محمد نجاری در ابتدای این مراسم ضمن ابراز خرسندی از اعیاد قربان و غدیر و همچنین شادباش روز ملی قلم، درباره تعریف افسانه گفت: بسیاری از افسانههای ایرانی به دلیل برخورداری از موضوعاتی همچون عشق، حسادت، عجایب و فراطبیعی، رویدادهای شگفتانگیز، شاهزادگان و حیوانات سخنگو قابلیت تبدیل به یک اثر درماتیک را دارند. شناخت عناصر اصلی دراماتیک و تطبیق آن با طرحهای اصلی و فرعی به همراه ایجاد فضای نمایشی باعث میشود که طرح ساده یک افسانه به یک اثر ماندگار نمایشی تبدیل شود.
بازآفرینی، بازپرداختی آزادانه از اثر اولیه است
وی بازآفرینی را تعریف کرد و افزود: بازآفرینی به معنی آفرینش دوباره آثار، بازپرداختی آزادانه از اثر اولیه در جهت هدف و مقصود، هدف منبع اولیه یا کاملا متفاوت با آن است. نویسنده اجزا و عناصر افسانه کهن را به گونهای کنار هم قرار میدهد که اثر در عین حال که اثر جدید و مستقلی به حساب میآید، نشانههای اولیه اثر را هم در خودش حفظ کرده باشد.
نجاری درباره تأثیر ادبیات نمایشی گفت: بهرهگیری از قابلیتهای ادبیات نمایشی در بازآفرینی افسانهها برای کودکان در کنار توجه به ویژگیهای بارز و شاخص افسانهها و درک صحیح از شیوه تأثیرپذیری از ویژگیهای آثار پیشینیان، شیوه مناسب برای استفاده میراث ادبی گذشته ملتها و انتقال اندیشههای ارزنده و سازنده گذشته سرزمینمان به نسل امروز است. خلق یک اثر جدید با تغییر شکل و چارچوب اثر پیشین، از نتایج این شیوه است.
بسیاری از افسانههای ایرانی ظرفیت تبدیل به یک اثر نمایشی جذاب را دارند
وی در ادامه درباره ویژگیهای دراماتیک افسانه بیان کرد: بسیاری از افسانههای ایرانی به دلیل دارا بودن عناصر دراماتیک از جمله درونمایه، کشمکش، گرهافکنی، گرهگشایی، بحران، فضا، حالت و پایان مناسب، ظرفیت تبدیل به یک اثر نمایشی جذاب را فراهم میکنند. در صورت وجود عناصر و ویژگیهای دراماتیک در یک افسانه، نویسنده اقتباسگر میتواند با شناخت و تقویت این عناصر و با استفاده از شیوههایی مانند اقتباس و بازآفرینی، بر مبنای اصول نگارش خلق آثار دراماتیک خلق کند.
ادبیات عامیانه بهشدت تحت تأثیر باورهای مردمی است
این محقق و پژوهشگر درباره ادبیات عامیانه بیان کرد: افسانه ذیل ادبیات عامیانه تعریف میشود. ادبیات عامیانه نوعی از ادبیات است که با اجتماع و بستر فرهنگ علومی که در آن شکل گرفته است، تعامل زیادی دارد و بهشدت تحتتأثیر باورهای مردمی است و با تمام سطوح ادبی و فرهنگی جامعه ارتباط برقرار میکند. ادبیات عامیانه، پارهای از میراث فرهنگی ادبیات را شکل میدهد؛ آنچیزی که امروزه به آن میراث معنوی میگویند. ادبیات عامیانه از اصولی پیروی میکند که در توسعه ادبیات نقش دارد.
وی ادامه داد: گونههای ادبیات عامیانه به سه بخش نظم، نثر و زبان عامیانه تقسیم میشود. ویژگیهای ادبیات عامیانه عبارتاند از: داستان در داستان بودن، قهرمان و ضدقهرمان، ایستایی و قدرتگرایی، فقر و ثروت، خیر و شر، عشق و نفرت، مرگ و زندگی و... .
نجاری درباره تعاریف مختلف افسانه اینطور صحبت کرد: بعضیها افسانه را تلاش انسان آغازین برای شناخت جهان میدانند. تعدادی افسانه را روایت خدایان میدانند که توجیهکننده پدیدههای طبیعی است. افرادی افسانهها را لایه ژرف اندیشه انسانی میدانند. فلسفیون افسانه را پاسخ به پرسشهای فلسفی انسان ابتدایی میدانند. افسانهها بغض فروخورده جامعه رعیتی است. بعضیها افسانه را خمیرمایه دین میدانند. با افسانه میتوانیم بگوییم هرچیزی چگونه به وجود آمده و در نهایت افسانهها باید به انسان امید ببخشند.
وی ادامه داد: اگر بخواهیم به صورت کلی و با استفاده از تعاریف متعدد، افسانه را تعریف کنیم، میتوانیم برای آن چند ویژگی در نظر بگیریم. افسانه یعنی رویدادی که در زمان اولیه اتفاق افتاده، سامانی که متفاوت با واقعیتهاست، دغدغهها و شناخت اولیه مردم از جهان و به صورت کلی افسانه یک ویژگی دارد که باعث شده است، ماندگار شود و آن ویژگی، قابلیت تبدیل مردم عادی به اَبَرقهرمان و اَبَرانسان است.
نجاری درباره تأثیر افسانه بر کودک و نوجوان گفت: کودک با شنیدن افسانهها نهتنها با سرگذشت پیشینیان آشنا میشود؛ بلکه باعث ایجاد خودباوری، انگیزه و همذاتپنداری در او میشود. امروزه در خوانش افسانهها برای کودکان از روایتهای جدیدی استفاده میکنند که همین موضوع باعث میشود روحیه پرسشگری در کودک تقویت شود؛ چرا که افسانهها برای کودک امروز پرسش ایجاد میکنند. گمان میکنم اگر در این حوزه آموزشی دقیق گام برداریم، دیگر نباید نگران از دستدادن اسطورهها باشیم.
وی درباره نحوه بیان افسانهها به کودکان امروزی بیان کرد: بهترین افسانه، افسانهای است که به جای صرفِ قصه به شرح رویدادها بپردازد، دارای عناصر تکرار و ضربآهنگ باشد، متناسب با سلیقه مخاطب امروز باشد و بهتر است شخصیتها کودک و نوجوان باشند که برای فهم بچهها راحتتر باشد. همچنین باید افسانه بدون مقدمه وارد داستان شود؛ چرا که این روش مناسبتر است. افسانههای ساده و کوتاه برای کودکان و افسانههای پیچیده و طولانی برای نوجوانان مناسب است.
ادبیات کودک و نوجوان وظیفه دارد امید و شادی را ترویج دهد
وی در انتها عنوان کرد: نیاز است گاهی اوقات شخصیتهای افسانه را کم یا زیاد کنیم؛ کشمکش بین قهرمان و ضدقهرمان ایجاد کنیم، تعریف صحنهها با ترانههای کودک و نوجوان صورت بگیرد، کنشهای گفتاری به کنشهای رفتاری تبدیل شود و در انتها حفظ نگاه خوشبینانه و پایان خوش افسانه بسیار ضروری است. باید آثاری را خلق کنیم که امید و انگیزه بیفزاید؛ چرا که ادبیات کودک و نوجوان وظیفه دارد امید و شادی را ترویج دهد. در کنار همه این موارد، موسیقی و لالایی در کنار بیان افسانه میتواند تأثیرگذاری آن را تشدید کند.
در انتهای این نشست، مجتبی حاذق درباره برگزاری سومین جشنواره آواز ققنوس گفت: شیوهنامه سومین جشنواره آواز ققنوس روز هجدهم تیرماه، مصادف با روز ملی ادبیات کودک و نوجوان ارائه خواهد شد. در سومین جشنواره ققنوس، علاوهبر حضور همکاران کانون، یک بخش آزاد هم در نظر گرفتهایم. همچنین علاوهبر بخش داستان کوتاه، بخش شعر را هم در نظر گرفتهایم. علاقهمندان میتوانند از امروز یعنی چهاردهم تیرماه تا بیستوپنجم شهریورماه آثار خود را ارسال کنند. امیدواریم که در زمینه بازنویسی خلاق، تولیدات خوبی صورت گیرد. در جشنواره امسال تأکید ما روایت افسانههای بومی است و نقش هویتی که افسانهها دارند، برای ما خیلی مهم است.
نظر شما