چهارشنبه ۳ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۸:۳۳
حسینعلی نوذری: مخالف افول تاریخ سیاسی و تاریخ اجتماعی هستم

حسینعلی نوذری با رد نظریه افول تاریخ سیاسی و تاریخ اجتماعی گفت: به رغم گذار از تاریخ سیاسی به تاریخ اجتماعی از بین نرفت و امروز تاریخ سیاسی به عنوان یک گفتمان اساسی در اکثر محافل علمی و دپارتمان‌های تاریخ همچنان به قوت خودش باقی است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، همایش یکروزه تاریخ فرهنگی با سخنرانی استادان مطرح تاریخ، جامعه‌شناسی و علوم سیاسی سه‌شنبه دوم اسفندماه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

دکتر حسینعلی نوذری با موضوع سخنرانی «تاریخ فرهنگی، سنتز بین رشته‌ای یا ضرورت تکامل دانشگاهی» در همایش تاریخ فرهنگی گفت: نکته اصلی بحث من حول دو محور است؛ نخست اینکه آیا آنچه ما به عنوان تاریخ فرهنگی از آن یاد می‌کنیم یک پدیده نوظهور است یا به اصطلاح قدمتی دارد؟ نکته دیگر، به خود مفهوم و مضمون تاریخ فرهنگی برمی‌گردد اساسا این مضمون بیانگر چه فرایندهای تاریخی، تحولی و تطوری است؟

او با توضیح علت انتخاب موضوع سخنرانی‌اش افزود: به دلیل اینکه بحث‌های زیادی مطرح شد همانطور که ما از تاریخ سیاسی به تاریخ اجتماعی منتقل شدیم؛ یعنی گذار از تاریخ سیاسی به تاریخ اجتماعی در واقع به معنای نوعی کندی و ناپیوستگی و تا حدودی افول تاریخ سیاسی بود و از سوی دیگر همان‌گونه که گذار از تاریخ اجتماعی به تاریخ فرهنگی نیز نوعا بیانگر نوعی افول و زوال تاریخ اجتماعی محسوب می‌شود، وضعیت تاریخ فرهنگی به چه شکل است؟ آیا تاریخ فرهنگی نیز در آینده بسترگذاری خواهد شد برای عبور از آن به گونه‌های دیگر.

این نظریه‌پرداز با رد افول در تاریخ سیاسی و تاریخ اجتماعی اظهار کرد: همان‌طور که شاهد افول و ناپیوستگی مضامین و موضوعاتی که در تاریخ فرهنگی در حال حاضر مطرح است، شاهد این افول خواهیم بود؟ من این مفروضات را قبول ندارم با توجه به مطالعاتی که در سه چهار دهه اخیر هم در حوزه تاریخ سیاسی هم در تاریخ اجتماعی صورت می‌گیرد که در واقع این مفروضات بیشتر بر مبنای نوعی عدم تامل در خود تاریخ اجتماعی و تاریخ سیاسی است. چرا؟ چون می‌بینیم به رغم گذار از تاریخ سیاسی به تاریخ اجتماعی از بین نرفت و امروز تاریخ سیاسی به عنوان یک گفتمان اساسی در اکثر محافل علمی و دپارتمان‌های تاریخ همچنان به قوت خودش باقی است.


حسینعلی نوذری گفت: چنانکه تاریخ اجتماعی نیز به قوت خودش باقی است به ویژه در محافل علمی و دانشگاهی جامعه خود ما(ایران)، به عنوان یک جریان بسیار فعال و پرتکاپو می‌بینیم. بنابراین فکر می‌کنم آن گزاره‌ها یا مفروض‌هایی که در سال‌های دهه 90 و دهه نخست قرن 21 در این رابطه مطرح شده بود امروز با توجه به شواهد و قرائنی که می‎بینیم چندان گزاره‌های قوی و متقنی نبودند و شواهد دال بر این است که دو حوزه تاریخ سیاسی و تاریخ اجتماعی کماکان به قوت خود باقی هستند، درباره تاریخ فرهنگی نیز به همین شکل.

او ادامه داد: من قائلم به اینکه تاریخ فرهنگی بیانگر یک مسیر پرفراز و نشیبی است همانطور که محققان این حوزه در تقسیم‌بندی که دو حوزه اصلی تاریخ فرهنگی قدیم و تاریخ فرهنگی جدید صورت دادند و به این معنا اشاره کردند که ریشه‌های بسیار تاریخی دیرینه نسبتا طولانی نشان دهنده این است که تاریخ فرهنگی در واقع حاصل یک جریان‌های استعلاجی، سریع و بسیار زودگذر نبوده و دستکم از قرن‌های 18 و 19 به این طرف ما شاهد حرکت‌ها و تلاش‌هایی هستیم که در حوزه تاریخ فرهنگی صورت گرفته اگرچه نه به آن مضمون یا با این عنوان، اما مضامین یا موضوعاتی که امروز به عنوان بحث‌های مطالعه اصلی در تاریخ فرهنگی به شمار می‌روند در قرن‌های هیجدهم و نوزدهم این موضوعات دستمایه اصلی تحقیقات و پژوهش‌های مورخان بوده‌است. بنابراین اگر بخواهیم ریشه تاریخ فرهنگی را بررسی کنیم دستکم در تاریخ فرهنگی قدیم به تعبیر پیتر برک به تحقیقات و پژوهش‌هایی برمی‌گردد که حتی در قرن‌های شانزدهم و هفدم انجام شده بود.

این استاد اسبق دانشگاه بیان کرد: آثاری را که پیتر برک هم در کتاب «تاریخ و نظریه اجتماعی» و کتاب «تاریخ فرهنگی» آورده که تاریخ فرهنگی چیست؟ به اصطلاح اشاراتی که کرده و ارجاعاتی که می‌دهد درباره این ریشه و دیرینه‌شناسی تاریخ فرهنگی را به آن دوران برمی‌گرداند. بعد از آن می‌رسیم به تاریخ فرهنگی جدید که این نیز در واقع بیانگر تحول و تطوری است که ما هم در حوزه رویکردها، الگوها، نظریات و مفاهیم مشاهده می‌کنیم هم در رشته‌ها و جریان‌های متنوع و متعددی است که در حوزه تاریخ فرهنگی جدید سر برآوردند و توجه و دغدغه مورخان فرهنگی جدید را به خود مشغول داشتند.

حسینعلی نوذری گفت: بنابراین بر مبنای شواهد و قرائنی که ارائه شد نتیجه می‌گیریم که همچنان تاریخ سیاسی و تاریخ اجتماعی روند رشد تکاملی خودشان را طی کردند و در واقع موجب بربالیدن رشته تاریخ (به معنای یک گفتمان علمی) شدند. چون من دقیقا قائل به تاریخ به مثابه یک رشته علمی هستم یعنی تاریخ در واقع به مثابه علم هستم و لزوما به معنای محدود و مقید و بسته پوزیویستی نه لزوما در آن مقطع به اصطلاح غالب گرچه با اعتنا به همین معنا عرض می‌کنم که آن جریان‌ها نشان دهنده چیست؟ معید این است که تاریخ به مثابه یک دانش یا معرفت علمی در واقع بازنایستاده است نه در تاریخ اجتماعی متوقف شده نه در تاریخ سیاسی و تاریخ فرهنگی و سایر تاریخ‌های خرد.   

او ادامه داد: تاریخ کلان به مثابه مادر همه این رشته‌ها که به عنوان شاخه‌ها، برگ‌ها، ساقه‌ها و میوه‌های این تنه عظیم برآمدند در واقع معید این هستند که این تنه نپوسیده و نخواهد پوسید و در حال زوال و پلاسیدگی و برچروکیده شدن نیست بلکه این تنه عظیم همچنان به حیات خودش ادامه می‌دهد و از کناره‌های آن به صورت یک جریان اصلی جوانه‌ها و شاخه‌های جدید برمی‌بالد. روی سخنم با دانشجویان است که در این حوزه‌ها کار می‌کنند فکر کنید که تاریخ سیاسی یا اجتماعی دولت مستعجلی بود که آمد و رفت! خیر، در واقع اینها جوانه‌هایی هستند که از کنار درخت اصلی شکوفا می‌شوند. از مثال درخت استفاده کردم برخاسته از نگرش درختی به دانش است که حالا تاریخ را به مثابه مادر تلقی کردیم که رشته‌های مختلفی دیگر از کنار آن متولد می‌شوند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها