«جمهوری اسلامی ایران و جنبشهای اسلامگرا» توجه جایزه ملی کتاب را برانگیخت/ چهار دهه پرفراز و نشیب در مواجه با جریانهای اسلامگرا
یحیی فوزی در کتاب «جمهوری اسلامی ایران و جنبشهای اسلامگرا» تبیین چرایی تحول مواجهه جمهوری اسلامی با جریانهای اسلامگرا و درک منطق نظری این مواجهه را بررسی کرده است.
چهارمین جشنواره ملی کتاب سال انقلاب اسلامی برگزار شد و کتاب «جمهوری اسلامی ایران و جنبشهای اسلامگرا» اثر دکتر یحیی فوزی، استاد و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در این جشنواره بهعنوان اثر برگزیده در محور مطالعات انقلاب و جمهوری اسلامی، حائز رتبه اول شد.
در این دوره ۹۲۰ اثر به دبیرخانه جشنواره ارسال شد که در پایش اولیه ۱۵۰ اثر ملاکهای لازم را برای حضور در جشنواره داشتند. سپس در ارزیابی ثانویه ۳۸ اثر مورد بررسی قرار گرفتند که ۱۴ اثر بهعنوان آثار برگزیده انتخاب شدند و طی مراسمی در روزهای نخستین اسفندماه 1401 با حضور معاون وزیر علوم، ریاست دانشگاه آزاد و نماینده رهبری در دانشگاهها و جمعی از پژوهشگران این حوزه مطالعاتی مورد تجلیل و قدردانی قرار گرفتند.
نگاهی به کتاب «جمهوری اسلامی ایران و جنبشهای اسلامگرا»
کتاب «جمهوری اسلامی ایران و جنبشهای اسلامگرا» نوشته یحیی فوزی است که این کتاب را انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر کرده است.
نوع مواجهه با جنبشهای اسلامگرا یکی از مسائل مهم نظری در بین جریانات انقلابی در ایران بود که با پیروزی انقلاب وارد مرحله جدیدی شد. اصولاً بخش مهمی از انقلابیون در ایران همواره احساس شیفتگی خود را به این جنبشها به عنوان کارگزاران پیشبرد اسلام سیاسی در منطقه و جهان و عقبه مهم انقلاب اسلامی در منطقه بیان میکردند و بخش مهمی از آثار منتشرشده قبل از انقلاب به طرفداری از این جنبشها به صورت خاص و کل جنبشهای آزادیبخش به صورت عام اختصاص داشت و درمقابل نیز با پیروزی انقلاب بخش مهمی از رهبران این جنبشها حمایت خود را از انقلاب ایران اعلام کردند و برخی نیز ارتباطات گرمی را با انقلابیون ایران آغاز کردند که این امر احساس شیفتگی و حمایت از این جنبشها را در فضای ایران بعد از انقلاب پُررنگتر کرد؛ به طوری که درماههای بعد از انقلاب و هنگام تدوین قانون اساسی، بحث چگونگی حمایت از این جنبشها، به عنوان عقبه استراتژیک جنبش اسلام سیاسی در ایران، یکی از مباحث مهم خبرگان قانون اساسی بود که در نهایت حمایت از آنها شکلی قانونی در ایران به خود گرفت. چنانکه در مقدمه قانون اساسی به ضرورت گسترش روابط با جنبشهای اسلامی و مردمی به عنوان زمینهساز راه تشکیل امت واحد جهانی تأکید شده وحمایتها و ارتباط با این جنبشها از جمله سیاستهای مدون در جمهوری اسلامی است.
اما در عمل، روابط و تعامل جمهوری اسلامی ایران با جریانات اسلامگرا طی چهار دهه گذشته پُرفرازونشیب بود است و وضعیت یکسان و حمایتآمیز دائمی را نداشته و تنشها و حتی درگیریهای مختلفی را با این جنبشها تجربه کرده است؟ از جمله بعد از انقلاب روابط با بخشی از نیروهای وابسته به اخوانالمسلمین، که شعارشان اجرای شریعت است، مطلوب نبوده است و روابط با جریانات سلفی، که از استقرار حکومت دینی دفاع میکنند، بهشدت متشنج بوده و حتی در مراحلی به سطح درگیری نظامی رسیده است. همچنین حمایت ایران از گروههای سیاسی شیعی نیز در برخی موارد با اولویتبندیهایی همراه بوده است. جمهوری اسلامی در کل نوعی مواجهه گزینشی را با این جنبشها پیگیری کرده است؛ لذا مسئله این پژوهش تبیین چرایی تحول مواجهه جمهوری اسلامی با جریانهای اسلامگرا و درک منطق نظری این مواجهه است.
برای تبیین این مسئله در این پژوهش میتوان با رویکردهای مختلفی به آن پرداخت که یکی از آنها رویکرد گفتمانی به این مسئله است. اصولاً اگر عمل سیاسی را تحتتأثیر گفتمان سیاسی بدانیم و گفتمان سیاسی را نیز مدلول نوعی تلقی متفکران و رهبران جمهوری اسلامی از واقعیتهای سیاسی تلقی کنیم، شناخت این گفتمان میتواند از یکسو تحلیل مناسبی از نوع نگاه و رویکرد جمهوری اسلامی به جنبشهای اسلامی ارائه کند و از سوی دیگر میتواند چرایی این تفاوتهای نظری و عملی در مواجههٔ جمهوری اسلامی با جنبشهای مختلف اسلامگرا را تبیین کنید.
نظر شما