«شبیه» رمان حجیم و مفصلی نیست، اما فائضه غفار حدادی در ۲۷۲ صفحه مسائل زیادی را در کنار هم بیان کرده است و تا حد خوبی نیز توانسته ارتباط منطقی بین موضوعات را رعایت کند.
از پررنگترین مسائل این رمان، تقابل تضادها با یکدیگر است. اتفاقی که مصداق قاعده «تعرف الاشیاء باضدادها» است و شناخت باطل منجر به شناخت حق میشود. همچنین در این تقابل، حق و باطل در برابر یکدیگر ویژگیهای خودشان را بروز میدهند و مخاطب میتواند آنها را با یکدیگر مقایسه کند. یکی از این تقابلها، رودررویی اسلام حقیقی با تفکر داعشی و ارتجاعی است که هرکدام در شخصیتهایی مختلف در طول داستان نمود پیدا کردهاند. از پزشکان ایرانی حاضر در سوریه تا مردی مهاجر در فرانسه که برای رضای خدا میخواهد تعداد زیادی از مردم را از بین ببرد! دیگر تقابل، در زمینه پایبندی به اصول و عقاید در شرایط مختلف است. بهعنوان نمونه مسئله حجاب برای دانشجویان زن مسلمان در فرانسه تبدیل به مسئلهای سخت و چالشی شده که برای رسیدن به موقعیتهایی مانند تدریس در دانشگاه، باید آن را کنار بگذارند. موقعیتی که برای حانیه و دوستش پیش میآید و آنان را بر سر دوراهی قرار میدهد.
این تقابلها که بر اعتقادات سوار شدهاند، نکتهای است که شخصیتهای اصلی داستان را واداشته تا تلاش کنند به الگوی اصلی خود یعنی حضرت محمد(ص) شبیه شوند. اتفاقی که عنوان کتاب نیز براساس آن انتخاب شده است. دغدغه اصلی حانیه مخصوصا پس از اتفاقات خاصی که در زندگیاش رخ میدهد، بهترینِ زمان خود بودن است. برای رسیدن به این بهترین، والاترین الگو حضرت رسول(ص) است و بیشتر در نیمه دوم کتاب این مسئله به خوبی نمود دارد. این بهترین در زمان بودن، به نوعی مفهوم اصلی انتظار فرج است. از دیگر مسائل بیان شده در این رمان کم حجم، مهدویت و ظهور است. شبیه رمان حجیم و مفصلی نیست، اما فائضه غفار حدادی در ۲۷۲ صفحه مسائل زیادی را در کنار هم بیان کرده است و تا حد خوبی نیز توانسته ارتباط منطقی بین موضوعات را رعایت کند. در داستان او از تهران تا مناطق عملیاتی جنوب، شهرهای تحت حکومت داعش، نیس فرانسه و صحرای عربستان را میبینیم و غیر از مکان، در زمانهای گوناگون نیز سفر میکنیم و از حال به دوران پس از ظهور امام زمان(عج) نیز میرویم. در کتاب، حتی به بحث رجعت نیز گریزی زده شده است. شبیه، کتابی نیست که در آن تمام مسائل به طور کامل از صفر تا صد بیان شده باشد و در برخی از موارد تنها یک مسئله باز شده و نویسنده اندکی به آن پرداخته است. اما این مسئله مخصوصا جسارت نویسنده در بیان برخی وقایعی مانند روایتی از جامعه پس از ظهور در دل داستان و یا بحث رجعت، اتفاق مهمی است که در شبیه رخ داده و میتواند ایدههای زیادی را برای دیگر نویسندگان جهت پرداختن به این موضوعات مهم به ارمغان بیاورد. مسائلی که تا به حال تنها در کتب اعتقادی و مهدویت به آنها پرداخته شده است آن هم با بیانی که بیشتر مناسب پژوهشگران و محققین در این حوزههاست و مخاطب عمومی نمیتواند به آسانی با این مسائل مطرح شده ارتباط بگیرد. اما اگر چنین مسائلی در قالب داستان مطرح شوند، ظهور دیگر مسئلهای دور از ذهن و غیر قابل دسترس برای عموم نخواهد بود بلکه میتواند تبدیل به دغدغهای همگانی شود. از این جهت شبیه را میتوان رمانی خط شکن در این زمینه و سرآغازی برای آثاری جدید در این موضوعات مطرح شده دانست.
نظر شما