعی یک فرد اکتفا کنیم؟ در روایت واقعیت دیدگاه و باور من قابل اعتناست یا خیر؟ آیا مینویسیم که تغییری ایجاد کنیم؟ آیا می توانید الگو ایجاد کند؟
وی بیان کرد: خطری که انقلاب را تهدید میکند ایدئولوژیزدایی است. ادبیات باید کنترل شود. درحال حاضر وضعیت ما در مستندنگاری خوب است اما در ادبیات انقلاب روند خوبی را نداریم.
در پایان این مراسم علی داوودی شاعر آیینی، پس از بیان نکاتی در باب ادبیات و اشاره به اینکه ادبیات آیینه تمامنمای جامعه است، گفت: ادبیات حاصل یک زیستجمعی یک ملت است. اگر فردی خارج از این چارچوب دست به خلق اثری بزند، یا رد میشود و یا درک نخواهد شد.
وی بیان کرد: امروزه نگاه به شعر انقلاب اینچنین است که دچار کلیشه شدهایم و یکسری مسائل را نادیده میگیریم. اگر تعریف ما از ادبیات بیان روزمرگی باشد، باید به همین بسنده کنیم.
در ادامه مراسم علی داوودی دو غزل از اشعار خود را برای مهمانان خواند.
نظر شما